موضوع حاکمیت شرکتی از زمان های دور همواره به عنوان یک مسئله ی اساسی مطرح بوده است، یعنی اطمینان از اینکه توان سازمان در جهت اهداف توافق شده و نه سایر مقاصد تجهیز گردیده است. ازآنجاکه واژه حاکمیت شرکتی اخیراً به کار گرفته شده است، در خصوص آن دیدگاه های متعدد وجود دارد. رسوایی های مالی در اواخر دهه 20 باعث کاهش صدها میلیارد دلار در ارزش بازار و از بین رفتن اعتماد سرمایه گذاران در بازارهای سرمایه شده است. عکس العمل های بعدی نهادهای قانون گذاری مثل کنگره امریکا با تصویب قانون سربنزآکسلی و مقررات منتشرشده توسط کمیسیون بورس و اوراق بهادار یا الزامات فرایند پاسخگویی در ضوابط و مقررات بورس اهمیت روزافزون موضوع حاکمیت شرکتی گردید. باملاحظه رشد قابل توجه مباحث حاکمیت شرکتی در ادبیات مدیریت، مدیریت مالی، اقتصاد، حسابداری و استراتژی شرکت می توان به اهمیت این موضوع پی برد. موضوع حاکمیت شرکتی در قرن 21، از یک الزام رعایت به یک الزام استراتژیک کسب وکار تبدیل شده است. در بازارهای سرمایه و اقتصاد جهانی امروز که سهامداران متنوع و مالکیت گسترده می باشد، حاکمیت شرکتی مناسب در افزایش و حمایت از ثروت سهامداران مهم می باشد.( حساس یگانه 1390). بنابراین، ازآنجایی که تحقیقی جهت مطالعه سطح افشاء اجزای حاکمیت شرکتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران صورت نپذیرفته است. لذا انجام این تحقیق ضروری به نظر می رسد.