نام پژوهشگر: روح الله صفر ی
روح الله صفر ی علی پیرانی شال
چکیده نقد فرمالیستی به رویکردی از نقد اطلاق می شود که بین سال های 1915 تا 1930 در روسیه با هدف آفرینش علمی مستقل بر پایه ی کیفیات درونی ماده ادبی جریان یافت. این حوزه نقد ادبی، ادبیات را یک مسئله صرفاً زبانی می داند و فرم و شکل اثر ادبی را مبنای تحلیل زیبایی شناسی و راه رسیدن به معنای نهفته در اثر ادبی در نظر می گیرد. فرمالیسم در ادبیّات ملل گوناگون به خصوص ادبیّات روسی با ظهور بزرگانی چون یاکوبسن، شکلو فسکی و... و در ادبیّات عرب وامدار تلاش های لفظ محور بزرگانی چون جاحظ، قدامه بن جعفر و عبد القاهر جرجانی و... است و نشانه های آن در ادبیّات معاصر عرب در آثا ر بزرگانی چون نزار قبانی، صلاح عبدالصّبور و... قابل مشاهده است. سمیح القاسم (11 مه 1939-19 آگوست 2014) نیز، از جمله شاعران معاصر فلسطینی است که به ارتباط بین لفظ و معنا اهمّیت می دهد و با استفاده ی به جا و معتدل از این عناصر توانسته است ویژگی های زبان شعری خود را از آثار دیگر شاعران متمایز سازد و با ساختار زبانی مناسب راه مقاومت را بعد از محمود درویش در پیمودن شعر مقاومت ادامه داده و در این مسیر موفق عمل کند. در این پژوهش ضمن بررسی نقد فرمالیستی، دو مولفه مهم قاعده افزایی شامل (توازن های آوایی، واژگانی و نحوی) و هنجارگریزی شامل (هنجارگریزی واژگانی، نحوی، آوایی، نوشتاری، معنایی، گویشی، سبکی و زمانی)، در دو مجموعه شعری از قصائد سمیح القاسم تحت عنوان «أغانی الدروب» و «دخان البراکین» مورد بررسی قرار گرفت و با شیوه ی توصیفی- تحلیلی با استفاده از جدول و نمودار، عناصر برجسته ی قصائد وی، با مولفه های نقد فرمالیستی بررسی گردید. سپس در بخش قاعده افزایی از میان انواع توازن، توازن واژگانی- که در القای موسیقی و مفهوم اثر بی-تأثیر نیست- و از میان انواع هنجارگریزی، هنجارگریزی معنایی- در راستای ادبیت اثر- بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده بود؛ به طوری که با کنار زدن لایه های ظاهری و کشف مناسبات و روابط درونی اجزای قصائد، می توان به جنبه هایی از معانی نهفته در اشعار وی (مقاومت، وطن پرستی و آرمان-گرایی)، جدای از ساختارهای جامعه شاعر و هم چنین مسائل تاریخی و حتی روان شناسی شخصیت او دست یافت.