نام پژوهشگر: زهرا علمی
رمضان حسین زاده نورالدین شریفی
در دهه¬های اخیر پدیده آلودگی هوا، کانون توجه و نگرانی¬های بشر بوده است. در این راستا نشستهای زیادی نیز در کشورهای مختلف دنیا برگزار شده که نتیجه آن اتخاذ تصمیمات و سیاست-های متعددی جهت کنترل و پیشگیری از آلودگی هوا بوده است. اجرایی شدن این سیاست¬ها مستلزم بررسی در جهت شناخت ساختار مصرف انرژی و ایجاد آلاینده¬های زیست¬¬محیطی میباشد. در این تحقیق اثر فعالیت¬های اقتصادی بر میزان انتشار دی¬اکسیدکربن ناشی از مصرف سوخت¬های فسیلی در دوره زمانی 1367-1380 مورد بررسی قرار می¬گیرد. اطلاعات مورد نیاز از جداول داده-ستانده سال¬های 1367 و 1380 تامین میگردد. میزان تولید دی¬اکسیدکربن ناشی از مصرف انرژی در تولید کالاها و خدمات برآورد میشود. علاوه براین، سهم عوامل موثر در تغییرات تولید دی¬اکسیدکربن در دوره مورد مطالعه نیز تعیین میشود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که فعالیتهای تولیدی خدمات حمل و نقل و انبارداری/ و آب، برق و گاز در دوره 1367-1380 به ترتیب بیشترین شدت انتشار دی¬اکسیدکربن را در بین دیگر کالاها و خدمات داشته¬ است. علاوه براین، تولیدات مذکور بیشترین سهم را نیز در ایجاد این گاز داشته¬اند. این در حالی است که خدمات بیمه کمترین سهم را در تولید این آلاینده در دوره مورد مطالعه داشته است. از دیگر نتایج این تحقیق تعیین سهم عوامل موثر در تغییرات تولید دیاکسیدکربن در دوره مورد مطالعه است. بر اساس این نتایج، تغییرات در تقاضای نهایی و تغییرات ساختاری اقتصاد به ترتیب بیشترین سهم را در بین دیگر عوامل در افزایش این آلایندهها داشتهاند. در مقابل نیز، ترکیب مصرف سوخت¬ها و همچنین تغییر همزمان کلیه متغیرهای موثر، به ترتیب بیشترین زمینه را در جلوگیری از افزایش تولید دی¬اکسیدکربن در این دوره فراهم ساختهاند.
زینت کرامتی محمدتقی گیلک حکیم آبادی
چکیده در این تحقیق اثر نابرابری بر فقر در کشورهای منتخب و در گروههای متفاوت درآمدی از سال 2000 تا سال 2007 با استفاده از روش دادههای تابلویی نامتوازن بررسی شدهاست. دادههای تحقیق، از پایگاه بانک جهانی استخراج شدهاست. نتایج دلالت بر این دارد که نابرابری اثر مثبت و معنیداری بر فقر دارد ولی افزایش درآمد سرانه موجب کاهش فقر شدهاست. همچنین تاثیر نابرابری بر فقر در کشورهای با درآمد بالای میانگین نسبت به کشورهای با درآمد پایینتر از آن، بیشتر است. بنابراین، توجه بیشتر به کاهش نابرابری (ضریبجینی) در سیاستهای اقتصادی پیشنهاد میشود.
زهرا مژده سعید راسخی
در تحقیق حاضر، رابطهی بهره وری و صادرات برای 79 صنعت کارخانه ای ایران، طی دوره ی زمانی 1385-1379 مورد آزمون قرار گرفته است. تئوری های توضیح دهنده ی رابطه ی میان صادرات و بهره وری شامل دو فرضیه ی است: فرضیه ی خود انتخابی بنگاه و فرضیه یادگیری ضمن صادرات. فرضیه اول، فرضیه خود انتخابی بنگاه است که با روش گشتاور تعمیم یافته اثر مثبت بهرهوری بر صادرات مورد تأیید قرار گرفت. به بیان دیگر تنها بنگاه ها با بهره وری بالاتر وارد بازار صادراتی شده. فرضیه دوم، فرضیه یادگیری ضمن صادرات است که یا استفاده از روش داده های تابلویی تأثیر صادرات بر بهره وری مورد آزمون قرار گرفت . بر اساس نتایج این مدل ، تأثیر صادرات بر بهره وری در میان صنایع کارخانه ای ایران، طی دوره ی زمانی 1385-1382 مثبت و معنی دار می باشد.
علی صیادزاده زهرا علمی
بررسی عوامل تعیین کننده و محرک رشد اقتصادی بههمراه عوامل محدود کننده آن، از محوریترین موضوعات مورد بررسی در ادبیات رشد اقتصادی است. در این راستا، در مطالعات نظری، از فساد اقتصادی بعنوان یکی از مهمترین عوامل محدود کننده رشد اقتصادی کشورها نام برده شده است. در تحقیق حاضر ضمن بررسی ادبیات مفهومی ارتباط فساد اقتصادی با رشد اقتصادی، کانالهای تاثیرگذاری و نحوه ورود متغیر فساد اقتصادی در مدلهای رشد بررسی شده است. فساد اقتصادی هم بطور مستقیم و هم از طریق متغیرهای تاثیرگذار بر رشد اقتصادی از جمله رشد نیروی کار و سرمایهگذاری بطور غیرمستقیم بر رشد اقتصادی تاثیر میگذارد. تحقیق حاضر، با تصریح یک دستگاه معادلات همزمان و برآورد آن به بررسی این دو مسیر تاثیرگذاری فساد بر رشد اقتصادی پرداخته است. همچنین بر اساس ادبیات عوامل بنیادی تاثیرگذار بر فساد، ارتباط سرمایه اجتماعی، آزادی اقتصادی، نابرابری اقتصادی و اندازه دولتها بر فساد اقتصادی وارد مدل شده است. افزایش سرمایه اجتماعی و آزادی اقتصادی باعث کاهش فساد و افزایش نابرابری اقتصادی و اندازه دولتها باعث افزایش فساد میشوند. بر اساس ادبیات نظری مطرح شده در تحقیق حاضر علاوه بر بررسی تاثیر محدود کننده فساد اقتصادی بر رشد اقتصادی بعنوان فرضیه اول تحقیق، اثر عوامل تاثیرگذار بر فساد نیز در دستگاه معادلات همزمان بررسی شده است. اما آنچه که بیشتر بر آن تاکید شده و بهعنوان فرضیه دوم تحقیق از آن نام برده شده است، تاثیر معکوس سرمایه اجتماعی بر فساد اقتصادی است. در این تحقیق ابتدا روابط بین متغیرها بصورت رگرسیونهای چندکی در فضای دوبعدی نموداری در نرمافزار r ترسیم شده است و سپس به منظور تخمین معادلات ساختاری دستگاه معادلات همزمان طراحی شده بر اساس ادبیات موضوع، از دادههای مقطعی و همچنین ترکیبی استفاده شده است. برای تخمین دستگاه معادلات همزمان با دادههای مقطعی سال 2007 از روش سیستمی حداقل مربعات سه مرحلهای (3sls) در نرمافزار eviews استفاده شده است و برای تخمین معادلات با استفاده از دادههای ترکیبی سالهای 2000-2008 از مدل جزء خطا حداقل مربعات سه مرحلهای (ec3sls) در نرمافزار tsp international استفاده شده است. بر اساس برآوردهای انجام شده از دستگاه معادلات همزمان، دو فرضیه تایید شده است و این بدان معناست که فساد اثر منفی بر رشد اقتصادی دارد و سرمایه اجتماعی نیز اثر منفی بر فساد اقتصادی دارد.
سیامک حبیبی کیاسرایی سعید کریمی پتانلار
این مطالعه به بررسی رابطه فساد مالی بر نرخ پس انداز ناخالص ملی می پردازد. یکی از ویژگی های اساسی حرکت به سمت توسعه اقتصادی، جذب منابع مالی پس انداز موجود در اقتصاد ملی به سمت مصارف سرمایه گذاری می باشد. بررسی وضعیت سرمایه گذاری و ماهیت آن در هر کشور بیش از هر چیز وابسته به وضعیت منابع پس انداز آن کشور است. در عین حال سوء استفاده از قدرت عمومی برای کسب منافع شخصی، رویدادی است که در نظام های اداری و سیاسی کشورهای مختلف شایع شده است. لذا با توجه به اهمیت موضوع پس انداز از یک سو، و وجود شواهدی مبنی بر تأثیر منفی فساد بر نرخ پس انداز از سوی دیگر، در این مطالعه با بهره گیری از رهیافت داده های تابلویی درباره تأثیر شاخص ادراک فساد و شاخص کنترل فساد به عنوان متغیرهای معرف فساد مالی بر نرخ پس انداز ناخالص ملی در کشورهای منتخب طی سال های 2000 تا 2010 بحث می شود. در برآورد نرخ پس انداز ناخالص ملی انتخاب دو شاخص ادراک فساد و کنترل فساد به عنوان متغیرهای معرف فساد، نتایج یکسانی را نشان می دهند. همچنین انتخاب هر کدام از این شاخص ها به عنوان متغیر معرف فساد دارای تأثیر منفی و معنی داری بر نرخ پس انداز ناخالص ملی می باشند. یافته های این مطالعه نشان می دهد که نرخ بهره واقعی، نسبت درآمدهای مالیات های دولت به تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم و جریان اعتبار داخلی تأثیر منفی و تولید ناخالص داخلی سرانه، نسبت جمعیت فعال به کل جمعیت، نسبت پول و شبه پول به تولید ناخالص داخلی و نسبت جمعیت شهرنشینی، تأثیر مثبت و معنی دار ی بر نرخ پس انداز ناخالص ملی در این کشورها دارند. این نتایج با مطالعات انجام شده قبلی و مبانی نظری سازگار می باشد.
آرش هادی زاده میارکلایی زهرا علمی
هدف این رساله برآورد شکاف تولید با استفاده از روش حداقل مربعات تطبیقی و کاربرد آن در برآورد یک تابع عکس العمل مالی در ایران است. در ابتدا روند بلندمدت تولید ناخالص داخلی سالانه و فصلی واقعی ایران به وسیله ی روش حداقل مربعات تطبیقی برآورد شده است. سپس از روند برآورد شده برای تخمین شکاف تولید سالانه و فصلی استفاده شده است. روش حداقل مربعات تطبیقی حالتی خاص از فیلتر کالمن است که مدل های دارای پارامترهای متغیر در زمان را برآورد می کند. در ادامه با استفاده از نتایج برآورد شکاف تولید، سه تصریح برای تابع عکس العمل مالی با استفاده از داده های فصلی برآورد شده است. در این توابع به بررسی دو ویژگی سیاست مالی صلاح دیدی در ایران پرداخته شده است. ویژگی اول وضعیت ادواری سیاست مالی صلاح دیدی است. ویژگی دوم بررسی این موضوع است که آیا در اِعمال این سیاست ها به وضعیت گذشته ی بودجه توجه شده است؟ روابط بلندمدت در این توابع با استفاده از روش هم انباشتگی یوهانسون - یوسلیوس برآورد شده است. داده های سالانه شامل بازه ی 1389-1339 بوده و داده های فصلی دوره ی زمانی 1389:4-1369:1 را پوشش می دهد. نتایج این مقاله در برآورد شکاف تولید با استفاده از روش حداقل مربعات تطبیقی، در جدول ها و نمودارهایی در رساله ذکر شده است. این نتایج با برآورد فیلتر هُدریک پرسکات و حداقل مربعات معمولی از متغیر شکاف تولید مقایسه شده است. مقایسه نتایج نشان از کوچک تر بودن مجموع مجذور خطای روش حداقل مربعات تطبیقی دارد. نتایج برآورد تابع عکس العمل مالی نشان می دهد که سیاست مالی صلاح دیدی در ایران ضدادواری بوده و تحت تأثیر وضعیت گذشته ی بودجه قرار ندارد.
یونس نادمی زهرا علمی
هدف اساسی در این پژوهش آن است تا با استفاده از الگوی مارکوف سوئیچینگ گارچ ، واریانس شرطی بازدهی -(نوسانات بازدهی)- را مدلسازی و پیش بینی نمود. نتایج حاصل از برآورد مدلهای تحقیق نشان می دهد که از بین مدلهای رقیب شامل مدلهای گارچ، مدلهای gjr و مدلهای مارکوف سوئیچینگ گارچ، مدلهای مارکوف سوئیچینگ گارچ در افق های پیش بینی 1، 5 و 10 روزه عملکرد دقیق تری در پیش بینی نوسانات بازدهی بازار سهام تهران دارند هرچند که در افق پیشبینی 22 روزه تفاوت معنی داری در پیش بینی نوسانات بین این مدلها با مدلهای گارچ تک رژیمی وجود ندارد. با توجه به عملکرد بهتر مدلهای مارکوف سوئیچینگ گارچ در افق های کوتاه مدت و میان مدت، الگوی هشدار پیش از وقوع نوسانات شدید در بازار سهام تهران ارائه شده است. این الگو قادر است احتمالات قرار گرفتن در رژیم پرنوسان را در دوره های پیش رو پیش بینی نماید. افزایش احتمال قرار گرفتن در رژیم پرنوسان بازدهی سهام به عنوان هشدار و علامتی قبل از وقوع نوسانات شدید در بازار سهام تهران عمل می نماید که می توان از این هشدار در جهت اتخاذ سیاستهایی جهت جلوگیری از وقوع نوسانات شدید در بازار سهام تهران بهره مند شد.
امیر خورده فروش دیلمقانی امیر منصور طهران چیان
نرخ ارز و عوامل موثر بر آن یکی از محورهای اصلی سیاست های اقتصاد کلان بوده و به اعتقاد برخی از اقتصاددانان، نرخ ارز مهم ترین متغیر قیمتی است. شناسایی این متغیرها، تجزیه و تحلیل نوسانات آن ها و بررسی عوامل موثر بر نرخ ارز می¬تواند در جهت رسیدن به اهداف اقتصادی اهمیت بالایی داشته باشد. سیاست های¬ پولی نیز از ابزارهایی هستند که از طریق تغییر در حجم پول، حجم نقدینگی، نرخ بهره و یا سایر شرایط اعطای تسهیلات مالی بر نرخ ارز موثرند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سیاست های پولی بر نرخ ارز در کشورهای منتخب در حال توسعه با روش گشتاورهای تعمیم یافته (gmm) است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که متغیر با وقفه نرخ ارز اثر مثبت و معناداری بر نرخ ارز اسمی دارد. این نتیجه نشان دهنده پویایی نرخ ارز در طول زمان است. همچنین ضریب متغیر حجم نقدینگی به عنوان شاخص سیاست پولی 04/0 بوده و معنادار است و به این معناست که با یک درصد افزایش در حجم نقدینگی، نرخ ارز اسمی 04/0 درصد افزایش می یابد. علاوه بر این بر اساس نتایج حاصل از سایر متغیرها، تولید ناخالص داخلی، تورم و صادرات کالاها و خدمات به ترتیب اثر منفی، مثبت و منفی بر نرخ ارز اسمی دارند و از لحاظ آماری نیز معنادارند
مائده کیانی سعید راسخی
شدت انرژی بیانگر نسبت انرژی مصرف شده به تولید ناخالص داخلی است. برای بررسی تغییرات شدت انرژی و عوامل تعیینکنندهی آن در صنایع کارخانهای کشور، از دادههای سرشماری کارگاههای ده نفر کارکن و بیشتر مرکز آمار ایران در سالهای 1380 تا 1386استفاده گردید. تکنیک تجزیه شاخصهای عددی از نوع لاسپیرز، پاشه، فیشر و دیویژیا برای تفکیک اجزای شدت انرژی گروههای صنعت (کد سه رقمی) به اثرات ساختاری و شدتی مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین عوامل تعیینکنندهی شدت انرژی، مدل رگرسیونی پنل، برای بررسی اثر متغیرهای شدت نیروی کار، شدت سرمایه، شدت تحقیق و توسعه، شدت تعمیرات، اندازه، شدت صادرات، نسبت مصرف انرژی، جانشینی سوخت و فناوری بر شدت انرژی در سطح دسته (کد چهار رقمی) و گروه (کد سه رقمی) مورد استفاده قرار گرفت. همچنین این مدل برای تعیین عوامل موثر بر تغییرات 18 شاخص عددی شدت انرژی گروههای صنعتی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که شدت نیروی کار اثر افزاینده بر شدت انرژی دستهها و گروههای صنعت داشت، در حالیکه در سطح دسته شدت سرمایه، نسبت مصرف انرژی دسته به گروه، و فناوری، و در سطح گروه، شدت سرمایه، شدت انرژی را کاهش دادند. مقایسهی ضریب تبیین مدلهای مورد استفاده برای شاخصهای عددی مختلف گروههای صنعتی نشان داد که به طور کلی عوامل مورد مطالعه در توصیف تغییرات شاخصهای غیر دیویژیایی (انواع لاسپیرز، پاشه و فیشر) بهتر عمل کردند. کلمات کلیدی: شدت انرژی، عوامل تعیینکننده، صنایع کارخانهای، شاخصهای عددی تجزیه شدت انرژی
طهورا بنی هاشمی نورالدین شریفی
در این تحقیق عوامل موثر بر مصرف انرژی خانوار در ایران با استفاده از مدل داده- ستانده مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا اطلاعات مورد نیاز از جدول داده- ستانده سال1380 و داده های آماری درآمد و هزینه ی خانوارهای شهری و روستایی سال 1390 تامین گردیده است. مطالعات انجام شده پیشین نشان داده است، عوامل زیادی از قبیل تحصیلات، درآمد خانوار، سطح شهرنشینی، سن، قیمت حامل های انرژی و ...بر مصرف انرژی خانوار تاثیر میگذارند. بنابراین این تحقیق اثر عوامل دیگر نظیر تغییر تقاضای نهایی، تغییر شدت انرژی و تغییرات تکنولوژی بر تغییرات مصرف انرژی خانوار را که تا کنون بررسی نشده است مورد مطالعه قرار داده است. عامل تقاضای نهایی با توجه به موضوع تحقیق مورد بررسی بیشتر قرار گرفته است. نتیجه این بررسی ها در کشور ما نشان می دهد، تغییرات تقاضای نهایی (تغییرات ساختار مصرف و سطح مصرف) بعضی از کالاها و خدمات، باعث افزایش و بعضی دیگر موجب کاهش مصرف انرژی خانوارها شده است، اما در مجموع سبب افزایش مصرف انرژی خانوارها شده است. از نتایج دیگر این تحقیق این است که سهم تغییرسبد مصرفی خانوارها در افزایش مصرف انرژی آنها 36 درصد و سهم تغییر سطح مصرف خانوار در افزایش مصرف انرژی انها 64 درصد می باشد.
زینب سیدی سعید راسخی
چکیده ندارد.
عبدالله رستمی زهرا علمی
کارشناسان و سیاست گذاران اقتصادی معتقدند که بخش خصوصی به ویژه صنایع کوچک و متوسط می توانند توسعه اقتصادی را در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته به ارمغان آورند. این صنایع نقش مهم و قابل توجهی را در ایجاد اشتغال، رشد بهره وری و نوآوری بازی می کنند. بررسی ها نشان می دهد که صنایع کوچک و متوسط از طریق کانال های کارآفرینی، نوآوری و ایجاد فرصت های شغلی جدید بر رشد اقتصادی تأثیر می گذارند. همچنین یکی دیگر از ابزارهای مهم کاهش بیکاری و افزایش اشتغال در کشور، اجرای طرح بنگاه های زودبازده و کارآفرین بوده که این بنگاه ها توانسته اند با بالا بردن روحیه کارآفرینی، ایجاد روش های جدید تولید و ایجاد ظرفیت های شغلی بالا، ترکیب و ساختار اشتغال را در کشور دگرگون سازند. این بنگاه ها توانستند در طول دوره زمانی فعالیت خود بیش از 920 هزار فرصت شغلی جدید را در کشور ایجاد کنند و 19 هزار و 50 میلیارد تومان تسهیلات را جذب کنند. در این مطالعه به بررسی رابطه بین صنایع کوچک و متوسط و رشد اقتصادی با استفاده از داده های ترکیبی و رابط? بین بنگاه های زودبازده و کارآفرین و رشد اقتصادی با استفاده از داده های مقطعی پرداخته شده است. یافته های به دست آمده بر اساس اطلاعات استانی برای دوره زمانی 1385-1383 نشان می دهد که یک رابطه مثبت و معناداری بین صنایع کوچک و متوسط و رشد اقتصادی کشور و همچنین بین بنگاه های زودبازده و رشد اقتصادی وجود دارد که دال بر اهمیت این صنایع می باشد.