نام پژوهشگر: غلامعلی خمر
حسن غلامی فاردقی غلامعلی خمر
کیفیت زندگی شهری یکی از مهمترین حوزه های مطالعات شهری در کشورهای مختلف است. این مهم به دلیل اهمیت روزافزون مطالعات کیفیت زندگی در پایش سیاستهای عمومی و نقش آن به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی شهری است. کیفیت زندگی شهری معمولاً از طریق شاخصهای ذهنی حاصل از پیمایش و ارزیابی ادراکات و رضایت شهروندان از زندگی شهری و یا با استفاده از شاخصهای عینی حاصل از داده های ثانویه و به ندرت با استفاده از هر دو نوع شاخصه ها اندازه گیری می شود. بر این اساس هدف از این مطالعه، توسعه و سنجش شاخصهای کیفیت زندگی شهری در شهر تربت حیدریه، با استفاده از شاخصهای عینی و ذهنی می باشد. روش به کار رفته در این پایان نامه از انواع روش های توصیفی – تحلیلی بوده که در عین حال تعداد 222 پرسشنامه در سطح نواحی شهر تربت حیدریه به تناسب جمعیت هر ناحیه توزیع شده که در این پرسشنامه شاخص های مختلفی چون اقتصادی، اجتماعی، محیطی، کالبدی – خدماتی و زیباشناسی مورد بررسی قرار گرفته است. برای تعیین حجم نمونه پرسشنامه فرمول کوکران مورد استفاده قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss و روشهای آماری از قبیل تحلیل رگرسیون چندگانه، آزمون t و تحلیل واریانس یک طرفه((anova، آزمون توکیtukey)) انجام شده است. همچنین با استفاده از شاخص ناموزونی موریس به رتبه بندی نواحی شهر تربت حیدریه از لحاظ برخورداری از شاخصهای کیفیت زندگی پرداخته شده است. در نهایت با استفاده از نرم افزار arc.gis توزیع فضایی نتایج به دست آمده در قالب نقشه ها ارائه شده است. نتایج حاکی از این است که میان نواحی شهر تربت حیدریه از بعد شاخص های مورد بررسی تفاوت معناداری وجود دارد؛ و در عین حال بر اساس نتایج شاخص ناموزونی موریس، از میان 8 ناحیه شهری تنها ناحیه 8 در سطح برخوردار، نواحی 1 و 2 و 7 در سطح نیمه برخوردار و نواحی 3 و 4 و 5 و 6 در سطح محروم از نظر شاخص های کیفیت زندگی قرار گرفته اند.
اکبر حیدری تاشه کبود غلامعلی خمر
با توجه به حجم بالای مراجعه کنندگان به ویژه زنان به فضاهای شهری و تقاضای زیاد برای استفاده از این مکان ها توسط شهروندان، میزان ایمنی و آسایش این فضاها یکی از دغدغه های مهم و اصلی سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری را تشکیل می دهد. لذا هدف تحقیق حاضر، ارزیابی مشارکت زنان در ایمنی فضاهای شهر سقز با مدل participatory urban appraisal است. روش تحقیق مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، جلسات pua با زنان و مطالعات تکمیلی به همراه پرسش نامه و سیستمgis است. جامعه آماری پژوهش زنان ساکن، شاغل و تردد کننده در محدوده فضاهای شهری سقز با تاکید بر فضاهای عمومی خیابان های امام خمینی شمالی و جنوبی، خیابان جمهوری و خیابان قدس می باشد، که به طور خوشه های کاملاً تصادفی 200 نفر از بین آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. در ادامه مدل مشارکتی pua طی پنج مرحله، مرحله اول: تهیه مقدمات، مرحله دوم: تشکیل جلسات بحث، مرحله سوم: ارائه راهکارهای اجرایی، مرحله چهارم: مطالعات میدانی و کارشناسی و مرحله پنجم: ارائه راهبردهای لازم با توجه به چهار شاخص: دسترسی ها، کاربری ، طراحی فضای مطلوب زنان و مبلمان-های شهری با استفاده از swot ارائه شد. نتایج نشان داد که به لحاظ شاخص کاربری های زن محور، خیابان قدس وضع به مراتب نامناسب تری در تامین آسایش فیزیکی و روانی زنان با 96% نسبت به خیابان های امام خمینی شمالی (62%)، امام خمینی جنوبی (45%) و خیابان جمهوری با 42% دارا بوده است. همچنین نتایج نشان داد که شاخص مبلمان شهری در خیابان جمهوری با 41% تامین رضایت مندی زنان وضع مطلوب تری نسبت به خیابان های قدس با 29%، خیابان امام جنوبی با 18% و خیابان امام شمالی با 12% داشت. شاخص های دیگر نیز وضعی مشابه داشت. در نهایت راهبردهای لازم به منظور سهولت در تردد و جابجایی شهری (نظیر ایستگاه های تاکسی و اتوبوس شهری) ارائه گردید.
لقمان شاه مرادی غلامعلی خمر
یکی از مقوله های اساسی در جغرافیای کاربردی، ارزیابی اثرات شاخص های آب و هوایی بر مجتمع های زیستی انسانی می باشد، که این امر توجه بسیاری از شهرسازان و برنامه ریزان شهری را به خود جلب نموده است. امروزه حداکثر تلاش برنامه ریزان و طراحان شهری بر روی استفاده از داده های اقلیمی و امکانات منطقه ای جهت ارتقاء سطح کیفی زندگی، آسایش فضای زندگی و فراهم ساختن فضاهای مطلوب از نظر مصرف انرژی متمرکز شده است. به دلیل اهمیت توجه به شاخص های اقلیم آسایش منطقه، در طراحی و برنامه ریزی فضاهای عمومی مانند پارک ها و پیاده رو ها، ضرورت بکارگیری و سنجش جایگاه عناصر اقلیمی همواره بایستی مورد توجه گروه های مختلف برنامه ریزان شهری و طراحان شهری قرار گیرد، در این راستا هدف پژوهش حاضر ارزیابی شاخص های اقلیمی و نحوه بکارگیری آنها در طراحی و برنامه ریزی عرصه های عمومی شهری با تأکید بر پارک ها و پیاده روهای شهر زابل به عنوان نمونه مورد مطالعه در تحقیق حاضر می باشد. برای نیل به این مقصود، ابتدا اقدام به بررسی و جمع آوری داده های اقلیمی منطقه با توجه به حاکمیت شرایط آب و هوایی گرم و خشک در شهر زابل گردید. در ادامه ضمن آگاهی از ویژگی های اقلیمی خاص منطقه سیستان نظیر بادهای صد و بیست روزه، در برنامه ریزی و طراحی عناصر فضاهای عمومی شهر زابل مورد توجه قرار گرفت. در پایان ضمن ارائه شیوه هایی مطلوب جهت برنامه ریزی و طراحی فضاهای عمومی شهری نظیر پارک ها و پیاده-روها، با استفاده از نرم افزارهای auto cad، 3d maxنمونه هایی از طراحی مطلوب فضاهای شهری آورده شد. نتایج حاصل از بررسی طرح های تفصیلی و جامع شهر زابل نشان داد، که در برنامه ریزی های شهر زابل کمتر عناصر اقلیمی به عنوان فاکتوری اثرگذار در طراحی ها بکار گرفته شده است.
بیت الله رضایی خدارحم بزی
مشکلات و نابرابری های خدماتی و اجتماعی ناشی از وضعیت نامناسب شهرنشینی، ضرورت برنامه ریزی برای تأمین نیازهای مبرم گروه های جنسی و سنی مختلف، به خصوص زنان را ایجاب می کند و قطعاً احداث محیط شهری سازگار با روحیات زنان، سهم عمده ای در رفاه، بلوغ اجتماعی و تکامل شخصیتی آنان خواهد داشت. منظور از مناسب سازی فضاهای شهری مبتنی بر نیازهای زنان این می باشد که برنامه ریزان و طراحان شهری باید در طراحی ساخت و بافت شهر به نیازهای زنان نیز توجه نموده و برای آرامش، امنیت، رفاه، امکان بروز عقاید و برابری در برخورداری از امکانات را برای زنان جامعه ایرانی با توجه به ساختارهای فیزیکی-کالبدی و الگوهای اسلامی- ایرانی فراهم کنند تا در قالبی صحیح زنان بتوانند در برنامه های شهری مشارکت داشته باشند. تحقیق حاضر ضمن تأکید بر الگوی اسلامی - ایرانی به دنبال بررسی و تحلیل مقایسه ای شهر زابل از لحاظ ساختارهای فیزیکی-کالبدی، مناسب سازی فضاهای شهری با توجه به نیازهای زنان، با شاخص های جهانی آن می باشد. در این راستا شاخص هایی از قبیل ترافیک، مبلمان شهری، فضاهای عمومی، مشارکت و ایمنی در ارتباط با مناسب سازی فضاهای شهری برای زنان مطرح می باشد که از طریق پیمایش میدانی و تکمیل پرسشنامه و روش pua مورد بررسی قرار گرفته و با شاخص ها و استانداردهای جهانی سنجیده خواهد شد، سپس با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) نتایج حاصل از تحقیق به تفکیک ناحیه بر روی نقشه مشخص می گردد. همچنین شاخص های موجود در زمینه استانداردهای شهری مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت ناحیه ای که بهترین امکانات را با توجه به نیازهای زنان دارا باشد مشخص و به عنوان الگو برای دیگر نواحی شهر مورد استفاده قرار می گیرد. علاوه بر این، بر اساس مطالعات انجام شده و بررسی های میدانی در شهر زابل الگوهای مناسب سازی فضاهای شهری مطلوب زنان همراه با پیشنهادات راهبردی و کاربردی ارائه می گردد.
زهرا سرگزی اکبر کیانی
چکیده مبادی ورودی به عنوان یکی از اصلی ترین اجزای ساختار کالبدی و فضایی شهر، علیرغم اهمیتی که به لحاظ کالبدی، کارکردی و زیبایی شناسی دارد از یک سو با تجمع کاربری های ناهمگن و ناسازگار و از سوی دیگر کیفیت پایین ساخت و سازها بدون طرح قبلی در حاشیه بلافصل این محورهای شهری، فضاهای مغشوش و ناهماهنگی ایجاد نموده که به لحاظ بصری بسیار آشفته اند. ورودی های اصلی شهر زابل نیز سازمان یافته نیست، توزیع نامناسب کاربری ها، عدم پیوستگی در ساخت و سازها، کمبود مراکز خدماتی، وجود مشاغل مزاحم شهری، کمبود پوشش گیاهی و غیره از مشکلات ورودی این شهر می باشد. در این پژوهش سعی شده است ضمن تشریح چگونگی تراکم کاربری های مزاحم شهری در ورودی های زابل- زاهدان و زابل- نهبندان به سازماندهی و برنامه ریزی منظر و کارایی ورودی ها پرداخته شود و جهت حل این مشکلات براساس شناخت وضع موجود و مطالعات میدانی و با استفاده از gis، نرم افزارهای آماری، تکنیک topsis و سایر موارد به ارائه راه حل های مختلف می پردازد. نتایج تحقیق حاکی از این است که براساس شاخص سازگاری کاربری های اراضی، 24 درصد در ورودی زابل- زاهدان و 20 درصد در ورودی زابل- نهبندان ناسازگارند. وضعیت پوشش گیاهی (فضای سبز شهری) نیز در هر دو ورودی بسیار ضعیف و بدون برنامه ریزی شده می باشد. در زمینه تابلوهای اطلاع رسانی شهری بخصوص تابلوهای تجاری و خدماتی به دلیل تنوع و کثرت، دچار آشفتگی بصری می باشند. از نظر نمای ساختمان های همجوار ورودی زابل- زاهدان 4/62 درصد واحدها و ورودی زابل- نهبندان 7/69 درصد بدون نما و یا تکمیل نشده می باشند. در هر دو ورودی زابل- زاهدان و زابل- نهبندان، جوشکاری های درب و پنجره رتبه 1 را از نظر آلودگی کسب کرده اند که باعث افت کارکردی این ورودی ها شده که باید در مجتمع های درون شهری ساماندهی گردند. در پایان پژوهش، راهکارها و پیشنهادهای برای برنامه ریزی سیما و منظر ورودی ها و ساماندهی مشاغل مزاحم موجود در ورودی های شهر زابل ارائه شده است.
حسام الدین صالح گوهری غلامعلی خمر
در جهان امروز، آمادگی در برابر حوادث غیرمترقبه امری ضروری است. در کشور لرزه خیزی همچون ایران ضرورت توجه به این مقوله بیشتر احساس می شود. بنابراین هدف این پژوهش، ارزیابی میزان آسیب پذیری لرزه ای ساختار شهری و برنامه ریزی پدافند غیر عامل و مکان یابی پناهگاه می باشد در این مطالعه، منطقه یک شهر کرمان مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار الحاقی کارمانیا خطر (karmaniya hazard model) که در محیطgis کار می کند، مدل هم پوشانی شاخص و منطق فازی می باشد. شبیه سازی به وسیله ی مدل (khm) برای اولین بار در تحقیق حاضر انجام گرفته است. در این منطقه 6 نوع سازه وجود دارد. نوع اول سازه های منطقه شامل ساختمان-های خشت و گلی با آسیب پذیری بسیار بالا، نوع دوم سازهای آجری با سقف قوسی، نوع سوم ساختمان های بدون شناژ، نوع چهارم ساختمان های دارای شناژ و نوع پنجم و ششم سازه های اسکلت فلزی و بتن آرمه ای با کمترین آسیب پذیری را شامل می شود. نتایج ریزپهنه بندی لرزه ای نشان می دهد که این منطقه در یکی از فعال ترین بلوک های تکتونیکی ایران واقع شده و میزان خطر لرزه ای به دلیل بالا بودن ضخامت رسوبات تا mmi x+ نیز می-رسد. هم چنین در اثر وقوع زمین لرزه ای برابر با 3/6 ریشتر، 93 درصد از سازه ها دچار تخریب بیش از 50 درصد شده و حدود 51 درصد از جمعیت منطقه در معرض آسیب دیدگی زیاد قرار می گیرند. در قسمت برنامه ریزی پدافند غیر عامل و مکان یابی پناهگاه های شهری نیز، نتایج حاکی از آن است که به علت ساختار کالبدی ناموزون و رشد خودرو و ناهماهنگ شهری، پناهگاه های محله ای تنها 36863 نفر از جمعیت 126159 نفری منطقه را می-توانند پوشش دهند و به میزان کمبود فضا داریم. در مکان یابی پناهگاه های منطقه ای نیز، در وضع موجود شاهد عدم وجود پناهگاه در این سطح و در برنامه ریزی وضع مطلوب شاهد کمبود 37 متر مربع فضای پناهگاهی به ازای هر نفر، با توجه به سرانه استاندارد 40 متر مربعی، می باشیم.
هدایت احمدی غلامعلی خمر
شناخت تحولات و تغییرات ساختاری و عوامل موثر در این تغییرات امری ضروری و نیاز به تجزیه و تحلیل دارد. تغییرات ایجاد شده در کالبد و کاربری های شهرها، نامتناسب با برنامه ریزی و طرح ریزی شهری کارشناسان شهری بوده است و توسعه فیزیکی شهرها هم به صورت افقی و هم به صورت عمودی بوده است. شهر بانه بعنوان یکی از شهرهای ایران از این قاعده مسثنی نبوده و در چند سال اخیر، به واسطه وجود بازار بزرگ تجاری، تغییرات زیادی را در کالبد و کاربری های اراضی شهری به خود دیده است بنابراین به ضرورت دانسته شد دراین پژوهش، به تجزیه و تحلیل تغییرات و عوامل موثر در این تغییرات ایجادشده، پرداخته شود و یک عامل به عنوان موثرترین عامل انتخاب شود. بنابراین هدف پژوهش ارزیابی و تحلیل نقش دولت در تغییر کاربری اراضی شهری بانه می باشد و ما برای نیل به این اهداف، با استفاده از داده های حاصل از پرسشنامه ها و تجزیه و تحلیل آنها در نرم افزار spss)) و آزمون میانگین یک جامعه،t تک نمونه ای((t-test به این نتایج رسیدیم که عوامل دولتی با میانگین کلی 4.11 که از میانه نظری 3.5 بیشتر بوده است در میان عوامل، بیشترین تاثیرگذاری را داشته است و عوامل کالبدی با میانگین کلی 2.76 که از میانه نظری 3.5 کمتر بوده است در میان عوامل، کمترین تاثیرگذاری را داشته است. مطابق با نتایج روش تحلیل سلسله مراتبی( ahp) عوامل دولتی با 66.7% در رتبه اول قرار دارد و دولت به عنوان زیرشاخص مهم عوامل دولتی با 35.7% به عنوان موثرترین زیرشاخص مدنظر است و در بین تمام معیار و زیر معیار در رتبه اول قرار دارد و سهم زیادی در تغییرات کاربری اراضی شهری بانه دارد. پس بنابراین با تجزیه و تحلیل و مطالعه طرح تفصیلی، به این نتیجه رسیدیم که تغییرات کاربری اراضی شهر بانه متناسب با طرح پیشنهادی تفصیلی با 52.1% تحقق پذیری، نسبتاٌ تحقق پیدا کرده است و به طور کامل تحقق پیدا نکرده است پس فرصیه اول ما تایید شد و با استفاده از مطالعات میدانی و تجزیه و تحلیل ماتریس سازگاری به این نتیجه رسیدیم که در کل، کاربریهای شهر بانه با کاربریهای همجوار خود با 52.8%نسبتاٌ سازگار می باشند و فرضیه دوم ما رد شد. و طبق نتایج مذکور دولت بیشترین تاثیرگذاری را در تغییرات کاربری اراضی شهر بانه داشته است و فرضیه سوم ما تایید شد و درنهایت برای بهبود وضع موجود شهر برای حال و آینده و همچنین توسعه اصولی و مطابق با برنامه ریزی استراتژیک، به ارائه راهکارها و پیشنهادات اقدام گردید.
فاطمه مشایخی اکبر کیانی
یکی از مهم ترین فضاهای شهری، فضای عمومی بازار و مراکز خرید می باشد که همواره شاهد بیشترین حجم استفاده کننده بوده و به عنوان اصلی ترین بخش شهر به نیازهای شهروندان در ابعاد مختلف پاسخ می دهند. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی برنامه ریزی فضای عمومی در بازارهای ارگ و گنجعلی خان در شهر کرمان است. در همین راستا شاخص های مورد بررسی عبارتند از: شاخص های کالبدی ـ فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی. در این پژوهش روش تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، بررسی های میدانی و مصاحبه بوده و جامعه آماری پژوهش شامل گروه سنی 15 ـ 64 می-باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار spss صورت گرفته و نتایج در قالب جداول، نمودارها و تصاویر منتج از یافته های تحقیق ارائه گردید. همچنین برای ارزیابی و رتبه بندی کیفیت و برتری شاخص ها در بازارهای مورد نظر از مدل تصمیم گیری (topsis) استفاده گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، در بحث شاخص های کالبدی که سه زیر شاخص را شامل می شود مولفه جذابیت و چشم نوازی با میانگین کل 27.9 دارای شرایط مطلوب تری می باشد. وضعیت شاخص های اجتماعی نیز نشان می دهد که زیر شاخص تعاملات اجتماعی و اجتماع پذیری از وضعیت مناسب تری نسبت به سایر زیر شاخص های اجتماعی برخوردار می باشند. در آخر می توان گفت که شاخص های اقتصادی از وضعیت مطلوب تری نسبت به دو شاخص دیگر برخودار است. با استفاده از مدل topsis مشخص گردید که وضع موجود شاخص اقتصادی با 0.908 بزرگ تر از دو شاخص دیگر و نزدیک به 1 می باشد در نتیجه شاخص های اقتصادی از نظر مطلوبیت، جذب کنندگی و اثرگذاری در شکل گیری فضاهای عمومی بازار وضعیت مناسب تر و مطلوب تری دارند و بیشترین اثر را نسبت به دو شاخص دیگر داشته اند.
علی ویسی نژاد غلامعلی خمر
خدمات الکترونیک شهری دارای شرح وسیعی از عملکردها و قابلیت ها است که با تأمین مزایایی چون فراهم نمودن زمینه نوآوری و بهبود کیفیت خدمات ( افزایش سرعت، دقت و اطمینان، قابلیت دسترسی در هر زمان و مکان) و تسهیل فرآیندهای شهری که کاهش ترافیک و آلودگی های زیست محیطی شهرها را در پی دارد، به تحقق شعار شهروندمداری و رضایتمندی شهروندان می انجامد. تحلیل فضایی خدمات الکترونیک شهری با رویکرد رضایتمندی شهروندان از ضروریات شهرها به خصوص شهرهای جهان سوم می باشد که با توجه به نو، مهم و کاربردی بودن می تواند گام بلندی در جهت توسعه پایدار شهری ملحوظ گردد. در سال های اخیر شهروندان شهر بهبهان در زمینه دسترسی به خدمات الکترونیک شهری با مشکلات عدیده ای مواجه بوده اند که محقق این پژوهش را ضروری دانسته ام و به تحلیل این موضوع با تاکید بر رضایت شهروندان پرداخته ام. و هدف از این تحقیق شناسایی مشکلات و کمبودها موجود و ارائه وضعیت استاندارد در این زمینه می باشد به نحوی که رضایت همه شهروندان فراهم شود. روش-شناسی تحقیق حاضر، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی است. در مرحله ی تحلیل ابتدا به مقایسه ای وضعیت موجود با سرانه های استاندارد پرداخته شد و با استفاده از نرم افزار 10arcgis به تهیه و ترسیم نقشه های موقعیت و پراکندگی هر یک از خدمات الکترونیک شهری مورد نظر در محدوده های مورد مطالعه در شهر پرداخته شد. در مرحله ای بعد برای سنجش میزان رضایت ساکنین نواحی مورد مطالعه از خدمات الکترونیک شهری از مدل تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و نرم افزار 2000 expert choice استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل نشان می دهد که توزیع فضایی هر یک از خدمات الکترونیک شهری مطابق با سرانه های استاندارد نمی باشد و بیشتر شهروندان در نواحی مورد مطالعه از وضعیت موجود توزیع فضایی هر یک از خدمات الکترونیک شهری رضایتی ندارند.
حامد شهرکی مقدم غلامعلی خمر
همگام با توسعه و گسترش روز افزون شهرها و در کنار آن افزایش جمعیت، مولفه های امنیت در واژه ها و حوزه های مختلفی مطرح شده و با توجه به شرایط موجود در شهرها فرصت خودنمایی پیدا می کند. معابر، تردد و ترافیک شهری سهم بسزایی در فضاها، دسترسی ها و ارتباطات شهری دارند که مشمول همه اقشار و سنین شهر شده و کلیه تحرکات، ارتباطات و دسترسی های شهروندان در این فضا صورت می گیرد. ایجاد فضاهای آرام و به دور از نابسامانی اجتماعی بخصوص معابر، افزایش کیفیت محیطی و نیز ایجاد و تثبیت امنیت جسمی، روحی و روانی از طریق توجه به نیاز های اساسی زندگی شهری به عنوان مطلوبیت فضای شهری به حساب می آید. به دلیل اهمیت بحث امنیت، در طراحی و برنامه ریزی فضاهای عمومی مانند معابر، ضرورت بکارگیری و سنجش جایگاه شاخص-های امنیت در طراحی شهری باید مورد توجه گروه های مختلف برنامه ریزان و طراحان شهری قرار گیرد، در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل و برنامه ریزی نقش شبکه گذرگاهی در ایجاد امنیت در شهر زابل می باشد. برای نیل به این مقصود، ابتدا اقدام به بررسی و جمع آوری اطلاعات منطقه با توجه به چگونگی طراحی شهری(ارگانیک، برنامه ریزی شده) در شهر زابل شده و با استفاده از نرم افرارهای arc gis, spss و مدل-های c.p.t.e.d, ahp تحلیل می گردد و سپس با استفاده از نرم افزارهای auto cad، 3d max نمونه-هایی از طراحی مطلوب شبکه گذرگاهی با توجه به امنیت آورده خواهد شد.
نجمه شمس الدین سعید اکبر کیانی
توزیع نامناسب و نابرابر خدمات در شهرها به علت جا ماندن توسعه شهر از رشد آن، در حال حاضر یکی از چالش های برنامه ریزان شهری در پاسخگویی به شهروندان است. با بررسی میزان نابرابری در توزیع خدمات و شناسایی الگوی فضایی بی عدالتی در دسترسی ها می توان پی برد که کدام خدمات در وضع نامناسب تری هستند. توجه به چنین مسائلی، از مشکلات شهری می کاهد و باعث کاهش فشار روی شهروندان و تقلیل بار مالی شهرداری ها و دستگاه های دولتی می گردد و حس راحتی که طیفی از نیازهای صرفاً فیزیکی تا رضایتمندی روانی را که حاصل رفع ضروریات زندگی بشری است را می تواند برای شهروندان القا کند. بر این اساس در مطالعات برنامه ریزی شهری می توان برای ایجاد احساس راحتی برای ساکنان یک محدوده که افرادی در آن زندگی می کنند مولفه هایی چون آسایش روانی، ایمنی در دسترسی به خدمات عمومی شهری چون بهداشت و آموزش، راه و گذر، امنیت و تحرک، گذران اوقات فراغت و سازگاری خدمات مستقر در یک محدوده را ایجاد و ساماندهی کرد. در پژوهش حاضر تحت عنوان تحلیل توزیع فضایی خدمات شهری در شهرک الغدیر شهر کرمان (با رویکرد مناسب سازی دسترسی به تسهیلات عمومی) با استفاده از مدلahp با 5 شاخص مشخص و سیستم اطلاعات جغرافیاییgis به مطالعه چگونگی پراکندگی خدمات و کاربری های هدف (فضاهای آموزشی، پارک و فضای سبز، کلانتری، پایانه مسافربری، خدمات بهداشتی و درمانی، ....)پرداخته می شود که در پی پاسخ دادن به دو فرضیه مطرح شده در بحث هستیم و در پایان به عنوان نتیجه گیری می توان اظهار کرد که نابرابری در دسترسی به خدمات شهری در شهرک الغدیر شهر کرمان دارای الگوی فضایی معناداری است و با استفاده از مدل ahp و سیستم اطلاعات جغرافیایی gis می توان مکان یابی خدمات شهری جدید را با توجه شبکه دسترسی و معیارهای مورد مطالعه اثبات کرد.
معصومه سیاسر غلامعلی خمر
آموزش عالی در فرهنگ و تمدن پویایی ایرانی و اسلامی از قدمت و غنای شایسته ای برخوردار بوده است. با آغاز عصر رنسانس و پیشرفت های علمی و صنعتی در کشورهای غربی، در کشور ایران نیز عناصری از آموزش عالی ایجاد گردید. مجتمع های آموزش عالی در جهت زمینه سازی برای ارتقای فعالیت های پژوهشی، پاسخگویی به نیازهای تحقیقاتی، سیاستگذاری و تصمیم گیری نظام آموزش عالی کشور، انتقال و ترویج دانش آموزش عالی، مشارکت در برنامه ریزی توسعه منابع انسانی کشور به وجود آمده است. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی اثرات اجتماعی- اقتصادی مجتمع آموزش عالی سراوان، بر شهر سراوان و مناطق مجاور می باشد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و با توجه به نوع تحقیق از مطالعات میدانی و پرسشنامه استفاده شده است، و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای arc gis, spss و مدل های electre – tri , swot استفاده شده است.
احمد تفکری غلامعلی خمر
سکونتگاه های انسانی همواره در معرض آسیب های ناشی از بلایای طبیعی و سوانح انسان ساخت قرار داشته اند، لذا بشر همواره با اتخاذ شیوه هایی سعی در کاهش اثرات زیان بار این گونه بلایا در محیط زندگی خویش داشته است. یکی از راهکارهای ابداعی، استفاده از شیوه های پدافند غیرعامل برای کاهش آسیب پذیری سکونتگاه ها است. بحث پدافند غیر عامل به خصوص بکارگیری ملاحظات پدافند غیر عامل در ساخت فضاهای شهری و همچنین ساختمان های عمومی تاریخچه ای طولانی دارد. با توجه به این که کشور ایران دارای اهداف و خط مشی های راهبردی مثل اقتدارگرایی، عزت طلبی، حفظ تمامیت ارضی، استقلال سیاسی، الگوی پیشرفت بومی و... است و همچنین به دلیل قرارگیری در خاورمیانه و موقعیت های منحصر به فرد ژئوپولیتیک، ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و... ، بکارگیری ملاحظات پدافندی در ساخت شهرها بسیار مهم است. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی و برنامه ریزی پدافند غیرعامل با رویکرد منظر پایدار شهری(مطالعه موردی شهر زابل)می باشد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، اسنادی و با توجه به نوع تحقیق از مطالعات میدانی و پرسشنامه استفاده می گردد و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای arc gis, spss و مدل هایsaw وswot استفاده خواهد شد. در پایان با توجه به تحلیل هایی که صورت می گیرد در مورد هر یک از عناصر شهری، راهکارهای لازم به منظور کاهش خسارات ارائه خواهد شد.
مریم حدادی غلامعلی خمر
موفقیت و کیفیت مطالعات، از یک طرف مربوط به دقت در تهیه طرح تحقیق و تنظیم طرح نظری و انتخاب متغیرهای مناسب می باشد و از طرف دیگر به چگونگی شیوه ها، روش ها و ابزار مورد استفاده برای کسب داده ها درباره متغیرها بستگی دارد. از اینرو، متخصصین و برنامه ریزان شهری طرح های راهبردی و استراتژِیک را به عنوان راهکار توسعه مطلوب جوامع شهری ارائه نمودند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل جایگاه برنامه ریزی استراتژیک فضایی در رشد هوشمند شهر زابل است. روش گردآوری داده های پژوهش حاضر مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی است. در نهایت بررسی های میدانی از طریق مشاهده، بحث و پرسش نامه انجام شد و داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزارهای متفاوت آماری و جغرافیایی مورد تحلیل قرار گرفت. همچنین برای سنجش میزان روایی و پایایی تحقیق، در دو سطح پرسش نامه هایی (شهروندان و نخبگان شهری) تهیه و بین افراد مورد مطالعه توزیع شد. در بخش نخبگان شهری، تعداد 21 پرسش نامه و در بخش شهروندان تعداد 384 پرسش نامه توزیع شد. نتایج نشان داد که شاخص cs6 (مشارکت مساعی در نواحی مختلف شهری) با کسب میانگین وزنی 4.5، مهمترین نقطه قوت داخلی در زمینه برنامه ریزی استراتژیک فضایی در شهر زابل است. همچنین شاخص های cs1 (4.41)، cs3 (4.12)، es2 (4.2) و ss8 (4.1) در مرتبه بعدی اهمیت قرار دارند. در راستای این مطالب، شاخص های وجود مراکز دانشگاهی (ns9)، نزدیکی به مرزهای بین المللی (es5)، وجود مشاغل سنتی (es6)، مرکز برتر علمی در جنوب شرق ایران (es7) هر کدام با کسب میانگین وزنی 1.1 در صدر کم اهمیت ترین نقاط قوت داخلی جای دارند. در زمینه نقاط ضعف داخلی، شاخص های sw4 (کم توانی عمومی نظام اقتصادی شهر) با کسب میانگین وزنی 4.3 و mw8 (اختصاص بخشی از اراضی شهر به کاربری های غیر مجاز) با امتیاز 4.2 به عنوان مهمترین نقاط ضعف داخلی محاسبه شدند.
علی عالی غلامعلی خمر
طوفانهای گردو خاک یکی از مهمترین چالش های زیست محیطی مناطق خشک جهان هستند که عوارض ناشی از آنها از جمله آلودگی هوا مردم همه جهان را تحت تاثیر قرار می دهد. آلودگی هوا اگر چه برای همه افراد و در همه سنین پدیده ای مضر و بیماری زاست اما طیف وسیعی از افراد از جمله سالمندان ،خانم های باردار ، کودکان و افراد بیمار آسیب پذیری بیشتری نسبت به آن دارند.این تحقیق از این جهت بیشتر ضرورت می یابد که بیشتر آسیب های ناشی از آلودگی هوا مربوط به سیستم تنفسی و ریه ها ،سیستم ایمنی ،قلب و همچنین سیستم بینایی افراد می شوند.درپژوهش تلاش گردیده است تا با شناخت عوامل جغرافیایی ، طول و عرض جغرافیایی ، ویژگیهای بیماران مبتلا به این بیماری از نظر سن ، جنس ، شغل ، محل تولد و پراکندگی جغرافیایی آنان به تشریح توزیع و پراکندگی جغرافیایی بیماران پرداخته شود بررسی مواد ذرات آلوده کننده هوا، گرد و غبار و ریز گرد ها بخش مهمی را به خود اختصاص می دهند. روش تحقیق تحلیلی – توصیفی بوده که با برداشتهای اسنادی ؛کتابخانه ای ، و میدانی صورت گرفته است در تجزیه و تجلیل داده ها از روشahp و gis استفاده شده است. در پایان به رتبه بندی ،سطح بندی ، تفکیک بیماری پرداخته وپیشنهاداتی همچون پیشگیری و تشخیص زودهنگام و راهکارهای کاربردی ارائه می شود.
رضا یوسفی غلامعلی خمر
هسته های مرکزی شهرهای ایران بویژه در حوزه بافت کهن و تاریخی که زمانی در اوج سرزندگی قرار داشتند؛ روبه افول نهاده اند، اما اکنون گرد و غبار ناکارائی چنان بر آن عرصه ها فرونشسته است که نه تنها گذشته شهر ایرانی را در خود پنهان نموده اند، بلکه حال و آینده زیبایی شهرها را نیز خدشه دار و تهدید می کنند. این عرصه ها را سازندگی دوباره نیاز است که فراتر از سازندگی های کمیت مدار باشد. سازندگی کیفیت مدار با ابزار و اسبابی فراتر از مهندسی را باید هدف قرار داد. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی و برنامه ریزی توسعه درونزا در بافتهای قدیمی شهر(مطالعه موردی: شهر زابل) می باشد. برای نیل به این مقصود، گردآوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات دقیق کتابخانه ای و استفاده از اسناد و مدارک و مشاهده و برداشت های میدانی انجام می شود و در آن به بررسی ساختار بافت تاریخی شهر زابل پرداخته، سپس برای تجزیه و تحلیل یافته ها از تکنیک های swot و ahp بهره برداری می شود برای این منظور محیط داخلی و محیط خارجی بافت مورد مطالعه قرار خواهدگرفت و سپس جهت تکمیل اطلاعات بدست آمده به وسیله پرسشنامه در جامعه آماری از بین مدیران شهری، محققین و متخصصین شهری برای وزن دهی و امتیاز دهی وضع موجود برای تمام عوامل داخلی(نقاط ضعف و قوت) و عوامل خارجی(تهدیدات و فرصت ها) استفاده خواهدشد و از ماتریس qspmجهت اولویت بندی راهبردها بهره گرفته می شود و همینطور نرم افزارgis برای تولید نقشه به کارخواهدرفت. نتایج نشان می دهد که راهبردهای کلان توسعه درونی بافتهای قدیمی شهر زابل باید به گونه ای تدوین شود که بتوان از این نقاط قوت جهت رفع نقاط ضعف استفاده نمود. در پایان راهبردهایی مطلوب جهت توسعه درونزا در بافت تاریخی شهر زابل ارائه شده است.
محبوبه علیزاده غلامعلی خمر
تعادل فضایی در توزیع فضاهای عمومی شهر، زمینه دستیابی به سلامت، آسایش و زیبایی، که آرمان برنامه ریزان شهری و مقدمه توسعه پایدار می باشد، را فراهم می آورد. نا به سامانی در توزیع فضاهای عمومی در سطح شهرها باعث عدم برخورداری برخی نواحی از استفاده این فضاها می شود. یکی از مهمترین پیامد های رشد شتابان شهرنشینی در دهه های اخیر از هم پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدماتی شهری بوده که زمینه ساز نابرابری شهروندان در برخورداری از این خدمات شده است، که بنابراین مهمترین رسالت برنامه ریزان و مدیران شهری در این زمینه، تلاش برای دستیابی به آرمان «برابری فرصت ها» در دسترسی گروه های مختلف جامعه شهری به خدمات عمومی و از بین بردن تضاد در تأمین فرصت ها است. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل و ارزیابی توزیع فضاهای عمومی در سطح شهر زابل با توجه به عدالت فضایی می باشد. برای نیل به این مقصود، ابتدا اقدام به بررسی و جمع آوری اطلاعات و توزیع پرسشنامه در شهر زابل خواهد شد و با استفاده از نرم افزارهای arc gis, spss و مدل های، ahp روش تاکسونومی عددی که در رتبه بندی مناطق کاربرد دارد استفاده میشود. نتایج نشانگر عدم برخورداری یکسان نواحی پنجگانه زابل از خدمات و تأسیسات و تجهیزات شهری می باشد. در پایان با توجه به نتایج یک سری راهکار ارائه خواهد شد.
الهام صباغ زاده غلامعلی خمر
استراتژی توسعه¬شهری (cds) راهبرد نسبتا جدیدی است که در جهت تقویت نظام برنامه¬ریزی و مدیریت شهری ابداع شده است و با تمرکز بر توسعه اجتماعی و اقتصادی، درک نوینی از مشکلات و مسائل را می¬طلبد تا توسعه شهر را در بستر مناسب خویش هدایت کند. پیدایش و گسترش رویکرد cds در برنامه¬ریزی شهری را باید در یک سلسله ضرورت¬ها جستجو نمود که در تحلیل نهایی، به شرایط سرمایه¬داری جهانی، نتایج و تبعات آن باز می¬گردد. به عبارتی دیگر، امروزه در جوامع شهری معاصر، ناتوانی عاملیت و صلب بودن ساختارهای اجتماعی- سیاسی و عدم اجرا سازی رویکردهای cds در شهرهایی که جویای هویتِ جدید برای خود می¬باشند، شرایطی را پدید آورده است که جامعه شهری را از رقابت منصفانه و مبتنی بر حقوق شهروندی، پاسخگویی مدیرتی، مسئولیت¬پذیری و قانون¬مداری باز داشته است. از اینرو، هدف پایان نامه حاضر، تحلیل جایگاه شاخص¬های توسعه شهری در شهر زابل با استفاده از رویکرد cds شهری می¬باشد. روش تحقیق بکار گرفته شده توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه¬ای، مدلی، پیمایش¬های میدانی به همراه پرسش¬نامه و تحلیل¬های swot است. در مرحله اول پس از تدوین پرسش¬نامه¬ها، تعداد 380 پرسش¬نامه بین شهروندان توزیع شد و در مرحله بعد، با انتخاب نمونه¬ای 80% از نخبگان و مسئولان شهری در زابل، اقدام به توزیع پرسش¬نامه¬ بین گروه هدف گردید. سپس اطلاعات حاصل از پرسش¬نامه¬ها استخراج گردید و در محیط نرم¬افزار spss وارد شد و در نهایت ضرایب خاص هر متغیر محاسبه شد و با مدل swot، میانگین وزنی و رتبه و پیشنهادات لازم ارائه گردید. نتایج نشان داد که میانگین کلی حکمروایی در شهر زابل از دید مسولان 2.84، از دید شهروندان برابر با 2.36 و از نظر نخبگان شهری 2.41 می¬باشد. همچنین این ضریب برای نخبگان شهری و شهروندان به صورت (2.58) و (2.34) بدست آمده است. در ادامه نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین گروه¬های مختلف از لحاظ شاخص¬های cds (f(2, 452)= 16/31, p= 0/000) تفاوت معناداری وجود دارد. در مدل swot، شاخص ایجاد تسهیلات برای حل معضلات زندگی شهروندان، با کسب میانگین وزنی 4.5، مهمترین نقطه قوت داخلی بدست آمد. در نهایت راهبردهای لازم ارائه گردید.
حسین مجیدی غلامعلی خمر
در سال¬های اخیر اراضی بسیاری از شهرهای ایران مخصوصا اراضی حاشیه شهرها تحت تاثیر روند شهرنشینی و نیاز شهروندان به مسکن جدید، تغییر کاربری داده و به اراضی ساخته شده تبدیل شده است. با توجه به اینکه شهر ارومیه نیز مانند سایر شهرها با افزایش جمعیت روبرو شده، تغییر و تحولات قابل توجهی را در کاربری اراضی شهری این شهر شاهد هستیم. تحقیق حاضر در پی ارزیابی تغییرات اراضی حاشیه شهر ارومیه در طی سال¬های 1989 تا 2013 و سپس پیش¬بینی این تغییرات تا سال 2035 میلادی است. از این رو برای پی بردن به تغییرات رخ داده در منطقه فوق تصاویر سنجنده¬های tm، etm+ و oli از ماهواره لندست برای سال¬های 1989 ،1995 ،2002 و 2013 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پس از عملیات بارزسازی برای کشف ارزیابی تغییرات از روش طبقه¬بندی نظارت شده به وسیله شبکه¬های عصبی مصنوعی(ann) و مقایسه بعد از طبقه-بندی (crosstab) استفاده شده است. همچنین برای پیش¬بینی روند تغییرات تا سال 2035 از روش ترکیبی زنجیره¬های مارکوف و سلول¬های خودکار(ca markov) استفاده گردیده است. اطلاعات بدست آمده مبین این امر بود که رشد شهر ارومیه همواره باعث از بین رفتن اراضی کشاورزی و باغات این شهر و تبدیل شدن آن به اراضی ساخته شده می¬شود.
احمد رئیسی اکبر کیانی
رشد و توسعه شهرها که به دنبال افزایش جمعیت شهری روی می دهد در دهه¬های گذشته باعث استفاده نابجا از زمین شهری و عدم تخصیص صحیح کاربری زمین شهری، شکل¬گیری زاغه¬ها در شهر و توسعه پراکنده شهرها به خصوص در حومه¬ها گردیده است. این مسئله ضرورت برنامه ¬ریزی استفاده بهینه از زمین و مدیریت توسعه شهری را روشن¬ تر می نماید، و باعث شکل ¬گیری رویکردی با عنوان رشد هوشمند شهری شده است که هدف اصلی آن نظم دادن به توسعه و رشد شهرها و تجدید حیات شهری است. رشد هوشمند باعث توسعه مجدد نواحی ساخته شده در شهرها می شود. بر این اساس در پژوهش حاضر به مطالعه چگونگی توسعه¬ی فیزیکی - کالبدی شهر فنوج پرداخته می¬شود. در واقع هدف اصلی پژوهش، تعیین راهکارهای جلوگیری از رشد «پراکنده» شهر فنوج و در نتیجه کاهش هزینه¬های اقتصادی ناشی از آن است. روش¬شناسی تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه¬ای، اسنادی و بررسی¬های میدانی است. در این راستا اطلاعات و داده¬های مورد نیاز در مورد توسعه شهر، نحوه ی توزیع کاربری¬ها، میزان افزایش هزینه¬های اقتصادی توسعه پراکند? شهری، از اسناد معتبر و بخشی از طریق پرسشنامه تهیه گردیده و به وسیل? نرم افزارهای arc gis وspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی رابطه رشد هوشمند و کاهش هزینه¬های توسعه بر اساس آزمون t نشان داد که مقدار معناداری (000/0(sig با سطح کمتر از 01/0 می¬باشد، بنابراین می¬توان با اطمینان 99/0 اذعان داشت که راهبرد رشد هوشمند بر کاهش هزینه¬های توسعه شهر فنوج، موثر خواهد بود. هم چنین نتایج حاصل از بررسی رابطه بین رشد هوشمند و توزیع عادلانه¬تر امکانات و خدمات در شهر فنوج بر اساس آزمون t نشان داد که مقدار معناداری (000/0(sig با سطح کمتر از 01/0 می¬باشد، بنابراین می¬توان با اطمینان 99/0 اذعان داشت که راهبرد رشد هوشمند بر توزیع عادلانه¬تر امکانات و خدمات در شهر فنوج موثر خواهد بود. در صورت اجرای راهکارهای رشد هوشمند بر اساس اصول و شرایط محلات در شهر فنوج، میزان هزینه¬های اقتصادی و تخریب محیط زیست کاهش می¬یابد و باعث افزایش کیفیت محیط زندگی و رضایتمندی شهروندان از محیط زندگی خود خواهد گردید.
داود شاهوردی اکبر کیانی
توسعه پایدار شهر زمانی اتفاق خواهد افتاد که به تمامی اجزای تشکیل دهنده شهر توجه شود. در توسعه درونی و در گسترش قلمرو فضایی شهرهای امروزی کمتر از نظام برنامه ریزی تبعیت شده، لذا برخی قابلیت ها از جمله زمین های قابل بازیافت شهری و خصوصاً زمین های خالی و بلا استفاده درون شهری، به خوبی شناسایی نمی گردند که با شناسایی این زمین های درون محدوده شهر، می توان ضمن جلوگیری از گسترش افقی و بی برنامه، از مزایای توسعه درونی استفاده نمود. محورهای تاریخی درون شهرها، محدوده هایی هستند که قابلیت بهره برداری مجدد را در جهت تجدید حیات هسته های اصلی شهر دارند، که با توجه کافی به آنها می توان هم از نظر اقتصادی- اجتماعی- زیست محیطی و هم ذخیره زمین شهری اقدام به باززنده سازی این محورها کرد. هدف اصلی مقاله؛ بیان اصول، روش انجام و استراتژی های توسعه درون شهری با تاکید بر تجدید حیات محورهای تاریخی شهر و قابلیت سنجی اجرای این فرآیند در شهر زابل است. به همین منظور خیابان مطهری در شهر زابل انتخاب شده و تجدید حیات آن از دو جنبه اقتصادی و زیست محیطی بررسی می شود. برای نیل به این مقصود، ابتدا اقدام به بررسی و جمع آوری اطلاعات و توزیع پرسشنامه در شهر زابل گردید و با استفاده از نرم افرارهای arc gis , spss و مدلsaw تحلیل شده است. سپس مشخص می شود که تجدید حیات این محور از کدام جنبه ضرورت بیشتری داشته و در اولویت قرار خواهد گرفت.
فاطمه حیدری اکبر کیانی
بافت های قدیمی و فرسوده شهری نشانه هایی از میراث تاریخی و معماری هستند که بایستی از آن ها حفاظت و نگهداری شود. از این رو شرایط ایجاب می کند که برنامه ریزان شهری توجه ویژه ای به بافت های فرسوده شهری، شناسایی ریشه های ایجاد این بافت ها و یافتن راه حلی برای فضاهای رها شده در بافت فرسوده شهرها داشته باشند. بنابراین هدف از این پژوهش ارزیابی نوسازی و بهسازی بافت فرسوده شهر داراب با تأکید بر فضاهای رها شده شهری است که بسیاری از مشکلات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و امنیتی را در پی داشته و فضاهای رها شده آن، علاوه بر تشویش مناظر بصری، زمینه ی ناپایداری در بافت فرسوده شهر داراب را نیز فراهم کرده است. به همین دلیل بازسازی و نوسازی آن ها به مرور زمان ضروری می نماید. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی می باشد. به منظور تعیین کاربری های موجود، نیاز به تهیه لایه های اطلاعاتی gis، سپس سرانه کاربری ها با نرم افزار excel مشخص، وزن دهی و اهمیت شاخص ها به وسیله برنامه expert choice، در نهایت با فرمول نویسی در code blocks و matlab (با روش عملگر owa fuzzy) کاربری های جایگزین فضاهای رها شده در سه بازه کمیت سنج اولویت بندی، که واحد مسکونی پایدار در اولویت اول قرار گرفته شد. همچنین جهت اولویت بندی عوامل انسانی موثر بر میزان فرسودگی بافت فرسوده از روش (dematel fuzzy) با استفاده از نظر کارشناسان برنامه ریزی شهری و فرآیند محاسبات گراف اولویت اول، عامل اقتصادی تعیین شد. نتایج حاکی از آن است که عدم استفاده از فرصت های مناسب در بافت به دلیل عوامل اقتصادی، فقدان برنامه ریزی برای فضاهای رها شده و ضعف مدیریت شهری می باشد. از این رو برنامه ریزی برای فضاهای رها شده به منظور رشد هوشمند شهری، یکی از اولویت های مهم نوسازی و بهسازی بافت می باشد.
سمیرا براتی فتح آبادی اکبر کیانی
چکیده برنامه¬ریزی دوست¬دار خانواده بر این فرض استوار است که جوامع بیشتر بر روی خانواده متمرکز شده و این امر نه تنها به نفع خانواده بلکه به نفع کل جامعه شهری می¬باشد. امروزه شهر دوست¬دار خانواده مورد توجه برنامه¬ریزان و دست¬اندرکاران امور شهری قرار گرفته است. از این¬رو تحقیق حاضر به دنبال بررسی و تحلیل مقایسه¬ای بین محلات مختلف شهرسیرجان از لحاظ شاخص های مطلوب شهر دوست¬دار خانواده است. روش پژوهش حاضر توصیفی¬ _ تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی¬های میدانی می-باشد که در نهایت تجزیه و تحلیل داده¬ها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) و منطق فازی (fuzzy) انجام خواهد شد. به نظر می¬رسد که با توجه به ساختار فضایی متنوع و گوناگون شهر سیرجان، همچنین عدم رضایت شهروندان، محلات مختلف این شهر از لحاظ دارا بودن میزان شاخص های رضایت مندی شهر دوست¬دار خانواده با یکدیگر متفاوت هستند و مکانیزم اجرایی لازم جهت عملیاتی نمودن استانداردها و معیارهای شهر دوست¬دار خانواده در شهر سیرجان وجود دارد اما این مکانیزم¬ها به دلایلی شکل نگرفته¬ و در نتیجه این طرح¬ها به مرحله اجرا نرسیده¬اند. متناسب با آزمون t تک نمونه¬ای و با سطح اطمینان 99 درصد و سطح معناداری بیشتر از 05/0 به وجود اختلاف معنادار بین شاخص های رضایت مندی شهروندان شهر سیرجان و برنامه¬ریزی شهر دوست¬دار خانواده پی برده شد. همچنین با توجه به یافته¬های پژوهش مساحت پهنه دوست¬دار خانواده به ترتیب در محله رزمندگان با 507231 متر مربع و در محله مکی¬آباد با 452950 متر مربع بیشترین وکمترین میزان را دارا می¬باشد. در مجموع نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین شاخص های رضایت مندی شهروندان و برنامه ریزی دوست¬دار خانواده در محلات مختلف شهر سیرجان رابطه معناداری وجود ندارد.
سید جواد امیری غلامعلی خمر
انسان ها در دوره تکامل شهرنشینی به منظور انجام امور مربوط به شهر و شهروندان اقدام به تاسیس نهاد شهرداری نموده و وظایف و مسئولیت های متعددی را برای آن در نظر گرفته اند. گسترش شهرها، طراحان، برنامه ریزان و کارشناسان امور شهری را به مطالعه بیشتر در ابعاد گوناگون توسعه مناطق شهری و تجزیه و تحلیل وجود گوناگون مدیریت شهری به منظور ارائه راهکارهای نوین واداشته است. شهر و مدیریت شهری به عنوان مفاهیمی هستند که ارتباط بسیار تنگاتنگ و نزدیکی بایکدیگر دارند. تعامل بین عناصر مدیریت شهری که شامل شهروندان، نهادهای اداره کنند? شهر، شورای اسلامی و بخش خصوصی است می تواند باعث بهبود عملکرد مدیریت شهری گردد. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی عملکرد مدیریت شهری در زمینه شاخص ها و مولفه های کالبدی- فضایی شهر زابل می باشد. در همین راستا 6 شاخص کالبدی- فضایی شهری اعم از: وضعیت واحدهای مسکونی (از نظر ویژگی های کالبدی مثل : نما، مصالح ساختمانی، تعداد طبقات)، وضعیت شبکه معابر و شبکه های ارتباطی، وضعیت روشنایی معابر و مبلمان شهری، وضعیت فضای سبز شهری، وضعیت اماکن تفریحی و ورزشی و وضعیت رعایت تراکم و سرانه های شهری مورد بررسی قرار می گیرند. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق پیمایشی و کتابخانه ای می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پیمایشی است که از طریق جمع آوری اطلاعات محیطی، کالبدی- فضایی از طریق ارائه پرسشنامه و مصاحبه از کارشناسان و همچنین جمع آوری اطلاعات از نهادهای مربوطه خصوصاً شهرداری صورت می گیرد. جامعه آماری تحقیق مردم شهر زابل است و با استفاده از فورمول کوکران نمونه 320 نفری جهت پاسخگویی به سوالات انتخاب شدند. در نهایت با بررسی های میدانی و پرسشنامه و استفاده از مدل ahp و نرم افزارهای متفاوت آماری مانند spss و expert choise نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
اقبال نصیری اکبر کیانی
چکیده بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری از جمله چالش های مهم فراروی مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما ایران می باشد که مهم ترین ضرورت توجه به سیمای کالبدی بافت های فرسوده، توجه به فرسودگی روزافزون آنهاست. جلوگیری از تداوم این روند، نیازمند تدوین برنامه ها و طرح های ضربتی چون بهسازی و نوسازی است این مهم ضرورت پرداختن به این مسأله را امری بدیهی می نماید. بنابراین هدف اصلی در این پژوهش، بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهر بهبهان، بررسی وضعیت موجود سرانه کاربری ها و تطبیق آنها با طرح جامع پیشنهادی می باشد که ضمن رفع مشکلات بافت فرسوده از طریق طرح های بهسازی و نوسازی می تواند بستر اصلاحات اساسی را در جهت ارتقای وضعیت زندگی مردم این بافت ها فراهم سازد. روش شناسی تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی است. در مرحله تحلیل ابتدا مقادیر و داده های کلیه شاخص ها استخراج می شود، سپس بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) به وزن دهی شاخص های مربوطه پرداخته می شود و با استفاده از مدل vikor، اولویت بهسازی و نوسازی محله های دارای بافت فرسوده مشخص می شود. در نهایت با استفاده از نرم افزار arcgis، بر روی نقشه، محله های دارای بافت فرسوده با اولویت بهسازی و نوسازی مشخص می شود. با توجه به نتایج این تحقیق بنظر می رسد که اصلاح وضع بناها و محله های شهری، ایجاد شبکه دسترسی مناسب محله، کار گذاشتن خدمات و تاسیسات لازم برای شهروندان و همچنین تنظیم سرانه کاربری های بافت فرسوده براساس یک طرح جامع هماهنگ به نحوی که حالت رکود و رخوت را در این بافت ها از بین ببرد به امر بهسازی و نوسازی وابسته است.
امین الله رخشانی اکبر کیانی
در حال حاضر بهسازی و نوسازی بافت فرسوده، یکی از دغدغه های اصلی مدیریت شهری در کشور ما محسوب می شود. در حالی که ثابت شده مداخله مستقیم و گسترده در بافت فرسوده شهر ها بسیار پرهزینه بوده و در عین حال، سود اقتصادی قابل توجهی نیز برای سرمایه گذاران در بر ندارد، اما کماکان با اجرای طرح های نوسازی، بافت و ساختار اجتماعی محلات مسکونی مورد مداخله و حتی محلات مجاور دستخوش تغییرات فراوانی شده و به همین دلیل در بسیاری از مواقع، طرح های نوسازی با مقاومت های اجتماعی از سوی ساکنان روبرو می شود که هزینه های اجرای این طرح ها را نیز افزایش داده است. بدین ترتیب، عدم صرفه اقتصادی برای سرمایه گذاران و اثرات نوسازی بر بافت اجتماعی -اقتصادی محلات و شهر موجب شده تا جریان نوسازی که در ابتدا با مداخلات گسترده دولتی بر محلات فرسوده تحمیل می-گشت، به تدریج به سمت بهسازی، برنامه ریزی مشارکتی و استفاده از سرمایه اجتماعی محلات متمایل شود. هدف این پژوهش تحلیل فضایی رابطه میان سرمایه اجتماعی و برنامه های بافت فرسوده بهسازی و نوسازی(با تاکید بیشتر بر بهسازی) شهر زابل است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری، بافت فرسوده شهر زابل در 5 ناحیه با 4 شاخص کلی(جمعیتی، اقتصادی، کالبدی و اجتماعی) و 25 زیر شاخص برای سنجش وضعیت موجود می باشد و تعداد 322 نفر از ساکنان محلات برای مقوله سرمایه اجتماعی در 5 مولفه است. با بهره گیری از مدل electre- tri و روش وزن دهی آنتروپی به رتبه بندی نواحی شهر زابل در شاخص اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعاون و همیاری دارای رابطه معنادار با بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محلات و علاقه به جامعه، روابط خانوادگی و دوستان به دلیل ارتباط ضعیف با نوسازی و بهسازی، معنادار نیست.
فاطمه نصیری اکبر کیانی
یکی از راه های دست یابی به توسعه پایدار شهری، فراهم نمودن امکانات و خدمات مورد نیاز شهروندان ساکن در محلات شهری است. سازمان فضایی متعادل در شهرها نوعی از پایداری شهری است و زمانی محقق خواهد شد که هماهنگی و سازگاری منطقی بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات در شهرها به وجود آید. از این رو هدف پژوهش حاضر تحلیل توزیع خدمات عمومی شهری در بین محلات شهر و ارتباط آن با تراکم جمعیت، همچنین شناسایی محلات پایدار در دسترسی به این نوع خدمات می باشد. در این پژوهش شهر سمیرم با هفت محله مورد بررسی قرارگرفته است. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی می باشد. در این راستا تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار arc gis 10، نرم افزار spss و مدل topsis صورت گرفته و نتایج در قالب نقشه، جداول، نمودار و تصاویر منتج از یافته های تحقیق ارائه گردیده است. بر اساس مدل تاپسیس و با استفاده از 10 شاخص خدمات عمومی شهری، محله خواجگان و دهان به عنوان پایدار ترین محلات، دلگر و ماندگار تا حدودی پایدار و محلات قلعه، جنگل و کوشک ناپایدارترین محلات، از نظر توزیع خدمات شناخته شده اند. ارتباط بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات بر اساس ضریب اسپیرمن 0/678 بوده که نشان دهنده ارتباط مستقیم بین این دو متغیراست. با توجه به تحلیل ها، توزیع خدمات در سطح محلات شهر سمیرم عادلانه نمی باشد. بنابراین، برقراری ارتباط منطقی و هماهنگ بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات در محلات هفتگانه شهر سمیرم برای نیل به پایداری ضروری به نظر می رسد.
حمید عبدالله نیا غلامعلی خمر
بدون شک فضاهای سبز و پارک¬های شهری را باید در زمره¬ی اساسی¬ترین عوامل پایداری حیات طبیعی و انسانی در شهرنشینی امروز به¬شمار آورد که اگر به صورت صحیحی برنامه¬ریزی شوند، در سالم¬سازی جسم و روح انسان تاثیر مطلوبی خواهند داشت. فضاهای سبز و پارک¬ها یکی از مهم¬ترین مراکز خدمات رفاهی- تفریحی می¬باشد که علاوه بر جنبه بهداشتی و روانی، در توسعه پایدار شهری از اهمیت بالایی برخوردار اند، در نتیجه توزیع و پراکنش آنها در سطح شهر اهمیت زیادی دارد. در این پژوهش فضای سبز شهر فیض¬آباد یکی از شهرهای استان خراسان رضوی را مورد مطالعه قرار داده¬ایم. نوع پژوهش کاربردی- توسعه¬ای و روش انجام پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است. به کمک پژوهش¬های میدانی و کتابخانه¬ای و پرسش¬نامه¬ای، نسبت به جمع¬آوری داده¬ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش برای شناخت وضع موجود فضای سبز شهر اقدام گردید. حجم نمونه براساس روش دلفی 10 نفر انتخاب شد. در ادامه رقومی¬سازی داده¬ها و ساخت پایگاه داده انجام پذیرفت. با کمک نرم¬افزار arc gis 10 از بسط¬های spatial analyst برای وزن¬دهی، طبقه-بندی مجدد لایه¬ها و نیز ترکیب و تلفیق لایه¬های وزن دهی شده به عمل آمده است. وزن¬دهی به شاخص¬های مورد مطالعه به روش دلفی انجام شد و در نهایت نقشه بهترین مکان برای احداث فضای سبز با استفاده تابع¬های fuzzy linear و fuzzy gamma بدست آمد. نتایج نشان می¬دهد که سرانه متوسط فضای سبز فیض¬آباد 60/3 مترمربع می¬باشد. با این وجود، توزیع و پراکنش سرانه موجود فضای سبز متعادل و متناسب با وسعت و جمعیت نواحی شهر و متناسب با توسعه پایدار نبوده است. و وضعیت موجود آن با استانداردهای جهانی و ملی فاصله زیادی دارد و برنامه¬ریزی مناسب برای توزیع و مکان¬یابی بهینه¬ی فضای سبز، از جمله مکان¬یابی پارک¬های جدید در این شهر از ضرورت¬های حیاتی به¬شمار می¬رود.
حمید رضا حیدری اکبر کیانی
امروزه با عدم رعایت شهرسازی بومی؛ شهرهای ما دچار بحران هویت شده و هرچه می گذرد این بحران گسترده تر و عمیق تر می شود. در مباحث شهری، نمادهای شهری یا همان المان های شهری بناهای مهم از لحاظ معماری و طراحی هستند که در داخل شهر و در حیطه یک تجربه قراردادی ما بین شهروندان، معناگذاری می شوند، به نحوی که گاه حتی از خود شهر پر اهمیت تر جلوه می نمایند زیرا بیانگر هویت، شخصیت و عصاره شهر در یک ساختار نمایان هستند .لذا هدف پژوهش بررسی نقش نمادهای شهری در توسعه و پیشرفت جایگاه شهر زابل می باشد. برای نیل به این مقصود، گردآوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات دقیق کتابخانه ای و استفاده از اسناد و مدارک و مشاهده و برداشت های میدانی انجام خواهد شد و سپس برای تجزیه و تحلیل یافته-ها از نرم افزار gisو تکنیک puaبهره گرفته شده است. نتایج نشانگرآن است که اغلب مردم نمادهای تاریخی را جزء نمادهای اصلی می دانند که می توانند نقش موثری در توسعه جایگاه شهر زابل داشته باشد.
لیلا داودی اکبر کیانی
تعیین توزیع بهینه کاربری ها و مراکز خدماتی مسئله ای است که اغلب اوقات برنامه ریزان با آن سرو کار دارند، چرا که به دلیل رشد پرشتاب جمعیت و کالبد شهرها، مشکلاتی مانند کمبود و عدم توزیع فضایی مناسب کاربری ها بوجود آمده است. در این میان فضا های آموزشی در زمره کارکرد هایی است که از اهمیت روز افزونی برخوردار بوده و با توجه به جوانی جمعیت کشورمان، لزوم تاسیس مدارس جدید و مکانیابی بهینه و مناسب آنها مستمرا بیشتر می شود. شهر زابل از نظر تعداد، توزیع و پراکندگی واحدهای خدماتی از جمله فضاهای آموزشی با مشکلات و کمبود هایی روبرو است، بنابراین در این تحقیق ابتدا با استفاده از مدل نزدیکترین همسایه توزیع فضایی و مکان استقرار مدارس راهنمایی (دولتی) شهر زابل مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و سپس با استفاده از مدل ahpمعیارها و همچنین زیر معیارهای موثر در مکانیابی مدارس راهنمایی (دخترانه و پسرانه) نظیر: «استفاده از زمین های فاقد کاربری، رعایت فاصله از معابر اصلی درجه1، رعایت فاصله از کاربری های صنعتی، رعایت فاصله از کاربری های نظامی، نزدیکی به پارک و فضای سبز، رعایت فاصله ازآموزشگاه های مقاطع دیگر، نزدیکی به فضاهای ورزشی، نزدیکی به مراکز فرهنگی و مذهبی» وزن دهی و با یکدیگر ترکیب شده و مناطق مناسب و نامناسب این مدارس از نظر مکان یابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و در نهایت راهبردهای عملی هوشمند سازی مدارس با توجه به وضعیت آموزشی و ویژگی ها و امکانات شهر زابل اریه می گردد. نتایج بررسی ها نشان داد که مدارس راهنمایی موجود شهر زابل برای پوشش دادن کل فضای منطقه کافی نبوده و برخی از محلات آن با داشتن تراکم دانش آموزی لازم از داشتن مدرسه راهنمایی استاندارد محروم بوده و از پوشش مدارس موجود نیز خارج هستند و نیازمند مکان یابی و احداث مدارس جدیدی با در نظر گرفتن استانداردها و معیارهای موثر در مکانیابی فضاهای آموزشی می باشند تا کل فضای منطقه تحت پوشش مدارس موجود و جدید قرار گیرد.
زینب رستگاریان چنار اکبر کیانی
یکی از مسائل برنامه¬ریزی شهری، با توجه به رشد جمعیت و کمبود امکانات زیربنایی، تعیین جهت مناسب گسترش فیزیکی شهر برای جواب¬گویی به نیازهای آینده است. از آنجایی که گسترش شهر مستلزم به¬کارگیری اراضی فراوان برای ساخت وساز است، این امر باعث کاهش سطح کاربری¬های دیگر بخصوص زمین¬های کشاورزی و گسترش شهر به سمت پهنه¬های آسیب¬پذیر می¬شود، به همین مبنا در این پژوهش، برای تعیین جهت مناسب گسترش فیزیکی شهر کلات از مدل منطق فازی (fuzzy logic) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis)، و با بهره گیری از مدل آنتروپی به تحلیل چگونگی گسترش این شهر پرداخته¬شده، برای این منظور، ابتدا گسترش فیزیکی شهر، از سال 1375 تا 1390 با استفاده از مدل آنتروپی¬شانون با هدف ساماندهی الگوی فیزیکی شهر کلات، مورد مطالعه قرار گرفت، نتایج این مدل نشان داد شهر کلات در طی دوره زمانی 1375، 1385، 1390 دارای ارزش آنتروپی به ترتیب 071/1، 111/1، 062/1 می¬باشد که نشان¬دهنده رشد بی¬قواره و اسپرال شهری است و با استفاده از gis و مدل منطق فازی عوامل میزان شیب، جهت شیب، فاصله از مسیل¬ها، توپوگرافی، فاصله از زیرساخت¬ها، کاربری اراضی، زمین¬شناسی، دسترسی به راه ارتباطی پهنه¬بندی و فازی¬سازی شدند. پس از بررسی نهایی مشخص شد، جهاتی که برای گسترش شهر قابلیت توسعه بهینه را دارند جهت شرق و شمال شرق آن می باشد. بر اساس نتایج حاصل از یافته¬های تحقیق، با توجه به گسترش شکاف ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال شهر، که خود متاثر از الگوی رشد خطی آن است، الگوی گسترش تمرکز درون-بافتی پیشنهاد می¬شود. بنابراین برقراری ارتباط منطقی بین الگوی توسعه شهر و توجه به محدودیت-های موجود در شهر کلات ضروری به نظر می¬رسد و در نهایت راهکارهایی برای تحقق این امر ارائه می-شود.
محمدامیر اسحاقی اکبر کیانی
شهر دانش محور شهری است که به هدف گسترش دانش در شهرها طراحی شده است. در شهر¬های دانش محور، علم، فناوری، نوآوری و کارآفرینی عوامل موثر بر رشد و توسعه آنان قلمداد می¬شوند. امروزه در شهرهای توسعه یافته، دانش و خدمات محرک اصلی رشد شهر به شمار می¬آید. لذا هدف این پژوهش بررسی و تحلیل شاخص¬های شهر دانش محور و نقش آن در توسعه آتی شهر زابل می¬باشد. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی کتابخانه¬ای، بررسی¬های میدانی، می¬باشد. برای نیل به این مقصود، ابتدا اقدام به بررسی و جمع¬آوری اطلاعات و توزیع پرسشنامه در شهر زابل گردید و با استفاده از نرم¬افزارهای arc gis, spss و مدل-هایswot و dematelتحلیل شده است. نتایج تحلیل پرسشنامه نشان می¬دهد که در شهر زابل شاخص¬های شهر دانش محور به ندرت رعایت شده است. همچنین نتایج مدل دیمتل نشان می¬دهد که شاخص (a) وجود ابزارهای کافی برای دسترسی همه شهروندان به دانش مانند وجود شبکه ای از کتابخانه های عمومی استاندارد، امکان دسترسی همه شهروندان به فناوری های جدید ارتباطی، دسترسی شهروندان به تمام خدمات و امکانات فرهنگی از طریق یک راهبرد آموزش همگانی با وزن معیار(0.692) یک نفوذ کننده قوی و شاخص (b) فراهم بودن امکانات جهت تقویت فعالیت های فرهنگی متنوع برای شهروندان، با وزن معیار (0.762-)یک نفوذ پذیر قوی می¬باشند. نتایج مدل swot نشانگر تعداد 10 نقطه قوت داخلی در برابر 8 نقطه ضعف داخلی و تعداد 10 فرصت مهم خارجی در برابر 9 تهدید خارجی می¬باشد. در نهایت با توجه به نتایج پژوهش یک سری راهکار ارائه خواهد شد.
غلامرضا گلوی غلامعلی خمر
منظور از شهر سالم، محیطی اجتماعی و کالبدی است با امکاناتی که انجام تمامی فعالیت های زندگی را با سهولت و با کارایی مطلوب امکان پذیر می سازد و همچنین توسعه پایدار توسعه ای است که نیازهای عصر حاضر را تأمین می کند بی آنکه تأمین نیازهای آینده را تحت تأثیر منفی قرار دهد که محور اصلی آن سعادت و رشد انسان می¬باشد. در محلات قدیمی شهرها به دلایل مختلفی از حداکثر توان این ظرفیت ها و امکانات استفاده به عمل نمی¬آید و به صورت بلااستفاده و یا کم استفاده در اثر گذشت زمان مستهلک می¬شوند. بنابراین این پژوهش در پی ارزیابی پتانسیلها و ظرفیتهای محلات قدیمی شهر زابل و برنامه ریزی برای تحقق شهر سالم می¬باشد. در شروع تحقیق به منظور کنکاش در مباحث تئوریک از روش توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه¬ای استفاده شده است. در مرحله بعدی برای شناسایی محدوده مورد مطالعه از روش پیمایش میدانی استفاده گردید. جامعه نمونه در این پژوهش تعداد 320 نفر می¬باشد. برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از نرم افزار تحلیلی spss، مدل تحلیل سلسله مراتبی ahp و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. تحقیقات حاصل از این پژوهش نشان می¬دهد که محلات قدیمی شهر زابل از حداکثر ظرفیت¬ها و پتانسیل های آن ها استفاده نمی¬شود و همچنین مشارکت مردمی و نقش دولت نیز در تحقق توسعه پایدار محلات قدیمی و شهر سالم بدون تأثیر نبوده است. بطوری که تحلیل حاصل از آزمون t تک نمونه¬ای برای شاخص¬های مشارکت فعالیت های بهداشتی با 58/74، فعالیتهای زیست محیطی با 13/74، فعالیتهای مرتبط با امنیت51/85 و فعالیت¬های مرتبط با آموزش و ورزش با 01/83، ضریب تأثیرگذاری بالایی را نشان می دهد. همچنین در بحث ظرفیت سنجی جهت تحقق شهر سالم با استفاده از مدل ahp تسهیلات دولتی بیشترین ظرفیت وفضای درحال استفاده کمترین ظرفیت رابرای تحقق شهرسالم درمحلات قدیمی دارند.ضمنانتایج حاصل ازآزمون رگرسیون نقش دولت برای تحقق شهرسالم درمحلات قدیمی راباضریب تاثیرگذاری بالایی نشان می دهد)746/0=r).فلذا مدیران دولتی با عملی کردن طرح¬های توسعه شهری و اجرای سیاستهای تشویقی می¬توانند نقش بارزی را در تحقق شهر سالم درمحلات قدیمی شهرزابل ایفاء کنند. در پایان هم پیشنهاداتی در جهت استفاده هر چه بیشتر از توانایی¬های محلات قدیمی ارائه ¬گردید.
ابوالقاسم پالاش غلامعلی خمر
از جمله پیامدهای عمده شهرنشینی شتابان، گسترش فضایی شهرها و خورندگی روستاها و اراضی پیرامونی آنهاست که در مادرشهرهای منطقه¬ای نمود گسترده¬ای داشته است. این پدیده در ایران طی نیم قرن اخیر با برجستگی زیادی همراه بوده است. شهر زابل، که مادرشهری منطقه¬ای است، طی دهه¬های اخیر رشد شتابانی در افزایش جمعیت و همچنین در گسترش سطح داشته، به گونه¬ای که خزش پیوسته این شهر طی این دوره روستاهای زیادی را در بافت خود ادغام کرده است. هدف این پژوهش بررسی اثرات کالبدی – فضایی روستاهای مستحیل شده (روستای سرحدی و روستای سیاهمرد) در شهر زابل می¬باشد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و ابتدا از روش توصیفی، تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. در مرحله بعد به جمع آوری داده های میدانی از طریق پرسشنامه و مصاحبه با مردم محدوده مورد مطالعه اقدام گردید و برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از نرافزارهای آماری و تحلیل سلسله مراتب ahp استفاده شده است. نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان می¬دهد که چه از دیدگاه مردم ساکن محلات و چه با توجه به برداشتهای میدانی محقق تغییرات زیادی در بعد کالبدی- فضایی نسبت به قبل از ادغام صورت گرفته است. اما ساکنان روستاهای ادغام شده از خدمات ارائه توسط مدیریت شهری رضایت چندانی ندارند.
مهران میرزایی قشلاق اکبر کیانی
امروزه رشد و توسعه¬ی فیزیکی سریع و پرشتاب شهرها، تحولات چشم گیری را در کیفیت کالبدی و کارکردی آن¬ها سبب شده است و به تبع آن معضلات، مشکلات و نیازهای جدیدی را در عرصه برنامه ریزی شهری مطرح کرده است. کلان¬شهر ارومیه به دلیل ماهیت تک قطبی آن و وجود بافت سنتی و تمرکز و تراکم بیش از حد کاربری ها در قسمت مرکزی و نیز با توجه به بالا بودن سرانه مالکیت خودرو با مشکلات و معضلات ترافیکی مواجه شده است. این پژوهش با هدف شناخت پیامدهای توزیع نامناسب کاربری ها(کاربری تجاری) بر ترافیک شهری صورت می¬گیرد. نوع پژوهش توسعه-کاربردی و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری داده¬ها اسنادی-پرسش¬نامه¬ای و برداشت مستقیم داده¬ها و اطلاعات (پیمایشی) می¬باشد. در این راستا تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار arc gis و نرم¬افزارهای آماری صورت گرفت. نتایج نشان می¬دهد که66/51 درصد سفرهای درون شهری با هدف مراجعه به مراکز تجاری بوده که نشانگر این است که مراکز تجاری نقش زیادی در ترافیک شهری در مقایسه با سایر کاربری¬ها دارد. با توجه به بررسی¬های انجام شده به نظر می¬رسد که مکان¬یابی کاربری ها (تجاری) بر اساس اصول و ضوابط شهرسازی و برنامه¬ریزی شهری نبوده و از الگوی پخش مناسبی برخوردار نیستند؛ به طوری که تمرکز بسیار زیاد این کاربری¬ها در محدوده¬ای از بخش مرکزی شهر سبب تداخل شعاع کارکردی آن ها در این منطقه و عدم دسترسی مناسب محدوده وسیعی از دیگر مناطق شهری به این نوع کاربری ها شده است. هم چنین این تمرکز، بیش ترین تأثیر را در جذب سفرهای روزانه به این بخش از شهر داشته است، به طوری که بیش¬تر مشکلات ترافیکی بخش مرکزی شهر ناشی از همین امر است.
حسینعلی هاشمی اکبر کیانی
چکیده امروزه کیفیت زندگی شهری به عنوان کلیدی ترین مفهوم در برنامهریزی شهری مطرح میباشد، بر این اساس در بسیاری از کشورهای توسعهیافته برنامهریزان در تلاش برای نمایش سطوح کیفیت زندگی در سطوح مختلف جغرافیایی هستند تا از این طریق بتوانند راهکارهای بهینهای را برای بهبود کیفیت زندگی نواحی عقب مانده از نظر شاخصهای مورد بررسی بیابند. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل کیفیت زندگی شهروندان در سطح شهر زابل میباشد. در مطالعه حاضر، کیفیت زندگی به عنوان بر هم کنش میان منابع، امکانات و فرصتهای فراهم شده برای تامین نیازهای انسانی و همچنین دریافت، ارزیابی و رضایت افراد و گروهها از برآورد شدن نیازهایشان در یک مکان خاص در نظر گرفته شده است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی کتابخانهای، بررسیهای میدانی، میباشد. برای نیل به این مقصود، ابتدا اقدام به بررسی و جمعآوری اطلاعات و توزیع پرسشنامه در شهر زابل گردید و با استفاده از نرم افرارهای arc gis spss , و مدلهای ahp و vicor تحلیل شده است. نتایج تحلیل پرسشنامه نشان از عدم رضایت شهروندان از وضعیت شاخص های کیفیت زندگی دارد. از طرف دیگر همه پاسخ دهندگان به رابطه بین برنامه ریزی و افزایش کیفیت زندگی اذعان دارند. همچنین اولویت بندی شاخص های اصلی کیفیت زندگی با استفاده از مدل ahp انجام شده که تتایج نشان میدهد که معیار ( e ()سلامت(با وزن ) 0.239 ( در رتبه اول، معیار ) b ()شرایط زیست محیطی(با وزن ) 0.098 ( در رتبه ششم قرار میگیرد. در نهایت ارزیابی و رتبه بندی نواحی شهر زابل بر اساس شاخص های هفتگانه کیفیت زندگی با استفاده از مدل vikor آمده که نتایج شان میدهد که ناحیه 3 در رتبه اول، در نهایت ناحیه 4 در رتبه پنجم قرار میگیرد.
سیروان ویسی غلامعلی خمر
صنعت گردشگری در قرن بیست¬ و یکم به یکی از پویاترین بخش¬های اقتصادی در جهان تبدیل شده است. جهانگردی شهری امروزه به ¬صورت یکی از فعالیت¬های مهم اقتصادی درآمده است که جریان کارها، اقدام¬های اجتماعی و تغییرات فضایی را شکل می¬دهد. در واقع افزایش تعداد مسافران شهرها و رشد گردشگری شهری تأثیرات بسیاری بر شهرها داشته و چهره¬ی آنان را تغییر داده است. در سال¬های اخیر، شهر بانه به دلیل موقعیت ویژه¬اش در محدوده¬ی نوار مرزی کشور و نیز رشد اقتصاد غیر از قاچاق کالا، سالیانه تعداد زیادی گردشگر را از نقاط مختلف کشور به خود جلب کرده و سبب تغییرات اساسی و نیز رشد و توسعه¬ی شهر شده است. همین امر ضرورت بررسی تأثیر ها گردشگری تجاری را بیش از پیش ضروری می¬سازد. بنابراین هدف پژوهش حاضر تحلیل اثرات گردشگری تجاری بر تغییرات شاخص¬های توسعه شهری (cdi) می¬باشد. بنابراین در این پژوهش برای اولین بار تلاش می¬شود به بررسی تأثیر گردشگری تجاری بر روی تغییرات شاخص¬هایی همچون زیرساخت¬ها، آموزش، بهداشت، مدیریت پسماند و درآمد شهری در شهر بانه پرداخته شود. روش¬شناسی تحقیق حاضر، مبتنی بر مطالعات کتابخانه¬ای، اسنادی و میدانی است. در مرحله تحلیل ابتدا مقادیر و داده های کلیه شاخص ها استخراج می شوند و سپس بر اساس فرمول شاخص توسعه شهری (cdi) به وزن دهی شاخص های مربوطه پرداخته می شود. بنا بر تحلیل¬های صورت گرفته، به ¬نظر می رسد که رابطه¬¬ای میان رشد گردشگری تجاری در شهر بانه با تغییرات شاخص¬های توسعه شهری (cdi) وجود دارد. همچنین پیشنهاداتی در خصوص نظام¬مند کردن نحوه¬ی بهره¬برداری از منافع ناشی از گردشگری تجاری و نیز سرمایه¬گذاری در تمامی بخش¬های مختلف ارائه می¬گردد.
حسین درویشی اکبر کیانی
فناوری اطلاعات و ارتباطات در تمام نقاط دنیا به عنوان عمده¬ترین محور تحول و توسعه هزاره سوم مطرح شده است که با کمی تأمل، تأثیر چشمگیر فناوری اطلاعات و ابزارهای بسیار توانمند آن، از جمله اینترنت و پست الکترونیکی را بر زندگی روزمره انسان به خصوص در شهرهای امروز در می یابیم. پس وجود این فناوری (اطلاعات و ارتباطات) در شهر را می¬توان به عنوان شهر الکترونیک اطلاق کرد. هدف این پژوهش، بررسی قابلیت¬های شهر زابل جهت تحقق شهر الکترونیک می¬¬باشد. در این تحقیق به بررسی امکانات موجود و زیرساخت ها در شهر زابل و کاستی های آن پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نظر روش و ماهیت جمع¬آوری داده¬ها از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه¬ای می باشد و از جنبه هدف، از نوع کاربردی است. برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از نرم افزارهای تحلیل آماری، شبکه عصبی (nn)، تحلیل سلسله مراتبی (ahp)، و در نهایت از نرم افزار arc gis استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که شهر زابل از نظر امکانات و پتانسیل¬های لازم جهت تحقق شهر الکترونیک و انطباق آن با استانداردهای موجود، شرایط مناسبی دارد. اما از نظر میزان آگاهی و شناخت شهروندان از شهر الکترونیک و استفاده از تبادلات الکترونیکی وضعیت نامطلوبی دارد.
زینب داودی اکبر کیانی
امنیت پیش زمینه یک اجتماع سالم و احساس امنیت بسترساز توسعه جوامع انسانی است و سعادت یک اجتماع در گرو حفظ و بقاء امنیت و احساس ناشی از آن است. مشارکت اجتماعی در تامین امنیت یکی از مصادیق مشارکت در توسعه ملی است؛ زیرا توسعه همه جانبه بدون برقراری نظم و امنیت همه جانبه غیر ممکن خواهد بود. لذا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش اقتصادی شهروندان در میزان امنیت شهری زابل انجام می شود. به همین دلیل با بهره گیری از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه، نظریات متخصصین امر و شهروندان ابعاد مختلف موضوع مورد بررسی قرار گرفته و تحلیل داده های آن با کمک روشهای آماری- ریاضی و با استفاده از نرم افزارهای gis, office/excel, spss و از مدل ahp برای اولویت بندی نقش اقتصادی شهروندان در میزان امنیت در شهر زابل استفاده شده است. همچنین جامعه آماری پژوهش حاضر، از طریق روش نمونه-گیری کوکران در بین افراد توزیع و تکمیل خواهند گشت و مکانیسم نمونه گیری این تحقیق تصادفی ساده می-باشد. نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان می دهد که نقش اقتصادی شهروندان بر امنیت شهر تاثیر گذاشته است اما مدیریت شهری در زابل نتوانسته از این پتانسیل استفاده بهینه کند. در پایان راهبردهایی مطلوب جهت افزایش نقش اقتصادی در تامین امنیت شهر زابل آمده است.
محمد پودینه غلامعلی خمر
بین خطر وقوع تصادفات در معابر و نسبت سود به هزینه تاثیرات اقدامات ایمن سازی رابطه ای مستقیم وجود دارد. بنابراین اولویت بندی معابر شهری برای ایمن سازی دارای اهمیت می باشد. به منظور اولویت بندی ایمن سازی معابر از نظر خطر وقوع تصادف لازم است از روش های کمی بر ای تعیین شرایط خطرناک استفاده شود. شاخص ریسک برای رتبه بندی معابر یا تقاطعات در مطالعات ایمنی به کار می رود. در این راستا هدف پژوهش حاضر ارزیابی و اولویت بندی معابر با شاخص های ریسک در شهر زابل می باشد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و با توجه به نوع تحقیق از مطالعات میدانی و پرسشنامه استفاده می گردد و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای arc gis, spss و auto cad، 3d max و مدل vicor فازی استفاده خواهد شد. نتایج نشان می دهدکه غالب بر 60 درصد از پاسخ دهندگان به وضعیت نامناسب ایمنی معابر اذعان دارند و اینکه شاخص های ریسک جهت ایمنی معابر اصلی شهر رعایت نشده است. در پایان با توجه به تحلیل هایی صورت گرفته، در مورد معابر شهر زابل، راهکارهای لازم به منظور افزایش ایمنی ارائه شده است.
صادق اکاتی غلامعلی خمر
عدالت اجتماعی از جذابترین شعارهای مکاتب بشری در طول تاریخ بوده است و در دهه¬های اخیر یکی از مهمترین موضوعاتی است که دانشمندان علوم اجتماعی به آن توجه دارند. این امر ناشی از رویکرد واقع بینانه تمامی رشته¬های علوم انسانی به فرایندهای نابرابری در جهان می¬باشد. لیکن اخیراً روش های بررسی نابرابری¬ها در توزیع مراکز خدماتی بیشتر در قالب طرح¬های کاربری زمین شهری، میزان سرانه کاربری¬ها و تحلیل با مدل های کمی رایج در قالب مناطق قراردادی شهرداری (بدون توجه به شعاع حوزه نفوذ خدمات شهری) انجام گرفته است و به دسترسی به خدمات شهری کمتر توجه شده است. بر این اساس، ارزیابی و تحلیل توزیع کمی و کیفی امکانات و خدمات شهری با رویکرد عدالت اجتماعی به عنوان مهم ترین هدف پژوهش حاضر مطرح است. در این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مراجعه به سازمان های مربوطه، مشاهدات میدانی و پرسشنامه به تحلیل و ارزیابی خواست ساکنان محلات مختلف شهر زابل در زمینه خدمات شهری پرداخته شده که با استفاده از نرم افزار آماری spss و نرم افزار arcgis مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق، با توجه به تحلیل¬ها نشان می¬دهد، شهر زابل با ساختار فضایی گوناگون، الگوی نابرابری در دسترسی به خدمات شهری نشان می دهد. بنابراین در پایان پژوهش حاضر، پیشنهادها و راهکارهای اساسی به منظور دسترسی برابر به خدمات در بین نواحی مختلف شهر زابل ارائه گردید.
هادی فصیحی رامندی غلامعلی خمر
شورایاری ها نهادهای غیردولتی و غیرسیاسی وداوطلبانه مردمی و محله ای هستند. با توجه به لزوم تحولات ساختاری و مدیریتی درنظام مدیریت شهری درجهت تقویت نقش و جایگاه شورایاری که منجر به نیل به اهداف و رسالت عالیه شورایاری ها میگردد ضروری است این تحولات مدیریتی و ساختاری را می توان از چند منظر مورد توجه و بررسی قرار داد. هدف این پژوهش بررسی نقش شورایاری در توسعه اجتماعی- فرهنگی و کاهش آسیب های اجتماعی در محلات(مطالعه موردی ناحیه2 منطقه12تهران) می باشد. در انجام این پژوهش با پرسشنامه های دلفی، اطلاعاتی جمع آوری و بر اساس تحلیل شبکه ای anp مورد تحلیل قرار گرفت. در این تحقیق از 3 معیار مشکلات اجتماعی – فرهنگی، معیار مشکلات اقتصادی و معیار مشکلات فیزیکی در مدل super decision استفاده شد که این معیارها حاصل مطالعات کتابخانه ای و میدانی پژوهشگر بوده است برای هر کدام از معیار های اصلی زیر معیارهایی تعریف کرده و با توجه به هر کدام از زیر معیارها، گزینه هایی در نظر گرفته ایم که این گزینه ها از کارکرد های شورایاری ها در محلات شهری بوده است. مقایسه دودویی میعار-ها برای مشخص کردن اهمیت معیارها، نشان داد که معیار مشکلات اجتماعی-فرهنگی بیشترین اهمیت و معیار مشکلات اقتصادی دومین مشکل محله ها و معیار مشکلات فیزیکی سومین معیار بوده است. مقایسه دودویی معیارها با زیر معیارها نشان می دهد؛ از بین زیرمعیارها اجتماعی- فرهنگی زیرمعیار بزهکاری و بیکاری بیشترین وزن را داشته است. از بین زیرمعیار های مشکلات فیزیکی، بافت فرسوده شهری دارای بیشترین وزن نسبی و مشکلات عمرانی و زیبایی شناسی رتبه دوم اهمیت را دارند که نشان از وضعیت وخیم این دو زیرمعیار یا مشکل در محله می باشد. و در ماتریس های پایانی مقایسه زوجی بین گزینه های اجرایی با زیرمعیار ها (مشکلات) محله ای، نشان می دهد که گزینه راهکاری شورایاری ها در هر کدام از معیارهای مشکلات اجتماعی-فرهنگی، مشکلات اقتصادی ومشکلات فیزیکی با بهترین رویکرد به حل این مشکلات موفق و راهگشا بوده است.
حبیب الله ناتوان غلامعلی خمر
شهر محل زندگی و ارتباط انسانها با یکدیگر است. این ارتباط در فضایی به نام پیاه رو حیات اجتماعی شهر را رقم می زند و هر چه قدر که این فضا ایمن، روشن، زیبا، متنوع، و متباین باشد حیات اجتماعی شهر قویتر، واضح تر و پایدار تر خواهد بود. مسیرهای پیاده به عنوان بهترین بستر حیات شهری مطرح می باشند متناسب با میزان مطلوبیت پیاده راه ها از حیث ایمنی و کاربری موجود در آنها، می تواند محلی باشند که شهر در آنها به نمایش در می آید. در واقع پیاده راه ها حضور طولانی تر مردم در محیط شهری را فراهم می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی امنیت پیاده روه ها با مشارکت شهروندان شهر زابل می باشد. در این پژوهش روش تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، بررسی های میدانی و مصاحبه بوده. جامعه آماری تحقیق مورد نظر گروه سنی 15 تا 65 سال، یعنی گروه بزرگسالان را شامل می شود. این گروه سنی نه تنها از نظر جمعیتی فراوانی بیشتری را در بر می گیرند بلکه از نظر اجتماعی دارای استقلال بیشتر در ارتباط و رفت و آمدها هستند و با جامعه بیشتر سرو کار دارند، چه از روی اجبار مانند رفتن به سرکار یا مدرسه، چه از روی گزینشی مانند قدم زدن در پیاده روها یا خرید کردن. بنابراین این گروه سنی قابلیت درک بهتری از محیط و پیرامون خود را دارند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار spss صورت گرفته است با استفاده از آزمون t استیودنت مشخص شده شاخص های تامین امنیت با میانگین 18/38 از حد متوسط که 42 می باشد کمتر است پس شاخص ها ی مورد بررسی در کاهش امنیت تأثیرگذار می باشند. همچنین با استفاده از برگزاری جلسات pua مشخص شد که با افزایش مشارکت شهروندان، حس تعلق خاطر افراد به فضا و مکان زندگی شان افزایش یافته در نتیجه سعی در تامین بیشتر امنیت می کنند.
محمدعلی سنچولی غلامعلی خمر
انسان و محیطی که در آن زندگی می کند کلیتی تفکیک ناپذیر از یکدیگر دارند. این محیط باید بر اصولی استوار باشد که علاوه بر پاسخگویی به نیاز شهروندان، بتواند به عنوان فضایی برای تداوم حضور فیزیکی و بقاء حیات جمعی نیز به حساب آید. برای تداوم و بقای این تعاملات و حضور فعال مردم در این فضاها، وجود امنیت یکی از اساسی ترین نیازها به شمار می آید که می تواند آرامش خاطر شهروندان را در فضاهای عمومی شهری امکان پذیر سازد. مرزی بودن شهر زابل و عدم وجود فضاهای مناسب تفریحی گسترده در سطح شهر و حتی شرایط آب و هوایی این شهر ضرورت برقراری امنیت در پارک ها را دو چندان کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی امنیت پایدار در پارک ملت شهر زابل می باشد که امنیت را با شاخص هایی همچون: مبلمان شهری، کنترل مکان، ادراک بصری فضای سبز، امکانات رفاهی، بهداشت و نظافت و بررسی کف پوش ها، از نظر مردم مورد سنجش قرار داده. در این پژوهش روش تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، بررسی های میدانی و مصاحبه بوده و جامعه آماری پژوهش شامل گروه سنی15 ـ 80 می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار spss صورت گرفته و نتایج در قالب جداول، نمودارها و تصاویر منتج از یافته های تحقیق ارائه گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که احساس امنیت از دیدگاه زنان و مردان باهم تفاوت دارد. زنان با میانگین 61 . 47، در برابر مردان با میانگین 08. 59، احساس ناامنی بیشتری می کنند. همچنین بین امنیت و سطح تردد افراد به پارک رابطه خطی مستقیم و معناداری وجود دارد که با افزایش امنیت، میزان تردد افراد افزایش و با کاهش امنیت، سطح تردد نیز کاهش می یابد.
محمد علی شهریاری پور غلامعلی خمر
در گذشته ورودی شهر، مفصل اتصال دهنده فضای مصنوع داخل و فضای طبیعی خارج شهر بود . به هم خوردن سلسله مراتب فضایی در نظام کالبدی شهرها به دلیل مدرنیزه شدن، فضاهای ورودی شهر را دچار بی هویتی و نابسامانی کرده است. نخستین فضای کالبدی برخورد مسافران با شهر میادین ورودی شهرهاست، این فضا باید در شکل گیری خاطرات جمعی و تصورات ذهنی آنها موثر باشد. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی و ارزیابی نقش مشارکت مردمی و مسئولیت پذیری مدیران شهری در جهت بهبود کیفیت میادین ورودی شهر زابل و بالا بردن کارکردهای آن می باشد.
فاطمه جوان پور اکبر کیانی
حاشیه نشینی و یا به تعبیر امروزی اسکان غیررسمی، پیامد شهرنشینی و انتقال به پارادایم اقتصادی اجتماعی صنعتی شدن است. بافت های حاشیه ای با اسکان های غیررسمی، به دلیل فرسودگی و نارسایی های کالبدی، کمبود خدمات و زیرساخت های شهری مناسب از یک سو و شرایط نامطلوب زیست محیطی و انواع مسائل اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی از دیگر سوی، به شدت نیازمند اقدامات همه جانبه در جهت احیاء، توسعه و ساماندهی و به عبارت بهتر «تجدید حیات شهری» می باشند. تجدید حیات شهری برخلاف فعالیت های توسعه شهری و یا ایجاد شهرک های جدید، فرایندی است که باید از یک پیشرفت تدریجی برخوردار باشد. ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی ارکان اصلی و به کارگیری رهیافت تجدید حیات شهری در راستای ساماندهی و مقابله با حاشیه نشینی شهری می-باشد.
سمیه پهلوان اکبر کیانی
امنیت به عنوان یکی از نیازهای اساسی شهروندان در ساختارهای شهری به شمار می رود و از اهمیت ویژه ای برخوردار است. فضای شهری به عنوان حوزه ای عمومی در صورت ایجاد احساس امنیت علاوه بر آن که آرامش را برای شهروندان به ارمغان می آورد، سطح تعاملات و فعالیت های اجتماعی را افزایش می دهد احساس مطلوب و رضایت محیطی را در شهروندان تقویت می نماید. در این پژوهش پس از بررسی مطالعات صورت گرفته، مبانی نظری مرتبط با منظر، منظر شهری با تحقیق در سه بعد ادراک، فعالیت و فرم در شکل گیری منظر مطلوب، مولفه های «حس مکان»، «هویت مکان»، «خاطره انگیزی»، «خوانایی و تصویری روشن از محیط»، «ادراک عمومی و لذّت بصری» و «فرم و ریخت» به عنوان شاخص هایی برای سنجش احساس امنیت شهروندان با استفاده از شاخص های منظر شهری تعریف شده اند.
علی تاجیکی غلامعلی خمر
نگاه به آینده و ترسیم چشم انداز توسعه شهری، همواره از جمله مسائل پیشروی برنامه ریزان و مدیران شهری بوده است. در جهان پر تلاطم معاصر با پیشرفت علم و فناوری، تغییرات در سطوح جهانی به سرعت به وقوع می پیوندند و نیازمند به طرح و برنامه راهبردی در فرآیند جهانی شدن به ویژه در کشورهای درحال توسعه می باشد. از این رو جوامع شهری نیاز به تفکری استراتژیک و آینده نگر مانند آینده پژوهی در سیستم برنامه ریزی و مدیریت خود به منظور توسعه و تحول شهرها دارند. شهر بندرعباس در سال های اخیر با توجه به اقتصاد در حال گذار خود و مهاجرت های بی رویه با مشکلات خاصی مواجه می باشد و کاربرد آینده پژوهی در مطالعات استراتژیک توسعه شهری آن ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش، بررسی وضعیت شهر بندرعباس و مشارکت بهره وران شهری در انتخاب مهم ترین پیشران های توسع? شهر در آینده و ترسیم چشم انداز آتی آن با استفاده سناریوپردازی در آینده پژوهی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و پایش محیطی در سطح شهر است و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای spss، lisrel، micmac و تکنیک cib که مرتبط با سناریو در آینده پژوهی می باشد انجام گرفته است. توجه به نتایج حاصل از تحلیل های صورت گرفته نشان می دهد که نقش مشارکتی شهروندان در چشم انداز توسعه شهری بندرعباس معنادار ارزیابی می شود و مهم ترین عوامل توسعه شهری به ترتیب اولویت تأثیرگذاری مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیستی می باشد و سناریوهایی مطلوب و محتمل توسعه آتی شهر و پیشران های انتخابی آنان می تواند در روند توسعه راهگشای برخی مشکلات برنامه ریزی و مدیریت شهری بندرعباس باشد و زمینه را برای چشم انداز مطلوب توسعه آیند? شهر بندرعباس هموار نماید.
محمد سلیمانی باب گنجوئیه غلامعلی خمر
امروزه با افزایش جمعیت و شهرنشینی، مشکلات پیچیده ای در زندگی شهرنشینان پدیدار گشته است و جامعه شهری نیازمند به برنامه ریزی هایی برای بهبود زندگی در سطح شهر می باشند. در این میان مفهوم کیفیت زندگی، که یکی از رویکردهای نوین درزمینه اصلاح و تکامل توسعه شهری است، برای از بین بردن مشکلات شهری و دستیابی شهروندان به آرامش و رفاه ضرورت می یابد. هدف از این پژوهش ارزیابی شاخص ها و بررسی وضع موجود کیفیت زندگی در شهر کهنوج می باشد، که به بررسی شاخص های اجتماعی، اقتصادی در نواحی مختلف شهر پرداخته شده است. روش انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و میدانی است، که تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی(ahp) و همچنین نرم افزارهای spss انجام می پذیرد. بر اساس نتایج به دست آمده، شاخص های کیفیت زندگی (اجتماعی و اقتصادی) ازنظر شهروندان در نواحی مختلف شهر تفا وت شدیدی را نشان می دهد. با بررسی در نواحی چهارگانه شهر کهنوج، ناحیه ی 2 با وزن402/0درصد در رتبه ی اول ازنظر کیفیت زندگی و در رتبه دوم ناحیه ی3 با وزن 277/0 قرار دارد و نواحی 1 و 4 از سطح کیفیت زندگی پایینی برخوردارند. درنهایت برای بهبود وضعیت کیفیت زندگی در این شهر نسبت به توزیع عادلانه کاربری های خدماتی و همچنین توسعه ی امکانات بهداشتی و خدمات درمانی پیشنهاد می شود.
بهرام شاه کرمی غلامعلی خمر
امروزه کاهش نابرابری در استفاده از منابع، امکانات و تسهیلات، یکی از مهم ترین معیارهای اساسی توسعه در سطح مناطق و نواحی کشور به شمار می آید، بحث توسعه یافتگی نواحی و بررسی علل آن از موضوعاتی است که اخیرا در فرهنگ برنامه ریزی های ناحیه ای و منطقه ای مطرح گردیده است، اما هنوز در کشور ما جایگاه آن به وضوح مشخص نشده است. این امر که به دلایل متعددی نظیر دلایل تاریخی، اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی، دموگرافیکی و سیاسی ایجاد می شود، رشد ناهمگون و نامتعادل میان نواحی و مناطق را به دنبال دارد، که توجه بسیاری از برنامه ریزان و کارشناسان شهری را به خود جلب نموده است،
حسین غیاثی اکبر کیانی
رشد سریع شهرنشینی در دهه های اخیر و بی توجهی به ابعاد کیفی زندگی انسان، پیامدهای نامطلوبی بر سطح سلامت فردی و اجتماعی جامعه و زندگی شهری گذاشته است. بر این اساس هدف این مطالعه، بررسی ارتباط بین ابعاد مختلف کیفیت زندگی شهری و میزان تأثیرگذاری هر بعد بر کیفیت زندگی از دیدگاه نمونه مورد مطالعه می باشد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و بررسی های پیمایشی (میدانی) در سطح شهر بیرجند بوده که در عین حال تعداد 383 پرسشنامه در سطح نواحی شهر بیرجند به تناسب جمعیت هر ناحیه توزیع شده که در مرحله تحلیل کیفیت زندگی شهری مشتمل بر چهار مولفه اصلی اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی-خدماتی مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزارهای آماری و روش های آماری از قبیل آزمون t و تحلیل واریانس یک طرفه (anova)، آزمون توکی (tukey) و ضریب همبستگی پیرسون انجام شده است. همچنین با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) به رتبه بندی نواحی شهر بیرجند به لحاظ برخورداری از شاخص های کیفیت زندگی پرداخته شده و در نهایت با استفاده از نرم افزار arc gis توزیع فضایی نتایج به دست آمده در قالب نقشه ها ارائه شده است.
علیرضا صفری سلامی غلامعلی خمر
در میان انواع شهرهای موجود، نوعی خاصی از شهرها وجود دارند که با اصطلاحاتی نظیر شهرهای معدنی یا استخراجی شناخته می شوند، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش معادن سنگ آهن در مهاجرپذیری، توسعه کالبدی و اشتغالزایی شهر خواف انجام شده است. روش مورد استفاده برای تحلیل در این پژوهش روش توصیفی و تحلیلی – پیمایشی می باشد که به منظور تحلیل داده از روش محاسبات بازار کار و مدل ضریب مکانی، اشتغال فزآینده، تاکسونومی و هلدرن استفاده شد که نتایج حاکی از آن است بهره برداری از معادن باعث افزایش اشتغال و مهاجرپذیری در دوره 80 تا 1390 شده همچنین حدود 11/13 درصد شاغلین شهر، اشتغال مرتبط با فعالیت های معادن استبا برنامه ریزی منظم برای فعالیت های وابسته به معادن می توان تثبیت جمعیت، اشتغال، امید به زندگی، امنیت، بهبود استاندارهای زندگی مردم و در آخر توسعه پایدار مناطق مرزی را تضمین نمود.