نام پژوهشگر: مهرانگیز عزیزی منامن

بررسی آموزه های اخلاقی در شاهنامه ی فردوسی و مقایسه ی آن با مفاهیم آیات قرآن و نهج البلاغه
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال - دانشکده ادبیات 1394
  مهرانگیز عزیزی منامن   سیّد سعید احدزاده کلوری

شاهنامه ی فردوسی یکی از مهم ترین و ارزنده ترین آثار ادبی است که فردوسی آن را در سده ی چهارم هجری به نظم درآورده است. این اثر جاویدان مجموعه ی عظیم و بی نظیر فرهنگ اصیل ایران باستان، سند هویت ماست که در آن فردوسی با ذکر روایات ملی با محوریت و درون مایه ی اخلاقی «کردار نیک، پندار نیک و گفتار نیک» به عظمت و گذشته ی ایرانیان اشاره می کند. فردوسی در این اثر ارزشمند در خلال داستان ها و حکایات، گاه در آغاز و گاه در پایان، به بیان آموزه ها و نصایح اعم از فضائل و رذائل اخلاقی پرداخته و خواسته است مخاطب را به شایستگی های اخلاقی سوق دهد و از هرگونه کج روی و انحراف برحذر دارد. با این وجود از مجموع سرگذشت های ذکر شده در شاهنامه، آموزه های اخلاقی و عفت و شرم و دادپروری و نیکی به نحو درخشانی به چشم می رسد و اندرزگوئی پادشاهان و قهرمانان به یکدیگر و سفارش راجع به مکارم اخلاقی مرسوم بوده است. پندها و حکمت های فراوانی که فردوسی، غالباً در آغاز و انجام حوادث و وقایع و بعد از پیروزی یا شکست های پادشاهان و پهلوانان و انقراض سلسله ها که دگرگونی و تبدل اوضاع و احوال را درپی داشته، از سر عبرت و نصیحت به مناسبت آورده، و نوع دیگر اندرزها و وصایا و مواعظ و حکمی است که از قول بعضی از پادشاهان و وزیران و موبدان و پهلوانان و دیگر بزرگان آمده است؛ اندرزهای شاهنامه گواهی می دهد که فردوسی دنیای خود را به خوبی شناخته و در عمر دراز خویش تجربه های بسیار اندوخته و گاه گاه چون عالم اخلاق با تجربه و چون فیلسوفی خردمند و سنجیده و مهربان و انسان دوست زبان به اندرزگوئی و راهنمائی مردم گشوده و حاصل تجربه ها و سنجیده های خود را عرضه داشته و شاید هم با سرودن این گونه اشعار خواسته است گاهی تنوعی در شعر حماسی ایجاد کند. از جمله آموزه های اخلاقی که در این پایان نامه مورد بررسی قرار گرفته و در شاهنامه به طور گسترده ای به چشم می خورد، عبارتند از: منزلت علم و دانش، خرد و خردورزی، ناپایداری و بی اعتباری دنیا، تشویق به نیکی، دادورزی و دادگری، پرهیز از کاهلی و سستی، بی آزاری، پرهیز از درشتی و بدخویی، صبر و بردباری، نفی آز و طمع، نفی رشک و حسد، سخن سودمند گفتن، تشویق به کار و کوشش و... اما در موضوعاتی نظیر: قضا و قدر، آزمایش ایزدی، آیین سوگند خوردن، جایگاه زن و ازدواج با محارم از عمده ترین تفاوت های شاهنامه با قرآن کریم و نهج البلاغه می باشد که به تفصیل اشاره گردیده است.