نام پژوهشگر: مریم شریف نیا

بررسی سبک شناسانه ی ساختار روایت در داستان های کوتاه جلال آل احمد
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مریم شریف نیا   اشرف شیبانی اقدم

جلال آل احمد نویسنده دورانی است که روشنفکران و نویسندگان از نتایج حاصل از کودتای بیست و هشت مرداد هزارو سیصدو سی و دو دچار یاس و شکست شده بودند. آنچه داستان های این نویسنده متعهد را حائز اهمیت می کند، تلاش های او برای غلبه بر چنین فضایی است. او دارای قلم و سبکی منحصر به خود می باشد. در این پژوهش به بررسی سبک شناسانه ی ساختار روایت در داستان های کوتاه او پرداخته شد. با انتخاب عناصری از داستان که بیشتر در آثار او جلوه گر بودند و همچنین با طبقه بندی این عناصر و استفاده از نظریه های نویسندگانی چون شلومیت ریمون کنان و مایکل جی تولان گزینش های نشان دار و ویژگی های اختصاصی در سبک جلال را تعیین کرده و از طریق بسامدهای آن ها در متون دلیل تفاوت نثر او را دریافتیم. آل احمد نثری عامیانه و شکسته دارد. کنش ها در آثار او اغلب عادتی اند. زاویه های دید در مرتبه اول درونی و از نوع اول شخص هستند، زاویه های دید بیرونی با روایت سوم شخص در رتبه ی دوم قرار گرفته اند. شخصیت پردازی او از طریق قیاس میان اشخاص و توصیف وضعیت ظاهری در داستان هایش شکل میگیرد. گفتار به واسطه محتوا و شکل در داستان های او به دو گونه ی مکالمه ای و ذهنی صورت گرفته است،که البته در بیشتر مواقع از نوع مکالمه ای استفاده کرده است. حجم متن اختصاص یافته با زمان داستان در بیشتر موارد همخوانی دارد و یکسان است و در صورتی که شتابی در داستان شکل گرفته باشد اغلب از نوع مثبت است. نوع بسامدهای موجود در داستان ها مکرر است و این یعنی جلال آل احمد در میان صفحات اندک داستان های کوتاه خویش از طریق تکرار نقل یک اتفاق، خواننده را به تفکر دعوت می کند.