نام پژوهشگر: عزت اله زارع
عزت اله زارع مریم السادات غیاثیان
پژوهش حاضر می کوشد تا با استفاده از مدلی که مهان درکتاب خود تحت عنوان "ساختارهای اجتماعی در کلاس درس" به کار گرفته است نقش گفتمان را در ایجاد توازن، بین کنترل معلم بر روی محتوای درس و مشارکت دانش-آموزان در تعاملات آموزشی، مورد بررسی قرار دهد. داده های این پژوهش از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای در چهار کلاس30 نفری در پایه دوم و سوم متوسطه ضبط ویدیویی گردیده و سپس، نتایج به شیوه توصیفی تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحلیل گفتمانی نشان می دهد که در طی 35 سال اخیر نقش گفتمان تغییر یافته است بدان معنا که در گذشته، معلمان، دانش آموزان دلخواه خود را به شرکت در تعاملات کلاسی فرا می خواندند، درحالی که امروزه، دانش آموزانی را فرا می خوانند که پیشنهاد مشارکت در تعاملات کلاسی را با بالا بردن دست نشان می دهند. در نتیجه، امروزه حق صحبت در کلاس بین معلم و دانش آموز به اشتراک گذاشته می شود. اگرچه معلمان با پرسیدن سوال، دانش آموزان را تشویق به مشارکت در کلاس می کنند، اما نتایج این پژوهش نشان می دهد که دانش-آموزان نیز کنترل معلم را پذیرفته و اعمال آن را تسهیل می کنند زیرا در ارایه پاسخ به سوالات معلم، هنگامی که به درست بودن پاسخ خود شک دارند، از علایم تردید و یا آهنگ خیزان در جملات و گفته های خود استفاده می کنند و بدین گونه پاسخ خود را در معرض ارزیابی معلم قرار می دهند. در تعاملات آغاز شده توسط دانش اموز ، نتایج این پژوهش نشان می دهد که اگر دانش آموز جملات و پیشنهادات خود را بیرون از مباحث تحت کنترل معلم ارایه دهد، معلم در بیش از70% موارد این گونه جملات را نادیده می گیرد، زیرا چنین جملاتی به نوعی قوانین کلاسی را نقض می کند. از سوی دیگر، اگر این جملات در جهت درخواست اطلاعات بیشتر و شفاف سازی مطالب ارایه شده در کلاس ارایه گردد، معلم بیش از90% آن ها را مورد پذیرش قرار می دهد و همچنین در مواردی که این جملات به تصحیح خطاها و اشتباهات موجود درکلاس بپردازند نیزحدود 90% از آن ها مورد پذیرش قرار گرفته و در هیچکدام از این موارد، معلم اشاره ای به نقض قوانین کلاسی نمی کند.