نام پژوهشگر: بهاره شریفی نعمت آباد
بهاره شریفی نعمت آباد عباسعلی رستمی نسب
چکیده تاریخ فلسفه تعلیم و تربیت نشان می دهد که تربیت بعنوان فرایندی فرا عقلانی به تجربه وابسته و بدان پیوسته است. توجه به تجارب انسان، به عنوان مسیر فهم معنا، نقش پایه، اساسی و مهمی در تعلیم و تربیت دارد. هوشمندی حاصل از بازنمایی و توجه به تجارب، انسان را در پرورش تفکر و توسعه شناخت از جهان توانمند می سازد و ژرف نگری بینش و روشنایی حاصل از فهم معنا، شناخت عمیق تری فراهم می کند.پیگیری این مهم افق های تازه ای را پیش روی محققان و مربیان تعلیم و تربیت قرار می دهد. در این راستا، بررسی تطبیقی دیدگاه "امیرالمومنین علی(ع)"به عنوان منبع اصیل اسلامی و "جان دیوئی" بعنوان مربی یک قرن تعلیم و تربیت بشر بسیار راهگشاست. پس از بررسی و مقایسه آراء مذکور بر اساس مولفه های فلسفی مکاتب و سیر تاریخی و سیره عملی نامبردگان، نتایج پژوهش بیانگر آن است که دیدگاه امام علی(ع) در مقایسه با جان دیویی در خصوص نقش تجربه در تربیت، تفاوت های زیربنایی اساسی و تشابه-های ساختاری دارد. مبنای اختلاف نظرهای بنیادی دو دیدگاه، در نحوه نگاه به انسان به عنوان موضوع تربیت است. بطوریکه امام علی(ع) بشر را جزئی از هستی هدفدار، مرکب و علیّت را امر وجودی و ذاتی تجربه می داند و دیویی به وجه مادی بشر تمرکز دارد و علیّت را تئوری منطقی نسبیت تجربه قلمداد می کند. هر دو دیدگاه در راستای تربیت فعال کمال طلب، تفکر منش، تجربه مدار و فرایند محور، بکارگیری روش های علمی و فعالیت عملی و تجربه اجتماعی، توأم با پرورش تفکر را عملاً بکار می گیرند که تربیت فهیم در عمل مرهون فضای آگاهانه، جذاب و مناسب فرهنگی و اجتماعی، تعامل و تلاش جمعی، دوراندیشی و کار سازنده است که با بینش همه جانبه، دانش دقیق، برنامه منطقی و حساب شده خود ضمن افزایش توانایی روز افزون، آمادگی مصادف شدن با چالش های جدید را فراهم می آورد. واژه های کلیدی امام علی(ع)، تجربه، تعلیم و تربیت، جان دیویی.