نام پژوهشگر: افسانه طاهریان

همگامی نقاشی ایرانی و ادبیات تغزلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای کاربردی 1394
  افسانه طاهریان   همایون سلیمی

ادبیات فارسی و نگارگری ایرانی از دیرباز در خدمت یکدیگر بوده اند. از آنجا که نگارگری همواره بیان تجسمی متن ادبی بوده و نیز ادبیات بیان ذهنی و انتزاعی نگاره ها، نزدیکی و ارتباط میان این دو مقوله سبب ایجاد وجوه مشترکی میان دو شیوه بیانی شده است. در این پژوهش هدف اصلی، بررسی تطبیقی تصویر و محتوا میان نگاره های جنید و مثنوی همای وهمایون خواجوی کرمانی می باشد؛ همچنین پیدا کردن وجوه ارتباطی میان مفاهیم نهفته در متن و نگاره های مصور این دیوان، کشف تاثیراتی که مضمون عشق بر ترکیب بندی و فضا سازی نگاره های تغزلی می گذارد. کشف وزن، ریتم و آهنگ مشترک میان نگاره ها و رابطه آن با مضمون اثر و کشف ارتباط نزدیک بین فضای رنگی نگاره ها و رنگ پردازی شاعرانه اهداف فرعی این پژوهش بوده است. با توجه به این فرضیات که به نظر می رسد: ارتباط و پیوند عمیقی میان محتوای ادبیات تغزلی و نگارگری ایرانی وجود داشته است؛ کاربست موضوعات عاشقانه بر ترکیب بندی و فضا سازی و رنگ پردازی نگاره ها تاثیر گذاشته است و وزن، ریتم و ضربآهنگ همانندی در نگاره های عاشقانه و محتوای ادبی آن می توان مشاهده نمود. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است. شیوه جمع آوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای از منابع و کتب معتبر می باشد. نمونه های مورد نظر 6 نگاره تصویر شده اثر جنید در مکتب بغداد-شیراز از مثنوی همای و همایون دیوان خواجوی کرمانی می باشد. دراین تحقیق که از نوع کیفی بوده با مقایسه و تطابق آثار با محتوای ادبیشان، به بررسی موضوعی، ساختاری و تحلیل آثار پرداخته شده است.در نتیجه این پژوهش: نگاره‎های ایرانی به لحاظ قالب و محتوی، متکی بر خاستگاهی عرفانی و فلسفی است نگارگران ایرانی، تار و پود آثار خود را با اصول و حکمتی که ریشه در تفکر توحیدی دارد شکل داده‎اند. منظومه همای و همایون نیز صرفا یک منظومه ساده عاشقانه نیست که هدف از سرودن آن بیان عاطفی عشقی زمینی باشد، بلکه تمثیلی است رمزی و عرفانی و بیانگر اندیشه والای خواجو، که افکار عارفانه خود را در قالب عشقی زمینی نهاده است تا آنها را به صورتی ملموس بر روندگان راه عشق و معرفت عرضه بدارد.