نام پژوهشگر: محمد مایلی
آراد خانلو محمد جواد حق شناس
وقوع انقلاب اسلامی در ایران و سقوط نظام شاهنشاهی، یکی از حوادث بسیار مهم قرن بیستم محسوب می شود که باعث شگفتی بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان عالم سیاست شد. یکی از قدرتمندترین پادشاهان دنیا، چهره اصلی سازمان کشورهای صادرکننده نفت، ژاندارم منطقه خاورمیانه، یکی از متحدان ثابت قدم سیاسی، نظامی آمریکا و غرب، پس از آن که در 26 دی ماه 1357 ایران را ترک کرد، در مدت کوتاهی رژیم سلطنتی در ایران سرنگون شد و اولین حکومت مذهبی در جهان به رهبری آیت الله خمینی برپا گردید و بنیادگرایی اسلامی را وارد عرصه سیاست کرد. پژوهشگر در این تحقیق کوشیده است تا ضمن بررسی عملکرد شاه در مدیریت بحران سال های57-1356به این پرسش اساسی پاسخ دهد که چرا شاه با وجود در اختیار داشتن گزینه های سیاسی، امنیتی و نظامی، نتوانست بحران سیاسی سال 1357 را مدیریت کرده و از پیروزی انقلاب اسلامی جلوگیری نماید. فرضیه نهایی پژوهش، عملکرد شاه را در مدیریت بحران سال 1357 تحت تاثیر وابستگی روانشناختی به آمریکا، باور به نظریه توطئه و ویژگی های شخصیتی وی ارزیابی کرده که بر همین اساس شاه نتوانست بحران را مدیریت کند و جلوی پیروزی انقلاب اسلامی را بگیرد. پژوهشگر برای اثبات این فرضیه، از روشتوصیفی – تحلیلی مبتنی بر اسناد تاریخی یاری جسته و در این راستا به نگارش و تدوین پنج فصل اقدام نموده است. کلیات تحقیق، چارچوب نظری، تحلیل پایه های قدرت حکومت شاه در حوزه های نظامی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی و سیاست خارجی قبل از شروع بحران سیاسی در سال 1356، علت ایجاد فضای باز سیاسی توسط شاه و بررسی عملکرد شاه در بحران سیاسی 57-1356 فصول پنج گانه پژوهش را تشکیل می دهند. پژوهشگر در قسمت نتیجه گیری نیز به اثبات ادعای وابستگی روانشناختی شاه به آمریکا، باور به نظریه توطئه و ویژگی های شخصیتی شاه و تاثیر آن ها را بر عملکرد وی در مدیریت بحران پرداخته که در آخر شکست نهایی او را رقم می زند.