نام پژوهشگر: محمدرضا شاد منامن
علی ولیزاده ثوراله نوروزی داودخانی
دین و خرد از واژه هایی هستند که در شاهنامه فراوان به کار رفته اند. آنچه فردوسی با نگاه ریزبین و دقیق خود در پس لایه های روبنایی و روساختی باورها و فرهنگ های متفاوت ایرانیان در دوره های مختلف می یابد خرد و دین است او خردورزی و دین داری را اساس و بنیاد هویت و فرهنگ ایرانی می داند و با بازنمودن آن در شاهنامه و پیوند فرهنگ قبل و بعد از اسلام ایرانیان به آنان درس دین داری و خرد ورزی می آموزد. تو را دین و دانش رهاند درست در رستگاری ببایدت جست و هدف ازاین تحقیق این است که با تدوین این مجموعه عملاًفرهنگ ونکات دینی وعقلی منطبق با تعالیم الهی را درجامعه ترویج داده ونیز گامی درشناسایی مقام علمی ودینی وعقلی فردوسی وتأثیر افکارواشعار اوبرخوانندگان برداشت. روش این تحقیق از نوع کیفی می باشدو بر پایه مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است.
مهدی غزنوی محمدرضا شاد منامن
تحقیق حاضر به دنبال بررسی مفهوم وطن در اشعار مولانا، بهار و اقبال لاهوری می باشد. تحقیق حاضر از نوع کار تحقیقاتی، تحقیق نظری است و از روش های توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است و روش گردآوری اطلاعات آن روش کتابخانه ای می باشد. با بررسی های انجام شده درمی یابیم که هر سه شاعر درد اجتماعی زیادی داشته و مفهوم وطن یکی از دغدغه های مهم آنان بوده و نتایج به دست آمده نیز حاکی از آن است که مقوله وطن در اشعار مولانا، یعنی رهایی از این عالم و تن خاکی و بازگشت به عالم روحانی و وطن اصلی که همان رسیدن به خداست و در اشعار بهار وطن علاوه بر معنی سرزمین و محل رشد و نمو، روی وطن ایرانی و افتخار ملّی تأکید دارد و گاهی به وطن اسلامی که در اشعار اقبال لاهوری نمود بیشتری دارد، نیز اشاره می شود. در اشعار اقبال، وطن به وطن اسلامی از مشرق گرفته تا کشور های خاورمیانه و آفریقا اشاره می کند.