نام پژوهشگر: محمد حمید اسماعیل پور
محمد حمید اسماعیل پور مجید سرمدی
این کتاب، درمقدم? نسخه،“مَطلَع مَقاصِداللُّغَـه" نامیده شده اسـت و چون نخستین برگ آن افتاده به نام مولف آن پینبردم. همچنین تاریخ و جغرافیای کتابت آن نامعلوم است. از طرز انشاء تصور می کنم که در قرن هفتـم و یا پیش از آن تألیف شـده است. با توجه به شواهد موجود در متن، مولف را از اهالی ماوراء النَّهر و به احتمال بسیار از قصب? "بانیحانِ" ایالت "فرغانه" می پندارم. مولف، این کـتاب را به دو بخش تقسیـم نموده است. نخسـتدر اسماء، دوم درافعالی که دراخبار قرآن کریم و احادیث و گفته های بزرگان صدر اسلام استعمال گـردیـده است. دیباچ? آن به عربی است. مـولـف، اسماء موجوده در هریـک را به سـهباب (مفتوح، مضموم و مکـسور) تقسیم و به نقل آنهـا با ترجم? فارسیِهریک پرداخته و پس ازاتمامِ کـتاب یـاء، افعال صحیحه و پس از آنافعال معتلـه را با ترجمه آورده و گذشتـه از ترجم? پارسیِ آنها، امثل?عـربی و پارسـی را برای پاره ای از اسماء و افعال ذکـر نـموده است. اینجانب حتی المقدور لغات و عبارات دشوار متن را علامت گذاری نموده ام و سپس آنها را در پایان کتاب، با کمک لغت نامه های معتبر فارسی و عربی و راهنمایی های اساتید، شرح داده ام.متاسفانه بسیاری از واژگان متن مانند: خارغان، باشاشُقَّه، غرتنج، غریفح، دیواج، فقتـره، ترفارز، بیامیده، سباناخ و بسیاری دیگر، در «لغت نام? دهخدا» و سایر فرهنگ های فارسی،موجود نبود. اما خوشبختانه با توجه به عبارات عربی مقابل آنها، می توان معنای واژگان را در بسیاری موارد دریافت، که برای دوستان و اساتید و محققین، جای کار بسیاری می گذارد.