شکل گیری بحران اوکراین در سال 2014 موجب ایجاد چالشی جدید میان فدراسیون روسیه و ایالات متحده آمریکا گردید. به گونه ای که دو طرف به اتخاذ جهت گیری های متعددی در خصوص مسایل ایجاد شده در کی یف روی آوردند. به دنبال این موضوع که آن را به عنوان مهم ترین تنش بین روسیه و بلوک غرب به رهبری آمریکا پس از پایان جنگ سرد تلقی می کنند؛ این سوال در اذهان سیاستمداران و اندیشمندان روابط بین الملل پدید آمد که با توجه به پیگیریها و دخالتهای متعدد آمریکا در اوکراین (که منطقه مهم و سنتی تحت نفوذ برای روسیه محسوب می گردد)؛ این امر منجر به چه واکنش و رویکردی از سوی روسیه خواهد شد ؟ از این رو، پژوهش حاضر سعی دارد تا ابعاد مختلف سیاست خارجی آمریکا در قبال بحران اوکراین را به روش توصیفی- تحلیلی تشریح نموده و واکنش روسیه به اقدامات واشنگتن در این باره را تشریح نماید. در واقع، تلاش گردیده تا تصریح شود که منافع متعدد نظامی، سیاسی و اقتصادی دو طرف موجب شده است تا تحولات اوکراین به میدانی برای چالش راهبردی میان مسکو و غرب به رهبری ایالات متحده آمریکا تبدیل شود. با عنایت به وضعیت مبهم تحولات اوکراین و جاری بود آن، پژوهش حاضر در پی اثبات این فرضیه است که: فدراسیون روسیه نسبت به سیاست خارجی آمریکا در قبال تحولات اوکراین بسیار منتقد و بدبین بوده و با بهره گیری از آموزه های واقع گرایانه به دنبال مهار و کنترل نقش آفرینی واشنگتن در بحران اوکراین و ابعاد منطقه ای و بین المللی آن می باشد. در پایان نیز نتیجه گرفته می شود که: روسیه تلاش کرده است تا اوکراین را به عنوان حلقه فوری امنیتی خود حفظ نموده و به خاطر منافع راهبردی متعددی مانند امنیت، اقتصاد، حیثیت و ... در قبال کنش آمریکا در تحولات اوکراین؛ حساسیت لازم را حفظ و با جدیت تمام آن را تحت نظر قرار داده و جهت جلوگیری از نفوذ غرب و آمریکا در منطقه و نیز جلوگیری از تسری بحران به درون مرزهای خود؛ واکنش کنترل و مهار را درباره سیاست خارجی امریکا در قبال تحولات روی داده در اوکراین؛ با جدیت تمام اعمال نماید.