نام پژوهشگر: ماشاء الله خامه چیان
احسان مختاری ماشاء الله خامه چیان
یکی از مهمترین مشکلات جهان امروز افزایش روز افزون تولید پسماند های فعالیت های بشری است. واژه مدیریت مواد پسماند به مدیریت کلیه فرایندهایی گفته می شود که منجر به تولید، انبار، بازیافت، حمل و دفن و دور ریزی پسماند می گردد. دفن پسماند فرآیندی است که در آن کلیه پسماند های جامد غیر قابل بازیافت در جایگاه ویژه ای دفن می شوند. جایابی جایگاه های مناسب خاک چال یکی از مهمترین بخش های فرایند دفن پسماند است. امروزه روش های مختلفی جهت جایابی خاک چالها به کار برده می شود. این روش ها را در یک دید فراگیر می توان به دو گروه بخش بندی نمود. گروهی از این روش ها در مقیاس ناحیه ای انجام می پذیرد و هدف از انجام آن گزینش چندین جایگاه مناسب در یک محدوده گسترده جغرافیایی همچون استان است. در گروه دیگر هدف از فرایند جایابی گزینش یک جایگاه از میان چند جایگاه مشخص است. این مرحله معمولاً مرحله گزینش نامیده می شوند. یکی از مهمترین روش های مرحله سرندسازی روش های شبکه های عصبی و روش های فازی هستند. آمیزه ای از روش های بر پایه هوش مصنوعی و روش های فازی که امروزه در زمینه های مختلف علوم گسترش فراوان یافته است، می تواند در جایابی خاک چال ها بسیار مفید واقع شود. در این پژوهش برای جایابی خاک چال ها از روش های هوشمند مختلف شامل بکارگیری مدل فازی، استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی و روش دورگه عصبی – فازی که به آن مدل anfis گفته می شود، بهره گیری شد و نتایج حاصل از این روش ها با روش متداول وزن دهی تجمعی ساده مورد مقایسه قرار گرفت. در این راستا با بکارگیری داده های موجود از استان لرستان به کمک روش پیشنهادی و معیارهای فراهم آمده فرآیند جایابی خاک چال ها انجام پذیرد. یکی از اهداف این پژوهش بررسی تأثیر پارامترهای مختلف بر روی فرایند جایابی است که این مهم با استفاده از روش تئوری مجموعه های سخت مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق حاضر روش های هوشمند به کار رفته در مقایسه با روش وزن دهی تجمعی ساده نتایج نزدیک تری به شرایط واقعی به دست می دهند که در این میان نتایج حاصل از مدل شبکه عصبی مصنوعی با شرایط واقعی سنجیده شده طی مطالعات میدانی، بیشترین همخوانی را دارد.