نام پژوهشگر: امیر صفاری
هاشم حسینی امیر صفاری
پارامترهای ژئومورفولوژی یکی از عوامل اصلی و تعیین کننده جهات توسعه فیزیکی شهرها و سکونتگاه ها محسوب می شوند. در یک منطقه کوهستانی تاثیر این عوامل به عنوان موانع توسعه دوچندان شده و می تواند مخاطرات طبیعی را نیز به همراه داشته باشد. شیب تند، ارتفاع زیاد، سازندهای سست، قرار گرفتن در حریم پرخطر رودها و گسل ها از جمله عواملی هستند که همواره در مناطق کوهستانی برنامه ریزی توسعه شهری را با مشکل مواجه می کنند. در این پژوهش سعی شده با شناسائی عوامل تاثیرگذار و ارزیابی آن، جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر دیواندره به عنوان یک منطقه کاملاً کوهستانی، مشخص شود. برای این کار از 10 شاخص موثر استفاده شده و برای نقشه سازی و انواع تحلیل ها به محیط gis وارد شده اند. برای ارزیابی و مدل سازی و پیش بینی نواحی مناسب توسعه کالبدی شهر از تلفیق دو مدل منطق فازی (fuzzy logic) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) استفاده شده است. به طوری که ابتدا هرکدام از لایه ها با توجه به توابع عضویتی فازی در نرم افزار arc gis 9.3 فازی شده اند و بعد از درنظرگرفتن وزن لایه های حاصل از مدل ahp، عملگر ضرب، جمع و مقادیر مختلف گامای فازی روی این لایه ها اجرا شده است. مقادیر گامای در نظر گرفته شده جهت پهنه بندی، 7/0، 8/0 و 9/0 می باشند. جهت انتخاب گامای بهینه فازی مقایسه تحلیلی روی پهنه های مناسب وضع موجود شهر بر اساس نقاط بحرانی با پهنه های مناسب حاصل از مقادیر گاما انجام گرفت و مشخص شد گامای 8/0 فازی بیشترین تطابق را با اراضی مناسب وضع موجود شهر دارد. نقشه نهایی تناسب زمین با روش شکستگی های طبیعی در gis به 5 کلاس تناسب طبقه بندی گردید و مشخص شد که 66/25 درصد از منطقه مورد مطالعه (77/30 کیلومترمربع) در کلاس با قابلیت تناسب مطلوب قرار گرفته است. برخلاف آن 83/56 درصد از منطقه (68 کیلومترمربع) در کلاس تناسب نامطلوب قرار گرفته و سایر پهنه ها نیز شرایط تناسب متوسطی را دارا می باشند. بر اساس نقشه نهائی طبقه بندی می توان نتیجه گرفت که پهنه های مساعد جهت توسعه فیزیکی آتی شهر دیواندره بیشتر در بخش شرقی، تا حدودی نیز بخش شمالی و جنوب شرقی به صورت پراکنده وجود دارند.
ابراهیم بهشتی جاوید امیر صفاری
از جمله رخدادهای طبیعی که زندگی بشر را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است پدیده سیل و تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم آن در زندگی انسان ها است. در این پژوهش به برآورد ضریب رواناب، شناخت عوامل و عناصر موثر در سیل خیزی، پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی حوضه آبریز پرداخته شده است. در حوضه مورد مطالعه (بالخلو چای- استان اردبیل) برای برآورد مقدار رواناب از روش شماره منحنی (cn)، مربوط به سازمان حفاظت خاک آمریکا (scs) استفاده شده که معمولترین روش پیش بینی حجم رواناب است. برای این منظور ابتدا داده ها و اطلاعات مورد نیاز شامل آمار حداکثر بارش روزانه، نقشه های تراکم پوشش گیاهی، گروه های هیدرولوژیک خاک و کاربری تهیه و وارد سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) گردید. با تلفیق اطلاعات فوق، در مدل (scs) نقشه (cn) حوضه، میزان نفوذ (s) و مقدار رواناب (q) تهیه شد. در نهایت با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی شش فاکتور در نظر گرفته شده شامل: رواناب، گروههای هیدرولوژیک خاک، شیب، کاربری زمین، تراکم پوشش گیاهی و تراکم زهکشی وزن دهی شده و در نتیجه با اعمال وزن لایه ها نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی حوضه با دوره بازگشتهای مختلف(5، 15، 25 و50 ساله) تهیه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که حدود 40 تا 47 در صد مساحت حوضه طی دوره های 5 تا 50 ساله دارای پتانسیل سیل خیزی متوسط بوده و 14 تا 24 درصد دارای پتانسیل زیاد می-باشد.
صغری غلامی امیر صفاری
شهرستان شیروان در شمال شرقی استان خراسان شمالی قرار دارد.ارتفاع این شهرستان از سطح دریا 1095 متر است، شهرستان شیروان از دو عارضه کوهستانی و دشت تشکیل شده است. بلندترین ارتفاعات آن در شمال کپه داغ (کپت داغ 2965 متر) و کوه گلیل (گلول 2625 متر) و در جنوب کوه شاه جهان 3032 متر از سطح دریا می باشد. هدف شناسایی نواحی آسیب پذیر و پر مخاطره با توجه به نوع مخاطره و تهیه نقشه ی پتانسیل مخاطرات(سیلاب،زمین لغزش،زلزله) در محیط gis و ارائه راهکارهای مناسب می باشد.در مطالعه حاضر از نقشه توپوگرافی 1:50000 ، مدل رقومی ارتفاع و نقشه زمین شناسی 1:100000، نقشه بارش،استفاده شده است. پارامترهای مورد مطالعه در بخش پتانسیل زمین لغزش شامل: شیب، شدت زلزله، بارش، فاصله از رود، فاصله از لغزش های موجود، فاصله از جاده، تراکم زهکشی، زمین شناسی، پوشش و کاربری اراضی، واحد های کلان ژئومورفولوژیکی و در قسمت پتانسیل سیلاب :شیب، فاصله از رود، تراکم زهکشی، ارتفاع، پوشش و کاربری اراضی، واحد های کلان ژئومورفولوژیکی و نهایتاً در بخش زمین لرزه شامل: فاصله از گسل فرعی و اصلی و زلزله، بزرگای زلزله، شیب، زمین شناسی، پوشش و کاربری اراضی، واحد های کلان ژئومورفولوژیکی است. این داده ها با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) و با استفاده از مدل منطق فازی تجزیه و تحلیل شده است. در نهایت با تلفیق لایه های اطلاعاتی در قالب مدل مذکور نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش، سیلاب و زلزله(با گامای9/0) شهرستان شیروان تهیه گردید. از همپوشانی نقشه پهنه بندی خطر سیلاب، زمین لغزش و زلزله نقشه نهایی پهنه بندی خطر تهیه گردید. نتایج نشان داد که گامای 9/0 پهنه بندی بهتری را در منطقه مورد مطالعه ارائه می نماید. نواحی پرمخاطره در محدوده شهرستان بر اساس نقشه پهنه بندی شده نواحی جنوبی و شرق شهرستان را شامل می شوند.
آرش اخدر سید کاظم علوی پناه
چکیده یکی از راه کارهای مهم کاهش خسارت های ناشی از وقوع زمین لغزش،دوری جستن از مناطق دارای خطر است. در سال های اخیر پهنه بندی خطر زمین لغزش با روش های مختلفی از جمله روش ارزش اطلاعاتی،روش تراکم سطح و فرایند سلسله مراتبی انجام شده است. بسیاری از این روش ها بر اساس شرایط خاص منطقه انتخاب می شود. محدودیت استفاده از اعداد محققین را برآن داشت که از مجموعه های فازی برای بیان وزن عوامل موثر در این فرایند، استفاده کنند. مزیت این تئوری آنست که به جای یک عدد دامنه ای از اعداد با درجه امکان متفاوت مشارکت در وقوع زمین لغزش در نظر گرفته می شود. هدف این تحقیق،پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از منطق فازی در جاده ارتباطی مریوان – سنندج است. منطقه مورد مطالعه در استان کردستان با وسعت 1281 کیلومتر مربع و در موقعیت ´´26´07°47تا ´´36´07°47 طول شرقی و ´11´23°35 تا ´´56´32°35عرض شمالی واقع شده است. عوامل موثر بروقوع زمین لغزش در منطقه شامل ارتفاع،شیب،جهت شیب،فاصله از گسل،واحدهای سنگ شناسی،فاصله از آبراهه،فاصله از جاده،کاربری اراضی،پوشش گیاهی،خاک و بارش هستند. وزن دهی به هر معیار با استفاده از روش نسبت فراوانی (frequencyratio)انجام شد. نقشه های هم پوشانی حاصل از فازی سازی در قالب عملگرهای گامای مختلف فازی به صورت نقشه های خطر زمین لغزش با هم مقایسه شدند. شاخص جمع کیفی (qualitysum) نشان داد که از میان گاماهای مختلف، گامای 0.8 با qs برابر با 0.05 نقشه خطر زمین لغزش در منطقه را با بهترین تفکیک طبقات خطر،تولیدمی کند. واژگان کلیدی:زمین لغزش،منطق فازی،جاده ارتباطی مریوان- سنندج،شاخص جمع کیفی
راضیه طیبی امیر کرم
چکیده: با توجه به محدودیت منابع و وابستگی روزافزون بشر به آن، چنانچه بهره برداری، بدون ارزیابی صحیح صورت گیرد، مشکلات فراوانی به بار می آورد. استفاده بهینه از خاک، منابع آبی و راه های کاهش و پیش بینی مشکلات مربوط به آن ها، همواره از اهداف برنامه ریزان و کاربران در توسعه ی کشاورزی صحیح و اصولی بوده است تا بتوانند با وارد کردن کمترین خسارت به محیط، حداکثر بازده را از حداقل منابع به دست آورند. تعیین قابلیت و استعداد اراضی با توجه به میزان تناسب اراضی و خصوصیات ژئومورفولوژیکی به عنوان روشی برای دستیابی به کشاورزی پایدار است. برای دستیابی به این منظور در این پژوهش، مدل ahpفازی، به کار گرفته شد. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق شامل اطللاعات ژئومورفولوژیکی منطقه، زمین شناسی، توپوگرافی و ... بود که هر کدام از این لایه ها گردآوری، بررسی و تحلیل شده است. نهایتا پس از اجرای مدل مذکور، در نقشه های طبقه بندی شده ی پایانی، مکان های با تناسب زیاد و بسیار زیاد برای کاربری کشاورزی، شناسایی و مساحت این محدوده ها یک بار با تاثیر وزن های حاصل از مدل ahp و بار دیگر بدون تاثیر وزن های حاصل، محاسبه و مقایسه شد. با بررسی و مقایسه ی نقشه ی وضع موجود کاربری کشاورزی و نقشه ی گامای فازی(9/0)، مشخص شد که منطقه مورد مطالعه، پتانسیل بالایی در پیشرفت و گسترش کاربری مذکور دارد. در مجموع، هم اکنون زراعت دیم و آبی، 420838/739 کیلومتر مربع از کل مساحت محدوده ی شهرستان بهبهان را در بر گرفته است، در حالی که مساحت مناطق با تناسب زیاد و بسیار زیاد در نقشه ی گامای 9/0، 1235 کیلومتر مربع به دست آمد. همچنین با توجه به نتایج پژوهش، می توان تاثیر عوامل ژئومورفولوژیکی را در تناسب زمین، به وضوح مشاهده کرد، چرا که متناسب ترین مکان ها، درست در بخش هایی واقع شده اند که شیب و ارتفاع کمتر و به تبع آن، تجمع آبراهه ای و خاک مناسب تری دارند.
هاجر رضایی پرویز ضیاییان فیروزآبادی
چکیده یکی از مسایل برنامه ریزی شهری ،با توجه به رشد جمعیت وکمبود امکانات زیربنایی تعیین جهت مناسب گسترش فیزیکی شهر برای جوابگویی به نیازهای آینده است. از آنجا که گسترش شهر مستلزم به کارگیری اراضی فراوان برای ساخت وساز است)،این امر باعث کاهش سطح کاربری های دیگر به خصوص زمین های کشاورزی می شود،از این رو مطالعه همه جانبه در این زمینه لازم است،در این پژوهش از دو مدل fuzzy/ahpوالگوریتم خوشه ای استفاده شده است و سعی شده باشناسائی عوامل تاثیر گذار وارزیابی آن،جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر قروه مشخص شود. برای این کار از 11شاخص موثر استفاده شده است به طوری که هر کدام از لایه ها با توجه به توابع عضویت فازی در نرم افزار arc gis10فازی شده اند. در مدل fuzzy ahpعملگر ضرب،جمع ومقادیر مختلف گامای فازی روی این لایه ها اجرا شده است.مقادیر گامای در نظر گرفته شده جهت پهنه بندی،7/0، 8/0 و9/0 می باشندجهت انتخاب گامای بهینه فازی مقایسه تحلیلی روی پهنه های مناسب وضع موجود شهر صورت گرفت ومشخص شد گامای 9/0فازی بیشترین تطابق رابا اراضی مناسب وضع موجود شهر دارد،نقشه نهایی تناسب زمین با روش شکستگی های طبیعی درgis 5 کلاس تناسب طبقه بندی گردید ومشخص شدکه 34درصد منطقه مورد مطالعه که معادل 1595 کیلومترمربع می باشد در کلاس با تناسب بسیار کم و کم قرار داردوحدود30درصد که معادل1366کیلومتر مربع می باشد در کلاس با تناسب متوسط قرار می گیرد،ودر نهایت 47/37 درصداز منطقه مورد مطالعه که معادل1755کیلومتر مربع می باشد در کلاس تناسب زیاد وبسیار زیاد قرار می گیرد در مدل الگوریتم خوشه ای نیزاز 11لایه فازی شده استفاده شد سپس با دستور iso claster همه لایه ها با هم ترکیب شده است،با امتیاز دهی لایه نهایی مشخص شد که لایه 12 با 7/5درصدمعادل271کیلومترمربع بیشترین تطابق رابا اراضی مناسب وضع موجود دارد. واژه های کلیدی: تناسب زمین،توسعه فیزیکی شهر،منطق فازی،فرایند تحلیل سلسله مراتبی،الگوریتم خوشه ای،پارامترهای ژئومورفولوژیکی،قروه
محمدرضا نوروزی پرویز ضیاییان
آثار سوء پدیده فرسایش در کوتاه مدت ممکن است چندان چشمگیر و محسوس نباشد، ولی در بلند مدت محسوس خواهد بود. فرسایش خاک یکی از مسائل زیست محیطی جدی در کشور ایران است. با توجه به نرخ بالای فرسایش عمومی در بسیاری از مناطق جغرافیایی کشور، باید تلاش های زیادی در سمت کم کردن خطرات آن صورت گیرد. حوزه آبخیز قره تپه با مساحت 7444/98 هکتار، بخشی از حوزه آبخیز سد شهدای شهر ایزدخواست در شمال استان فارس است. به علت قرار گیری این حوضه استفاده fuzzy و mpsiac در پشت سد، برآورد میزان فرسایش و رسوب ضروری می باشد. لذا جهت انجام این مهم از مدل شده است. مدل ام پسیاک، وضعیت فرسایش و رسوب را در هر واحد کاری بر حسب شدت و ضعف 9 عامل محیطی متشمل بر زمین شناسی، خاک شناسی، اقلیم، رواناب، توپوگرافی، پوشش زمین، کاربری اراضی، فرسایش سطحی و فرسایش رودخانه ای فازی ،gis بررسی می کند. پس از برآورد میزان فرسایش و رسوب در مدل ام پسیاک، لایه های نه گانه این مدل را در محیط در برآورد میزان فرسایش پذیری منطقه بررسی نمودیم. بر اساس مدل ام پسیاک، درجه fuzzy 0 را در مدل / سازی و گامای 9 285/876 ، که معادل با 21434.98 متر مکعب رسوب m3/km 54 بوده و میزان رسوب سالانه برابر با 2 - از 104 (r) رسوبدهی کل در سال برآورد شد. در مدل ام پسیاک بیشترین مساحت حوضه را کلاس فرسایش پذیری بسیار کم و در مدل فازی، کلاس فرسایش پذیری متوسط تشکیل داده است. لایه نهایی مدل فازی نسبت به مدل ام پسیاک، با شواهد و واقعیت های فرسایشی مشاهده شده بر روی زمین، بیشتر تطابق دارد. استفاده از مدل فازی در تشخیص، مکان یابی و تفکیک پهنه های مختلف فرسایشی و مدل ام پسیاک در برآورد کمی میزان فرسایش و رسوب بهتر عمل می کنند.
قادر پاکنفس عزت الله قنواتی
صنعت گردشگری دارای آثار اقتصادی و اجتماعی قابل ملاحظه ای می باشد. ایجاد اشتغال و دستیابی به درآمد ارزی پایدار و مناسب و همچنین شناخت متقابل فرهنگی در راستای صلح و وفاق بین المللی از آثار اقتصادی و اجتماعی این صنعت است. طبیعت گردی یا اکوتوریسم به عنوان بخشی از صنعت گسترده توریسم نقش بسزایی در این صنعت و رواج آن دارد. بنابراین شناخت آن و فراهم نمودن زمینه های گسترش این بخش از صنعت توریسم می تواند بسیار حائز اهمیت باشد. پهنه بندی اکوتوریسمی و ژئوتوریسمی از جمله روش های مفیدی است که با شناسایی مناطق مستعد گردشگری باعث بهبود و رونق این بخش از گردشگری می شود. در این پژوهش با استفاده از مدل منطق فازی و با استفاده از عملگر گامای آن پهنه بندی اکوتوریسمی استان اردبیل انجام شده است. استان اردبیل یکی از استانهای غنی و پربار از لحاظ گونه های گردشگری می باشد بنابراین، در برنامه ریزی های آمایش سرزمین به منظور هدایت گردشگران با توجه به امکانات و زیرساخت های گردشگری و پتانسیل های ژئوتوریستی همچنین برای رفاه گردشگران و کاهش آسیب های زیست محیطی رتبه بندی نواحی ضروری است. هدف این مقاله، شناسایی اصلی ترین پدیده های ژئوتوریسمی استان اردبیل و پهنه بندی پتانسیل های ژئوتوریستی استان اردبیل میباشد. برای اجرای مدل از پارامترهای مختلف ژئومورفولوژیکی و انسانی مانند ارتفاع، فاصله از غارها و آبشارها، کاربری زمین، فاصله از چشم های آبگرم، فاصله از رودخانه ها، تراکم پوشش گیاهی، فاصله از دریاچه های طبیعی و مصنوعی، فاصله از گردنه ها وکوهها، اقلیم و فاصله از تالاب ها استفاده شده است. با توجه به بررسی های صورت گرفته از بین مقادیر مختلف گاما، توان 7/0 آن مورد استفاده قرار گرفته و نقشه پهنه بندی اکوتوریسم استان در پنج کلاس قابلیت بدست آمد. نتایج بدست آمد از پژوهش نشان می دهد حدود 9/38 درصد منطقه دارای تناسب زیاد و خیلی زیاد برای انجام فعالیت های اکوتوریسم می باشند. این مناطق در بخش های مرکزی استان واقع شده اند. در این مناطق به دلیل وجود توده آتشفشانی سبلان بیشتر پدیده های ژئومورفولوژیکی مثل چشمه های آبگرم، آبشارها و غاره ها تالاب ها و دریاچه تمرکزشان در منطقه زیاد است . وجود شهر سرعین و چشمه های آبگرم آن، آبشار سردابه، پیست اسکی آلوارس، آبشار آلوارس، چشمه های آبگرم شهرهای مشگین شهر و نیر، دریاچه قله سبلان باغات و مراتع و رودخانه های پر آب دامنه های سبلان همگی از مواردی هستند که باعث شده است این بخش از استان قابلیت بالایی را از نظر جذب گردشگران طبیعی داشته باشد. از دیگر بخش های استان که به عنوان مناطقی با پتانسیل بالای ژئوتوریسمی مشخص شده اند بخش های میانی نیمه جنوبی استان و نیز بخش شرقی نیمه میانی استان است. در این بخش از استان شهرستان نمین قرار دارد. حدود 30 درصد استان به عنوان مناطقی با قابلیت متوسط گردشگر معرفی شده است. همچنین حدود 7/30 درصد از استان به عنوان مناطقی با قابلیت کم و خیلی کم برای جذب توریسم شناسایی شوند. این مناطق بیشتر در نیمه شمالی استان و بالاتر از ارتفاعات سبلان را در بر می گیرند. با توجه به مطالب گفته شده و نتایج پژوهش می توان گفت علارغم اینکه سالانه میلیون ها گردشگر وارد استان می شوند اما بیشتر تمرکز این گردشگران در شهر سرعین و چشمه های آبگرم این منطقه می باشد و توان های اکوتوریسمی استان در بیشتر مناطق ناشناخته مانده است.
ستار طهماسبی پرویز ضیاییان فیروز آبادی
ناپایداری دامنه ها و ریزش های سنگی همواره از خطرات اصلی در مسیر جاده ها در مناطق کوهستانی بوده و خسارات جانی و مالی فراوانی را به همراه داشته است. در اینپژوهش به دلیل وقوع مکرر این پدیده در محور ارتباطی حمیل-سرابله بااستفادهازروشمنطقفازیبهپهنه بندی خطرحرکاتریزشی این محور پرداختهشدهاست.منطقه مورد مطالعه با مساحت 97 کیلو متر مربع و طول محور 43.3 کیلو متر بخشی از مناطق بین استانهای ایلام و کرمانشاه می باشدو در موقعیت?08 ?34 ?46 تا?24?47 ?46 طول شرقی و ?47?34 ?33 تا ?16 ?56 ?33 عرض شمالی واقع شده است.در ابتدابا بررسی منابع پژوهشی مرتبط با موضوع، مطالعات میدانی و استفاده از نظرات کارشناسان خبره،مهمترین عوامل موثر در رخداد این پدیده مانند ارتفاع، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، درز و شکاف و بارشبه عنوان متغییرهای مستقل در محیط نرم افزاری gis تهیه و رقومی گردید. و پس از وزن دهی و فازی سازی هر یک از معیارها و تهیه نقشه های پهنه بندی خطر حرکات ریزشی حاصل از همپوشانی معیارهای فازی شده در اپراتورهای متفاوت فازی، گامای فازی 0.9 به عنوان مناسب ترین گاما جهت پهنه بندی خطر حرکات ریزشی منطقه انتخاب گردید. واژگان کلیدی: پهنه بندی، ریزش، منطق فازی، جاده ارتباطی حمیل-سرابله، گامای فازی 0.9
خدیجه صمیمی پور امیر صفاری
چکیده اکوتوریسم و ژئوتوریسم یکی از گرایش های نسبتاً جدید در ارائه جاذبه های گردشگری است که به معرفی چشم اندازهای طبیعی به گردشگران با حفظ هویت مکانی آن ها می پردازد، شهرستان کازرون به علت داشتن میراث های طبیعی، دارا بودن پدید ه های جالب ژئومورفولوژیکی، ویژگی های متنوع اقلیمی و چشم اندازهای جالب اکولوژیک، همچنین ویژگی های محیطی منحصربه فرد، از منظر توسعه اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارای پتانسیل های مناسبی است، معرفی ژئومورفوسایت های شهرستان کازرون و ارائه صورت وضعیت توان های اکوتوریسمی آن ها و این که مکان های معرفی شده قابلیت طرح به عنوان مکان توریستی ژئومورفولوژیکی را دارند از اهداف اصلی این پژوهش می باشد.بر اساس روش پرالونگ میزان توانمندی گردشگری یک ژئومورفوسایت از چهار جهت (زیبایی ظاهری،علمی،فرهنگی– تاریخی و اجتماعی_اقتصادی)قابل بررسی است.ارزش این مکان هاعمدتاً به دلیل بالابودن ارزش علمی آن هاست. دشواری دسترسی، دوری از مراکز جمعیتی، عدم معرفی توانمندی های منطقه، نوع نگرش مردم به گردشگری و نحوه گذران اوقات فراغت، مهم ترین عوامل موثر در کاهش مجموع ارزش های محاسبه شده هستند. نتایج حاصل از رتبه بندی ژئومورفوسایت ها نشان می دهد که دشت شاپور به علت ارزش تاریخی و باستانشناسی و چشم انداز زیبا، با اهمیت ترین ژئومورفوسایت منطقه می باشد. پس از تهیه نقشه پهنه بندی اکوتوریسمی منطقه با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، اکثرژئومورفوسایت های مورد مطالعه در پهنه هایی با جذابیت بالا قرار گرفتند و نشانگر این است که مکان های طرح شده قابلیت طرح به عنوان یک مکان توریستی ژئومورفولوژیک را دارند و می توان آن ها را جزو منابع طبیعی و گردشگری منطقه به شمار آورد.
امیر صفاری محمد عطائی
خودسوزی ناشی از گرمایش خود به خودی زغالسنگ در معادن زغالسنگ یکی از مهم ترین مشکلات عمده در تمامی کشورهای تولیدکننده زغالسنگ و نیز ترس و وحشتی بزرگ برای صنایع و محقّقین دست اندرکار در این زمینه است. اکثر آتش سوزی های زغالی در یک ناحیه کوچک بر اثر گرمایش خودبه خودی شروع می شوند و به تدریج ناحیه وسیعی را در بر می گیرند که نتایج آن باعث از دست رفتن میلیون ها تن زغالسنگ، مرگ پرسنل، خسارت و نابودی تجهیزات در داخل معدن، آلودگی های زیست محیطی ناشی از انتشار گازها و خروج دود فراوان از داخل معدن، افزایش دمای داخل معدن، ایجاد مشکل در تهویه معدن و غیره می شود. لذا برای بررسی این پدیده، در این تحقیق ابتدا سابقه علمی موضوع مورد بررسی قرار گرفته و مهم ترین پارامترهای موثر در خودسوزی زغالسنگ شناسایی شده اند. در ادامه از کارشناسان مربوطه داخل و خارج از کشور در مورد ضریب اهمیّت هر یک از پارامترهای دخیل در قابلیت خودسوزی زغالسنگ نظرسنجی به عمل آمده است. سپس جهت ارائه ی یک سیستم طبقه بندی کمّی، بر اساس پارامترهای موثر در قابلیت خودسوزی زغالسنگ، نظرات کیفی متخصصان مذکور توسط روش تحلیل سلسله مراتبی فازی دلفی (fdahp) تجزیه و تحلیل شده اند و وزن هر پارامتر بدست آمده است. همچنین با استفاده از روش سیستم های مهندسی سنگ (res) وزن هر یک از پارامترهای موثر تعیین شد که نتایج حاصل از این دو روش تطابق خوبی با هم دارند. با دستیابی به وزن هر پارامتر، سیستم طبقه بندی جدیدی به صورت کمّی پیشنهاد شده است. این سیستم که اندیس پتانسیل خودسوزی زغالسنگ نامیده شده است (cscpi ) در مجموع به زغال ها امتیازی از 0 تا 100 اختصاص می دهد. سپس قابلیت خودسوزی زغالسنگ در 3 کلاس پایین، متوسط و بالا طبقه بندی می شوند. پس از پیشنهاد سیستم طبقه بندی، برای ارزیابی توانایی و کارآیی روش، اطلاعات لایه های 3 منطقه معدنی از مجموعه معادن شرکت زغالسنگ البرز شرقی شامل پشکلات، کلاریز و رزمجا جمع آوری شدند. بعد از مطالعه نمونه ها، لایه ها از نظر پارامترهای موجود در سیستم طبقه بندی امتیاز دهی شده و کلاس هر کدام از لایه ها در سیستم پیشنهادی cscpi تعیین شد. برای اعتبارسنجی نتایج حاصل از روش ارائه شده از حوادث رویداده در معادن منطقه استفاده شد که مقایسه ها تطابق خوبی را نشان دادند.
پیمان کیانپور امیر کرم
امروزه اکوتوریسم به عنوان یکی از بخش های مهم و اصلی گردشگری اهمیت زیادی در توسعه پایدار ، حفاظت از نواحی طبیعی و ارتقای سطح رفاه جامعه میزبان دارد . هرچند اهمیت آن نسبت به گردشگری سنتی و توده ای اندک است اما روز به روز بر اهمیت آن افزوده می شود . پدیده ها و پارامترهای ژئومورفولوژیکی به عنوان یکی از معیارهای مهم در اکوتوریسم مطرح است که شناسایی این معیارها در تعیین نواحی مستعد اکوتوریسم اهمیت بالایی دارد . ویژگیهای اقلیمی، جغرافیایی و توپوگرافی، شرایط کم نظیر اکولوژیکی، پوشش مرتعی و جنگلی و مناطق سرسبز استان کردستان از جاذبه های طبیت گردی منطقه محسوب می شود . هدف از این پژوهش ؛ پهنه بندی و شناسایی پهنه های مناسب اکوتوریسم با استفاده از پارامترهای موثر در این فعالیت می باشد . بدین منظور برای هر نوع فعالیت اکوتوریسمی در استان پارامترهای طبیعی ژئومورفیک و انسانی نظیر ارتفاع ، شیب ، فاصله از جنگل ، فاصله از دریاچه و... تعیین گردید . سپس نقشه های هر کدام از معیارها با استفاده از منطق فازی در یک محدوده وزنی(0-1) قرار گرفته و با تلفیق این لایه ها از طریق عملگر گامای فازی نقشه نهایی پهنه بندی اکوتوریسم تهیه گردید . نتایج بررسی نشان می دهد که حدود 29/3 درصد از کل مساحت استان کردستان دارای پتانسیل بالایی در فعالیت های اکوتوریسمی می باشد که این پهنه ها عمدتاً در نیمه غربی استان واقع شده اند .که علت آن تمرکز بالای پارامترهای موثر اکوتوریسم در نیمه غربی استان می باشد .
سمیه بابایی زاده امیر صفاری
در سطح اول پروفیل طولی و عرضی رودخانه ها برای ارائه مورفولوژی رودخانه در مقیاس کلی مورد استفاده قرار می گیردو سطح دوم بر اساس اندازه گیری ویژگی های میدانی بدست می آید که شامل عرض تراز لبریز، میانگین عمق تراز لبریز، حداکثر عمق تراز لبریز، عرض منطقه سیلابی، شیب رودخانه، سینوزیته و رسوبات بستر می باشد. تعدادی از این ویژگی ها در محاسبه شاخص های دیگر مورد استفاده قرار می گیرد که شامل نسبت عرض به عمق و شاخص گودافتادگی است. طبقه بندی راسگن در 5/1کیلومتر از طول رودخانه، در دو سطح اول صورت گرفته و اطلاعات مورد نیاز جهت این طبقه بندی، از 7 پروفیل در طول رودخانه حاصل شد و در نهایت مشخص شد که نوع رودخانه در کل بازه از نوع e6 می باشد.
پروانه مجیدی امیر کرم
فرسایندگی، توانایی عامل فرساینده در جداسازی ذرات خاک را بیان میکند. این پژوهش به منظورتعیین شاخص فرسایندگی مناسب براساس مدلهای muslt,musles ;usle;rusle;uslem ,muslee انجام گرفت آزمایشهای صحرایی در ناحیه نیمه خشک در منطقهای به ابعاد187/3 هکتار در حوضه زوجی خامسان )نمونه با اصلاحات آبخیزداری و شاهد بدون اصلاحات آبخیزداری( در شهرستان کامیاران استان کردستان واقع در غرب ایران طی سالهای 1386-1390 انجام شد. در سطح منطقه 18 کرت استاندارد در دو حوضه انتخابی ایجاد شدند. مقدار رواناب و هدر رفت خاک در 16 رخداد باران منجر به رسوب طی دورهی 3 ساله اندازهگیری شدند. شاخص فرسایندگی در مدلهای یاد شده بر اساس دادههای باران و رواناب تعیین شد. بر اساس نتایج حاصل شده از مقایسات آماری بین مقادیر مشاهدهای و برآورد هدر رفت خاک، شاخص فرسایندگی مدل usle-m بیشترین همبستگی را با مشاهدات اصلی برای دادههای حوضه نمونه و شاهد دارد و همچنین فرض برابری میانگین مقادیر برآورد شده و میانگین مشاهدات اصلی برای دو حوضه نمونه و شاهد تنها در مدل musles پذیرفته میشود، بنابراین مناسب ترین شاخص برای پیشبینی هدر رفت خاک در رخدادهای گوناگون باران در منطقه musle-s است.
لیلا جمشیدی امیر صفاری
رویکرد به اکوتوریسم به عنوان الگوی فضایی گردشگری در طبیعت مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. استان زنجان به علت داشتن میراث های طبیعی و چشم اندازها . پدیده های جالب ژئومورفولوژیکی که در شهرستانهای مختلف استان پراکنده شده اند از منظر توسعه اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارای پتانسیل مناسبی است. ارزیابی ارزش گردشگری ژئومورفوسایت های استان زنجان، پهنه بندی کردن اکوتوریسم این استان، مشخص کردن موقعیت این ژئومورفوسایت ها در نقشه پهنه بندی اکوتوریسم و بررسی ژئوموفوسایت ها که قابلیت تبدیل به مکانهای توریستی و ژئومورفولوژیکی را دارند از اهداف اصلی این پژوهش می باشد. در این پژوهش از دو روش پریرا و فازی استفاده شد. روش پریرا به بررسی ژئومورفوسایت ها از ابعاد گوناگونی می پردازد که شامل ابعاد زیرساختی، محافظتی، علمی، مدیریتی و مکمل می شود. بر اساس روش پریرا میزان توانمندی گردشگری از طریق مجموع دو عیار علمی و عیار مکمل ارزش ژئومورفولوژیک سایت ها شناسایی شد و ارزش مدیریت از مجموع عیار محافظت و عیار استفاده بدست آمد و از جمع این دو عیار اصلی امتیاز نهایی ارزش ژئومورفولوژیک سایت ها شناسایی شد. اکثر ژئومورفوسایت ها به دلیل ارزش ژئومورفولوژیکی بالایی که دارند قابلیت تبدیل به مکانهای توریستی ژئومورفولوژیکی را دارند. عدم وجود جاذبه های فرهنگی، کمبود سرویس های پشتیبانی و خدماتی و آسیب پذیری این ژئومورفوسایت ها در مقابل عوامل طبیعی و عدم دسترسی آسان از عوامل در کاهش مجموع ارزش های محاسبه شده هستند. نتایج حاصل از رتبه بندی ژئومورفوسایت ها نشان می دهد که دشت طارم با امتیاز 45/13 بالاترین امتیاز و چشمه آبگرم وننق با امتیاز 25/8 پایینترین امتیاز را در بین ژئومورفوسایت ها کسب نمود.در مدل فازی پس از تهیه لایه های غار، آبشار، آبراهه، جاده، گسل، چشمه، پوشش گیاهی، همبارا و هم دما و تلفیق این لایه ها نقشه پهنه بندی اکووتوریسم استان زنجان بدست آمد و اکثر ژئومورفوسایت ها در پهنه های مناسب و متوسط قرار گرفتند و این نشانگر این است که این مکانها قابلیت سرمایه گذاری و طرح به عنوان مکانهای توریستی ژئومورفولوژیکی را دارند.
طاهر همتی امیر صفاری
از جمله رخدادهای طبیعی که زندگی بشر را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است پدیده سیل و تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم آن در زندگی انسان ها است. در این پژوهش به شناخت عوامل و عناصر موثر در سیلاب و پهنه بندی پتانسیل سیلاب حوضه آبریز خیاوچای پرداخته شده است. برای پهنه بندی سیلاب حوضه مورد مطالعه از مدل منطق فازی که یک مدل تصمیم گیری در زمان نبود قطعیت و صراحت در مسائل دنیای واقعی است استفاده شده است. داده های مورد نیاز برای دستیابی به هدف مزبور شامل: شیب، ارتفاع، انحناء های پروفیل و پلانیمتری، تراکم زهکشی، فاصله از آبراهه، بارش، کاربری اراضی، لیتولوژی و تراکم پوشش گیاهی تهیه گردید و وارد سیستم اطلاعات جغرافیایی گردید. پس از آماده سازی لایه ها برای هر کدام از آنها توابع عضویت تعیین گردیده است. در مرحله بعد با استفاده از مدل فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشه نهایی پهنه بندی سیل خیزی و سیل گیری تهیه گردید.