نام پژوهشگر: مرتضی نعمتی
پریوش اورکی مرتضی نعمتی
احساس امنیت، پیش نیاز هر گونه توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی محسوب شده و با سطح پیشرفت جوامع در ارتباط است. آگاهی از وضعیت احساس امنیت ساکنان یک مکان یا شهر نقش موثری در شناخت چالش ها و راهکارهای توسعه یک جامعه داشته و در جهت تقویت زیر ساخت های آن عمل می نماید. از این رو پژوهش حاضر با هدف تحلیل جغرافیایی عوامل موثر بر امنیت اجتماعی از نگاه شهروندان شهر ایذه به مطالعه تطبیقی در بین پنج ناحیه آن پرداخت. پژوهش از نظر هدف کاربردی-نظری و از لحاظ روش، توصیفی –تحلیلی است. جهت گردآوری داده ها و اطلاعات از دو روش میدانی و کتابخانه ای استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شهروندان پنج ناحیه شهر ایذه می باشد و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 332 برآورده گردید(برای بالابردن دقت 347 پرسشنامه به تفکیک بین پنج ناحیه توزیع شد) پرسشنامه ها با توجه به جمعیت هر ناحیه به طور تصادفی بین ساکنان پنج ناحیه مورد بررسی توزیع شد. تجزیه و تحلیل های کمی از طریق نرم افزارهای spss و excel و تحلیل های کمی- کیفی از طریق مدل های topsis،ahp، وزن دهی آنتروپی شانون و نرم افزار gis انجام گرفت. بخشی از نتایج در قالب جدول، نمودار و نقشه ارائه شد. یافته های کمی پژوهش نشان می دهد که بین پنج ناحیه شهر ایذه از نظر شاخص های حس امنیت محیط مالی، اخلاقی و رفتاری، بهداشتی، فضای مجازی، مکانی و دینی و اعتقادی تفاوت معناداری وجود ندارد. تنها از نظر شاخص های حس امنیت محیط جانی، شغلی و عاطفی تفاوت معناداری وجود دارد. از نظر شاخص حس امنیت محیط جانی تنها بین دو ناحیه غربی با شرقی و دو ناحیه نورآباد با شرقی رابطه معناداری وجود دارد. از نظر شاخص امنیت محیط شغلی ناحیه شرقی در مقایسه با چهار ناحیه دیگر بیش ترین اختلاف را دارند. از نظر شاخص امنیت محیط عاطفی بین ناحیه شمالی با دو ناحیه مرکزی و ناحیه شرقی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج نشان می دهد از نظر شاخص حس ناامنی جانی و شغلی، ناحیه شرقی در رتبه اول، ناحیه غربی در رتبه آخر قرار دارد. از نظر شاخص حس ناامنی محیط عاطفی، ناحیه شمالی در رتبه اول، ناحیه مرکزی در رتبه آخر قرار دارد. نتایج تحلیل کمی-کیفی نشان می دهد که از نظر احساس ناامنی، ناحیه شمالی و شرقی بیش ترین احساس ناامنی را دارند ناحیه غربی کم ترین احساس ناامنی، ناحیه مرکزی و ناحیه نورآباد در حد متوسط احساس ناامنی می کنند. همچنین بنابر نتایج بین میزان آمار جرائم و طایفه گرایی با حس ناامنی شهروندان رابطه معناداری وجود دارد. براساس بررسی های کیفی پژوهش می توان گفت علاوه بر میزان آمار بالای جرائم و طایفه گرایی ریشه های احساس ناامنی شهروندان شهر ایذه را نیز می توان با توجه به نظریه مرتون، محل زندگی، نظریه پنجره شکسته و نظریه های محیطی نیز منطبق دانست. در پایان با توجه به دیدگاه های ارائه شده و نتایج حاصله، به منظور بهبود احساس امنیت شهروندان و بر طرف کردن عوامل موثر پیشنهادهایی در راستای هر فرضیه و یافته های کیفی ارائه شده است.