نام پژوهشگر: علیرضا قیصری حسن آبادی
علیرضا قیصری حسن آبادی عباس ایزدپناه
موضوع مورد بررسی در این تحقیق؛ جایگاه و هندسه ی معرفتی مسائل فلسفه ی دین در نگرش استاد مطهری و غرب معاصر به ویژه پل ادواردز است، روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. فلسفه ی دین در زمره ی فلسفه های مضاف به امور است. فیلسوف دین با تعلق به مکتب فلسفی خاص به تفلسف درباره ی مفاهیم، مدعیات و اعمال دینی می پردازد، هرچند غالب مسائل فلسفه ی دین، ناظر به ابعاد معرفتی و باورهای سنن دینی می باشد. از سوی دیگر، فلسفه ورزی فیلسوفان دین درباره ی ابعاد دین، حقیقت و رویکرد واحدی ندارد، بلکه آبشخور فلسفه ی دین در مغرب زمین، مکاتب فلسفی رایج در آن، همانند فلسفه ی تحلیلی، فلسفه های اگزیستانس و غیره است؛ یعنی هر فیلسوف دین، به مقتضای گرایش خاص خود در مابعدالطبیعه و تعلق به یک مکتب خاص فلسفی، به اتخاذ رأی درباره ی مسائل فلسفه ی دین می پردازد.قبل از هیوم و کانت وظیفه فیلسوف دین تجزیه و تحلیل مفهوم خدا و برهان مربوط به اثبات وجود خدا به شمار می رفت اما کانت وظیفه فیلسوف دین را تامل انتقادی از آموزه های دینی دانست. استاد مطهری مطالبی اختصاصی تحت عنوان فلسفه دین ندارد بلکه مسائل مربوط به این علم را در کلام جدید مطرح کرده است. وی نگاه عالمانه همراه با عقلانیت دینی به پدیده های فکری و فلسفی داشت در نتیجه در برخورد با آنها از هر گونه پیش داوری خودداری می کرد و صرفاً به بررسی عقلانی آنها می پرداخت. می توان گفت قلمرو دین، از نگاه استاد دیدگاهی جامع گرایانه است و هر دو امور دنیایی و آخرتی را شامل می شود.