نام پژوهشگر: احمدرضا اوجی
مریم صحرایی احمدرضا اوجی
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی میزان توجه به مهارت های زندگی در برنامه درسی علوم اجتماعی دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان شهر شیراز درسال تحصیلی 93-1392 بود. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان پایه های چهارم، پنجم و ششم مقطع ابتدایی شهر شیراز به تعداد 2050 و همچنین کتاب علوم اجتماعی پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بوده است که با استفاده از جدول مورگان تعداد 325 نفر از معلمان به صورت تصادفی نسبتی انتخاب و جهت تحلیل محتوا کتاب-های علوم اجتماعی پایه های چهارم، پنجم و ششم استفاده شده که با روش هدفمند انتخاب شده اند.
فرشته احمدی احمدرضا اوجی
این پژوهش به منظور بررسی رابطه سبک های تربیتی والدین با سازگاری تحصیلی و سلامت روان دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان داراب انجام شده است. جامعه آماری آن تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دبیرستانهای شهرستان داراب بوده است که در سال تحصیلی 94-93 اشتغال به تحصیل داشته اند و از بین آنها 300 دانش آموز( 130 پسر و170 دختر) به عنوان نمونه به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه سبکهای تربیتی والدین زینالی و همکاران(1390) ، پرسشنامه سازگاری تحصیلی سینها وسینگ(1993) و پرسشنامه سلامت روان گلد برگ و هیلر (1979) مورد سنجش قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک تربیتی مقتدرانه پدر و مادر با سازگاری تحصیلی رابطه معکوس معنادار و بین سبک تربیتی مستبدانه پدر و سبک تربیتی بی اعتنایی پدر و مادر با سازگاری تحصیلی دانش آموزان رابطه مستقیم معنادار وجود دارد. از طرف دیگر بین سبک مقتدرانه پدر با سلامت روان دانش آموزان رابطه معکوس معنادار و بین سبک تربیتی بیاعتنایی پدر و مادر با سلامت روان دانش آموزان رابطه مستقیم معناداری وجود دارد. همچنین سبک تربیتی بیاعتنایی و مقتدرانه پدر روی هم می توانند شش درصد و سبک تربیتی بیاعتنایی مادر دو درصد از سازگاری تحصیلی دانش آموزان و از سوی دیگر سبک تربیتی بیاعتنایی پدر و مادر به ترتیب سه و دو درصد، از سلامت روان دانش آموزان را پیش بینی نماید.