نام پژوهشگر: سیدجمال قادری نسب
سیدجمال قادری نسب داریوش غلامزاده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گرایانه سبک رهبری در رابطه بین اعتماد سازمانی و رفتار بازاریابی غیر اخلاقی درک شده است . علاوه بر این، تحقیق حاضر تاثیر رفتار بازاریابی غیر اخلاقی درک شده بر پاسخ مصرف کتتدگان را نیز مورد بررسی قرار داده و نقش تعدیلگری متغیرهای سن و سطح تحصیلات را در تاثیر رفتار بازاریابی غیراخلاقی درک بربپاسخ مصرف کنندگان مطالعه نموده است. روش پژوهش حاضر ، توصیفی - پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است.جامعه آماری این پژوهش، کارمندان یک شرکت تولیدی و ارایه کننده خدمات در خودروسازی و مجموعه مشتریان این شرکت میباشد. نمونه آماری ایت پژوهش مشتمل بر 162 نفر در داخل سازمان و 384 نفر در بین مشتریان است که به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss و smart pls استفاده شده است. نتایج حکایت از ان داشت که وجود اعتماد مبتنی بر حسابگری در شرکت مورد مطالعه منجر به بروز رفتار بازاریابی غیراخلاقی می گردد. و این در حالی است که تعمیق اعتماد مبتنی بر دانش منجر به کاهش بروز رفتار غیراخلاقی در میان کارکنان می گردد. نتایج همچنین نشان دادند که میتوان جهت کاهش میزان رفتار بازاریابی غیراخلاقی درک شده با استفاده از سبک های رهبری تحول آفرین نسبت به ارتقا سطح اعتماد سازمانی به اعتماد مبتنی بر دانش و اعتماد مبتنی بر همانند سازی اقدام کرد. همچنین نتایج نشان دادند که بازاریابی غیراخلاقی منجر به از دست دادن اعتماد ، رضایت و وفاداری مشتریان شده و بر قصد خرید آن ها تاثیر منفی می گذارد. نقش تعدیلگری سطح تحصیلات در تاثیر رفتار بازاریابی غیراخلاقی درک شده بر رضایت و وفاداری مصرف کنندگان نشان دهنده تفاوت پاسخ مصرف کنندگان با سطوح تحصیلی مختلف نسبت به رفتار های اخلاقی/غیراحلاقی در بازاریابی شرکت است. حال آنکه نقش تعدیلگری سن مصرف کنندگان در تاثیر رفتار بازاریابی غیراخلاقی درک شده بر اعتماد و وفاداری مصرف کنندگان نشان دهنده تفاوت پاسخ مصرف کنندگان با سن مختلف نسبت به رفتار های اخلاقی/غیراحلاقی در بازاریابی شرکت میباشد.