این پایان نامه در واقع مطالعهء موردی برای شناخت ساختار تولید صنعت سیمان کشور است . در این پایان نامه ابتدا تئوری تولید و انواع توابع تولید مورد استفاده در بررسیهای اقتصاد سنجی، همراه با ویژگیهای آنها مرور و بررسی شده است . در قسمت دیگری ازبررسی حاضر مطالعات انجام شده در مورد تخمین اقتصاد سنجی تابع تولید صنعت سیمان و موارد استفاده آنها در ایران و سایر کشورها تا آنجا که منابع در دسترس بوده، مورد توجه و بررسی قرارگرفته است . از این مطالعات چهارچوبهای نظری و اقتصادسنجی مطالعه حاضراستنتاج شده و روشهای قابل کاربرد در مورد صنعت سیمان کشور بدوا" شناسائی گردیده اند. باتوجه به کمبود منابع آماری در دسترس ، در این مطالعه آمار مربوط به تولید و نهاده های مصرف شده واحدهای مختلف (14 واحد) تولید سیمان کشور برای 9 سال با مراجعه مسقیم واز منابع موجود جمع آوری و یک فایل اطلاعاتی جامع تهیه شده است . در ادامه کار با استفاده از آمار جمع آوری شده، شکلهای مختلف تابع تولید برای صنعت سیمان کشور مورد تخمین قرار گرفته است . سپس با بررسی لازم در مورد توابع تولید تخمین زده شده و با شناخت از ماهیت تولید در این واحدها، توابع تولید لئونتیف و لئونتیف تعمیم یافته برای بیان این ساختار مناسبتر از سایر فرمها تشخیص داده شده است . در این پایان نامه کاربردهای تابع تولید با استفاده توابع تولید مزبور در زمینه های استنتاج توابع تقاضا برای نهاده ها (سرمایه، نیروی انسانی، برق و سوخت) و کارآئی استفاده از این نهاده ها نشان داده شده است . نتایج حاصل از توابع تقاضا حاکی از آن است که برای تولید مقادیر خاص از محصول سیمان چه میزان از هر نهاده مورد نیاز می باشد . همچنین در زمینه کارآئی نشان داده شده که نهاده های نیروی انسانی و موجودی سرمایه در فرآیند تولید سیمان کشور به میزان بیش از مقدار لازم بکار گرفته شده اند . اینگونه نتایج در انجام برنامه ریزی های آتی در صنعت سیمان قابل استفاده است ، همچنین روشهای استفاده شده در این پایان نامه رامی توان در مطالعات مربوط به شناخت ساختار و برنامه ریزی سایر صنایع کشور نیز بکار برد.