این پژوهش رابطه میان سبک های شناختی وابسته به محیط و مستقل از محیط را با عملکرد خوانندگان متون زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی در پاسخگویی به سوالات استنباطی جزئی و کلی بررسی می کند. در اصطلاح تخصصی، سبک شناختی وابسته به محیط به تسلط برکلیت محیط اطلاق می شود، به گونه ای که اجزای نهفته در آن محیط به سهولت قابل تمییز نباشند. حال آنکه، در سبک شناختی مستقل از محیط، امکان تمرکزبرهرکدام از اجزا بدون تداخل سایر اجزا وجود دارد. به منظوریافتن پاسخ این سوالات، دو آزمون در فاصله زمانی دو هفته برگزار شد. از میان 75 داوطلب شرکت کننده در آزمون ها، 67 نفر(19 مرد و 48 زن) در هر دو آزمون شرکت کردند. ابتدا شرکت کنندگان در یک آزمون گروهی اشکال نهفته (geft) شرکت کردند تا از این طریق، میزان وابستگی یا استقلال آنها از محیط تعیین گردد. سپس، یک آزمون خواندن شامل سوالات استنباطی و متنی برگزار شد تا از این طریق استنباط کلی و جزیی آنها ازسوالات مشخص شود. داده های این پژوهش پس از جمع آوری با استفاده از فرمول های آماری پیرسون و تست لنوی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و توزیع نمرات آزمون ها طبیعی مشاهده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که رابطه معناداری مابین سبک های شناختی وابسته به محیط و مستقل از محیط با نحوه عملکرد خوانندگان متون زبان انگلیسی درپاسخگویی به سوالات استنباطی جزیی و کلی وجود دارد.