نام پژوهشگر: مجتبی جهاندیده
مجتبی جهاندیده سید حامد میرکریمی
در سال های اخیر، تکه تکه شدن و تخریب زیستگاه ها، به عنوان یک عامل جدی برای زیستگاه گوزن مرال در استان گلستان مطرح شده است. ازاین رو، باوجود کمبود داده ها و پیچیدگی فرآیندهای طبیعی، لازم است در مسیر حفاظت بیش تر ازاین گونه گام برداشت و از تخریب زیستگاه آن جلوگیری نمود و یا تخریب را به حداقل رساند. طراحی دالان های حیات وحش یکی از روش ها برای کاهش این اثرات است. در این تحقیق، با استفاده از متغیرهای محیط زیستی و روش ارزیابی چند معیاره (wlc) مطلوبیت زیستگاه بالقوه برای گوزن مرال در استان گلستان تهیه شد. سپس با استفاده از روش مطلوبیت منطقه ای سرزمین (zls) لکه های زیستگاهی مناسب در محدوده 21 زون انتخاب شد. در مرحله بعد، از برنامه-ریزی ریاضی برای تصمیم گیری درباره انتخاب لکه های زیستگاهی مناسب استفاده شد. مدل تهیه شده یک مدل برنامه ریزی خطی دودویی است که از معیارهای سیمای سرزمین شامل مساحت، چین خوردگی، فاصله نزدیک ترین همسایگی، نزدیکی لکه ها و نسبت محیط به مساحت برای بهینه سازی لکه های زیستگاهی گوزن مرال در نرم افزار matlab استفاده می کند. برای شاخص نزدیک ترین همسایگی 5 سناریو تعریف شد و برای اولویت بندی لکه های بهینه در هر سناریو از نرم افزار mcat استفاده گردید. درنهایت، از معیارهای مرکزیت بینابینی (کوتاه ترین مسیر، جریان فعلی و حداکثر جریان یا حداقل هزینه) برای تجزیه و تحلیل پیوستگی زیستگاه در دقت و اندازه های متفاوت در نرم افزار connectivity analysis toolkit استفاده شد. تجزیه و تحلیل مرکزیت مربوط به حفاظت و ارزش ژنتیک سیمای-سرزمین در طیف وسیعی از اندازه های مکانی است و به طور گسترده در برنامه ریزی حفاظت از پیوستگی زیستگاه منطقه ای یک یا چند گونه قابل استفاده است. نتایج نشان داد که مسئله بهینه سازی مکانی زیستگاه حیات وحش را می توان با ترکیب ارزیابی چند معیاره و برنامه ریزی خطی بهبود بخشید. همچنین، رویکرد جریان فعلی بیش ترین همبستگی را با مدل مطلوبیت زیستگاه دارد. درنتیجه این رویکرد، رویکرد مناسبی برای تجزیه و تحلیل پیوستگی زیستگاه این گونه است.