نام پژوهشگر: شبنم اسحاقی
شبنم اسحاقی حبیب اله دانایی
گرایش نام تجاری(برندگرایی)یک رویکرد است که در آن فرایند سازمان حول ایجاد،توسعه و حفاظت از هویت نام تجاری در تعامل مستمر با مشتریان هدف روز با هدف دستیابی به مزیت های رقابتی پایدار در قالب برندها تکامل می یابد .مفهوم گرایش به بازار (بازارگرایی)یک مفهوم کلاسیک در بازاریابی است ،دیدگاه فرهنگی گرایش به بازار را به عنوان یک نوع منحصر به فرد از فرهنگ سازمانی و یا به عنوان یک طرز فکر خاص از یک شرکت تعریف می کند. توجه به برندگرایی و بازارگرایی لازمه یک بازاریابی موفق است،در این پژوهش سعی شده است با مقایسه دو گرایش برند گرایی و بازار گرایی در فروشگاه های زنجیره ای شهروند،رابطه بین بازارگرایی و برندگرایی با ارضاء نیازها و خواسته های مشتریان سنجیده شد، روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها ، تحقیق میدانی است، جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مشتریان فروشگاه های زنجیره ای شهروند در سطح تهران می باشد، برای بررسی ارتباط بین متغیرهای پژوهش از آمار توصیفی برای جمعیت شناختی و برای اثبات فرضیات از آمار استنباطی از جمله تحلیل آزمون تی و همچنین جهت بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگراف - اسمیرینوف استفاده شده است. جامعه نمونه از بین مشتریان فروشگاه به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و تعداد 200 پرسشنامه بین آنان توزیع گردید، نتایج به دست آمده از فرضیات این پژوهش بدین صورت می باشد که اثبات فرضیه اول نشان داد که بازارگرایی موجب ارضاء بیشتر نیازهای مشتریان است ، همچنین اثبات فرضیه دوم نشان داد که برندگرایی موجب ارضاء بیشتر نیازهای مشتریان است، فرضیه سوم که عبارت بود از در مقایسه هر دو سیاست ،بازارگرایی و برندگرایی ،هر دو سیاست از نظر ارضاء نیازها و خواسته های مشتریان دارای تفاوت معنی داری هستند، ،لذا نتیجه نشان داد که تاثیر بازارگرایی بیشتر از برندگرایی است.