در شرایط متغیر و نامطمئن کنونی سازمان ها به منظور این که در مسیر توسعه، حرکت رو به جلو و با شتابی داشته باشد، نه تنها باید منابع ملموس و ناملموس و قابلیتهای درونی خود را توسعه و گسترش دهند بلکه باید با توجه بیشتر به محیط به صورت موثرتر به تغییرات محیطی پاسخ دهند، و با افزایش قدرت رقابتی خود، جایگاه خود را در میان رقبا مستحکم کنند. بنابراین سازمان ها جهت ادامه حیات خود نیازمند اتخاذ رویکرد استراتژیک مناسب جهت حداکثر بهره برداری از فرصت های محیطی با توجه به نقاط قوت و ضعف خود هستند. استراتژی های ترکیبی بیشتر به عنوان یک رویکرد استراتژیک تلقی می شود که می تواند سبب بهبود عملکرد سازمانی شود. در واقع ارتباط نزدیک میان راهبرد رقابتی و راهبردهای عملیاتی به عنوان پیش شرطی برای موفقیت عملکردهای کسب و کار مطلوب به شمار می آید. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مدل راهبرد عملیاتی بازاریابی و استراتژی های رقابتی مایلز و اسنو بر افزایش عمکرد سازمانی بانک تجارت استان کرمانشاه در 54 شعبه انجام شده است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. بدین منظور از خبرگان صنعت بانکداری 54 شعبه این بانک که در چهار نقطه مختلف شهر هستند، مجموعا 174 نفر از اعضای جامعه آماری به عنوان نمونه انتخاب شدند.داده ها به وسیله ی پرسش نامه های ساختار یافته جمع آوری شدند. سپس داده های جمع آوری شده توسط آزمون همبستگی پیرسون در نرم افزار spss نسخه 19مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که میان راهبرد عملیات بازاریابی و استراتژی های رقابتی با عملکرد سازمان همبستگی معنی داری وجود دارد. این همبستگی از میان چهار نوع استراتژی رقابتی بیش از همه معطوف به استراتژی اکتشافی و سپس تحلیل گر و در نهایت مدافع و منفعل بوده است. همچنین میان استراتژی منفعل و عملکرد سازمان رابطه معکوسی وجود داشت.