نام پژوهشگر: قاسم ملکی گاودول
قاسم ملکی گاودول سیدسعید احدزاده کلوری
درست است که تعریف و چیستی حقیقی عشق امکان پذیر نیست و شرح و بیان آن در غایت دشواری است، و در واقع، عشق چشیدنی است نه گفتنی، و جام عشق نوشیدنی است و نه نوشتنی، در عین حال، پهلوانان نبرد عقل و عشق و عارفان دلباخته و در دیگ دریای عشق سوخته، از توصیف و تبیین عشق لب ندوخته و تشنگان وادی دیوانگی را بی نصیب نگذاشته اند، و در جای جای شعرهایشان از آثار و علایم و نتایج و لوازم عشق سخن گفته اند و گوشه ای از زوایای پنهان عشق را آشکار و در توصیف و تبیین آن از هیچ کوششی فروگذار نکرده اند. به طوریکه خواجه حافظ و امام خمینی (ره) در لابه لای غزلیاتشان از عشق سخن به میان آورده اند پژوهش حاضر قصد دارد که تجلّی عشق را در غزلیات آن دو بزرگوار مورد بررسی قرار دهد زیرا که ناب ترین و پخته ترین تجربه های عرفانی خویش را در قالب غزلیات عرفانی در اختیار مخاطبان قرار داده اند واژه ی عشق حدود 234 بار در غزلیّات خواجه شیراز و 167 بار امام العاشقین حضرت امام خمینی (ره) به کار رفته که حاکی از اهمیّت و جایگاه عشق است. خواجه حافظ عاشق دلباخته ای است که «یُحِبُهم» او را به «یُحِبُّونَهُ» کشانده و عمر خویش را بر سر این راه نهاده است. آری حافظ خود مطرب عشق است او عاشق عشق است، شاعر عشق است و خنتیاگر عشق. عشقی که جهان هستی را مستانه در آغوش دارد هر ذره عاشقانه اش در دل می پرورد، حافظ نغمه پرداز را دل بدین عشق زنده است و شعرش از این اکسیر حیات سیراب. حضرت امام رحمه الله که جهان بینی عارفانه او بر عشق و عاشقی استوار است، در جای جای آثار خویش به تبیین و توصیف عشق پرداخته است. مباحث محوری و اساسی و شاید بتوان گفت که مبنای همه آثار ایشان عشق است. در سراسر دیوان خویش از عشق سخن می گوید و خود را زاده عشق و پسرخوانده جام معرفی می کند. عشق را جوهره وجودی انسان می داند و حقیقت آن را اکسیر می نامد، از این رو، به چیستی و تعریف این اکسیر می پردازد.