نام پژوهشگر: سارا صفری
سارا صفری علی اشرف مهرابی
کلزا (brassica napus) با بیش از 40 درصد روغن و بیش از 40 درصد پروتئین کنجاله و تنها با 5 درصد اسیدهای چرب اشباع در روغن، از دانه های روغنی عمده جهان محسوب می شود. ارزیابی تنوع ژنتیکی از اصول مهم و اساسی در هر برنامه اصلاحی است. در این تحقیق تنوع ژنتیکی بین 45 ژنوتیپ مختلف کلزا با استفاده از 15 نشانگر issr و 12 نشانگر rapd بررسی شد.dna ژنومی از گیاهچه های کلزا به روش ctab استخراج و کیفیت آن ها بر روی ژل آگارز 8/0 درصد تأیید شد. بعد از تکثیر بوسیله نشانگرهای مختلف، نتایج بر روی ژل آگارز 5/1 درصد مشاهده شد. برای تجزیه اطلاعات بدست آمده، باندهای تکثیر شده بصورت داده های صفر (عدم حضور باند) و یک (وجود باند) امتیازدهی و با استفاده از نرم افزارهای darwin 5.0 و mega 3.1، genealex و xlstat تجزیه داده ها انجام گرفت. تجزیه کلاستر داده ها با استفاده از ضریب عدم تشابه دایس و روش نزدیکترین همسایه (nj) برای نشانگرهای issr، rapd و تلفیق اطلاعات هردو نشانگر، بدست آمد. بر اساس این نتایج، دندروگرام بدست آمده از نشانگرهای issr ژنوتیپ ها را به پنج دسته و نتایج حاصل از نشانگر rapd آنها را به هفت دسته تقسیم نمود. با هر دو سیستم نشانگری نیز این ژنوتیپ ها به سه دسته مجزا تقسیم شدند. برای داده های تلفیقی، کمترین فاصله بین ژنوتیپ های goliath و hyola 401 ، برابر با 265/0 شد. بیشترین فاصله نیز بین ژنوتیپ های elvis و dankeld و برابر با 953/0 بدست آمد. تنوع کل بین ژنوتیپ ها نیز برای هر دو سیستم نشانگر با هم 586/0 شد. درصد کل تنوع بین ژنوتیپ ها بر اساس نشانگرهای issr و rapd نیز به ترتیب برابر با 570/0 و 662/0 بود. میانگین شاخص چند شکلی اطلاعات برای نشانگرهای issr 350/0 و تعداد کل آلل های تکثیر شده 110 آلل و برابر با میانگین 33/7 آلل برای هر نشانگر بود. برای نشانگرهای rapd، میانگین شاخص چند شکلی اطلاعات 346/0 بدست آمد. تعداد کل آلل های تکثیر شده برابر با 68 آلل و با میانگین 66/5 آلل برای هر نشانگر بود. این نشانگرها توانستند 3 باند منحصر به فرد در نشانگرهای ubc 125، 134 و 165 به ترتیب برای ژنوتیپ های savannah، olpro و zarfam در سیستم issr و 1 باند منحصر به فرد در نشانگر oligo 213 برای ژنوتیپ hyola 420 در سیستم rapd نشان دهند. بر اساس عدم توافق تنوع ژنتیکی و جغرافیایی بدست آمده از نتایج این پژوهش بنظر می-رسد که انتخاب ژنوتیپ ها جهت اجرای برنامه های اصلاحی، بهتر است با استفاده از تنوع ژنتیکی صورت گیرد.
سارا صفری خشایار قاضی زاده
یکی از ابعاد هنر تصویرسازی می تواند به آشنا کردن کودکان و نوجوانان به داستان های خیال انگیز و تقویت قوه خیال پردازی آن ها کمک کند. بنابراین وظیف? تصویرگران شناخت فضای تخیلی و عوامل موثر در ایجاد آن و پژوهش در زمین? هنرهای مرتبط با کودک و نوجوان می باشد. هانس کریستیان آندرسن از بنیانگذاران ادبیات نوین کودک و نوجوان و از داستان پردازان جهانی است که آثار او به دلیل دارا بودن تخیل زیاد و پیام های آموزنده، مورد توجه جهانیان قرار گرفته است و به این جهت به او پرداخته شد که بسیاری از تصویرگران از آثار او استفاده کرده اند. با توجه به اهمیت این مسئله، رسال? حاضر در پی چگونگی پرداختن تصویرگران معاصر به فضاسازی داستان های آندرسن است. بدین جهت چگونگی ایجاد فضای تخیلی در داستان های آندرسن در حوز? تصویرسازی کودک و نوجوان مورد مطالعه قرار گرفت. اهتمام گردآورنده در این پژوهش بر این امر استوار بود تا بااستفاده از دستاوردهای تحقیق نظری و شاخص قرار دادن تصاویر برگرفته از داستان های خیالی آندرسن به راهکارهای جدید در تصویرسازی از داستان های تخیلی ایرانی دست پیدا کند تا مخاطب امروزی با آن نزدیکی بیشتری احساس کند. هدف از انجام این تحقیق شناخت و ارائ? راهکارها و ابزارهایی بود در نوع فضاسازی ، استفاده از طرح ، رنگ و... در جهت تصویرساری داستان های خیالی برای معرفی به آیندگان، استفاده از ویژگی های مثبت در آثار تصویرگران داستان های خیالی و همچنین ضرورت استفاده از تخیل در آثار تصویرسازی شده مربوط به داستان های آندرسن به منظور کمک به کودکان و نوجوانان برای درک بهتر تصویرسازی بود. این مهم با تحقیق بر جامع? آماری منتخب به صورت توصیفی و تحلیلی مرتفع شد و در پایان این نتیجه حاصل شد که بیشترین عامل ایجاد تحرک و هیجان در آثار، تضادهای رنگی است و شخصیت ها متناسب و درارتباط با شخصیت های درون داستان نمایش داده شده و بیان اغراق آمیز در ساختن فضای داستان های خیالی موثر است. امید است که رسال? پیش رو منبعی مدون و قابل دسترس باشد برای پژوهشگران و هنرمندان عرص? کودک و نوجوان و نیز راهگشای تحقیقات بعدی باشد.
سارا صفری سید فرهاد افتخارزاده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه مدیریت زمان با سلامت سازمانی بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز می باشد. پژوهش در قالب تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی انجام گرفت. از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت داده ها کمی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای - میدانی و به صورت پرسشنامه استفاده شده است. ابزار گردآوری این مطالعه پرسشنامه استاندارد سلامت سازمانی هوی و میسکل(2008) و مدیریت زمان مورهدوگریفین(1989) است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنانی است که در واحد تهران مرکز فعالیت می کنند و تعداد آنها 900 نفر می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد، لذا حجم نمونه آماری 269 در نظر گرفته می شود و روش توزیع پرسشنامه بین نمونه روش نمونه گیری مرحله ای طبقه ای تصادفی می باشد.
سارا صفری -
چکیده ندارد.