نام پژوهشگر: اصغر جبرائیل زاده
اصغر جبرائیل زاده رامین محرمی
آرمانگرایی در اندیشه شاعران و ادیبان، مدینه فاضله و ناکجا آبادی است که درآن همه انسان ها در آزادی و سعادت زندگی می کنند و از ظلم و بی عدالتی خبری نیست. از این اندیشه در شعر فارسی با نمادهای مختلفی یاد می شود و بیشتر نتیجه نوعی غم غربت در نهان شاعر است که او را به تخیل جامعه ای آرمانی سوق می دهد. از ویژگی های مشترک آرمانگرایی سعدی و جبران می توان به : اعتقاد به خدا وند و وجود او در همه جا، عدالت، بخشندگی وکرم و احسان، حکمت وخردمندی، ترجیح آسایش مردم بر آسایش خود، حفظ منزلت بزرگان و مردم ، دین داری و حفظ آن، آباد کردن مملکت و سرزمین خویش، اول تحقیق و بعد قضاوت، داشتن مدینه فاضله، قدرت بیکران خداوند را در دل داشتن و به فکر اصلاح جامعه بودن ، قناعت، مرگ، نیکی و بدی، علم آموختن، عشق، کار و تلاش، شادی و غم، دعا و مناجات ، همدردی با دیگران، اخلاص در عمل، انسانیت، صلح، اشاره نمود. اما مدینه فاضله سعدی از لحاظ مضمون و بینش اجتماعی با جبران تفاوت هایی دارد. سعدی کوشیده است به ذهنیات آرمانگرایی خود، یا به عبارت بهتر به جهان آفریده ذهن خود، خصلت های عملی و واقعی بدهد و با آفریدن حوادث رنگارنگ در بوستان، حتی المقدور مدینه فاضله واقعی و قابل قبول ارائه دهد. در حالی که جبران، به پرداختی خشک و بی روح از مدینه فاضله ای که در آن به جای آرامش و شادکامی، وحشت و مرگ، لحظه ای ساکنان آن را رها نمی سازد بسنده کرده است. جبران و سعدی برای رسیدن به ملکوت، وحدت و دوری از دنیای مادی ، در تکاپو هستند، در این میان سعدی به شهر آرمانی نزدیک تر است و پیوسته زبان به ثنای پدیده های نیک می گشاید و سرانجام در آرمانشهر خود به آرامش روحی می رسد. امّا جبران خلیل جبران خود را نسبت به محقق ساختن آرمانشهر عاجز می بیند.