نام پژوهشگر: فرانک کرمیان
فرانک کرمیان علی اصغر میرک زاده
در پژوهش حاضر به آسیب شناسی کار کودکان روستایی در فعالیت های کشاورزی دهستان ماهیدشت پرداخته شد، رویکرد کلی تحقیق حاضر از نوع روش تحقیق آمیخته با غالبیت کمی و از نوع درهم تنیده می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش را سه گروه: 1- کودکان در 38 روستای دهستان ماهیدشت، 2- والدین کودکان کار 3- و کارشناسان آشنا به محیط کار روستایی تشکیل دادند. حجم جامعه در بخش کودکان 954 نفر، در بخش کارشناسان 30 نفر، حجم نمونه در بخش کودکان 274 نفر، در بخش والدین 120 نفر و در بخش کارشناسان به صورت تمام شماری انتخاب شدند، همچنین در بخشی دیگر از مطالعه که به روش کیفی انجام گرفت جامعه آماری به دو گروه کودکان و والدین تقسیم شدند که در کل 14 کودک و 18 والد انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات در بخش کمی از طریق پرسشنامه و در بخش کیفی از طریق مصاحبه عمیق، مشاهده مشارکتی و مشاهده غیر مشارکتی صورت گرفت. روایی ابزار تحقیق در بخش کمی توسط اعضای هیأت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی و کارشناسان مرکز بهداشت و کمیته امداد امام خمینی استان کرمانشاه تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور سنجش پایایی و روایی در بخش کیفی از روش مثلث سازی استفاده شد. ابزار تحلیل در بخش کمی نرم افزار spss 18 و در بخش کیفی تئوری بنیانی بود. نتایج حاصل از همبستگی نشان داد که بین کودکان دختر و پسر از نظر میزان فعالیت اختلاف معنی داری وجود دارد، بگونه ای که کودکان پسر فعالیت بیشتری در زمینه های کشاورزی و روستایی نسبت به دختران دارند، همچنین نتایج حاصل از آزمون t نشان داد که بین کودکانی که مزد دریافت می کنند با آن هایی که مزدی دریافت نمی کنند از نظر میزان ساعت فعالیت در هفته اختلاف معنی داری وجود دارد، بدین معنی که کودکانی که در ازای فعالیتشان مزد دریافت می کنند مدت زمان بیشتری به فعالیت مشغول هستند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون در زمینه عوامل موثر بر کار کودک در فعالیت های کشاورزی نشان داد که متغیرهایی مانند سن، تحصیلات مادر، سابقه کار، ساعات کاری در هفته و تعداد دام سنگین به میزان 69 درصد توان پیشگویی متغیر وابسته (میزان فعالیت) را دارند. نتایج تحقیق در خصوص آسیب های حاصل از کار کردن در زمینه های کشاورزی نشان داد که کودکان با آسیب های بدنی ( مشکلات پوستی، کمر درد، زانو درد و ...)، آسیب های اجتماعی- فرهنگی (ادامه یافتن چرخه کار کودکان برای نسل های پی در پی، یادگیری کلمات توهین آمیزو ...)، آسیب های روانشناختی (عصبی و خشن شدن کودک، از بین رفتن خلاقیت و ...) و آسیب های اقتصادی (افزایش هزینه های تحصیل، افزایش هزینه های درمان خانوار و ...) مواجه هستند؛ از طرفی کار کردن مزایایی نیز برای کودکان دارد. در این زمینه کودکان، والدین و کارشناسان معتقد بودند کار کردن باعث آماده سازی کودکان برای مقابله با مشکلات، صرفه جویی در پول و وقت والدین ایجاد حس مسئولیت پذیری و ... می شود. همچنین نتایج بخش کیفی نشان داد عوامل زیادی در بروز پدیده کودکان کار دخالت دارند، شاید مهمترین عوامل را بعد مالی خانوار و پایین بودن سطح اقتصاد خانواده های روستایی، فقر فرهنگی و اجتماعی تشکیل داده است که این پدیده می تواند باعث ایجاد آسیب های جسمی و روحی در کودکان شود. در مجموع می توان گفت گرچه مزایا، معایب و به طور کلی پدیده کار کودکان اشتراکاتی جهانی و منطقه ای دارد و می توان آن را در قالب چالش های جهانی دید، لکن این پدیده بیشتر فرهنگی – اقتصادی است و بهتر است در سطح ناحیه ای و محلی مورد تحلیل قرار گیرد. فرهنگ کار به طور کلی می تواند منشعب از گذشته تاریخی، ایدئولوژی، شرایط جغرافیایی و اقلیمی، تصمیمات سیاسی و امور امنیتی می باشد که بر همین اساس تنوع فرهنگی در این زمینه نیز قابل مشاهده است، اما کار کودکان به طور اخص مقوله ای چند بعدی است که تصمیم-گیری و برنامه ریزی در این خصوص نیاز به کار در سطوح جهانی، منطقه ا ی و محلی با همکاری نهادی مشترک دارد.