نام پژوهشگر: میثم بابلی
میثم بابلی حسن گلپایگانی
از مسائلی که در سالهای اخیر مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است جایگزینی شیوههای جدید جنگ (جنگ نرم) به جای استفاده قدرتهای بزرگ از جنگ سخت و نیروهای نظامی میباشد. جنگ روانی استفاده برنامهریزی شده از تبلیغات و فعالیتهای ارتباطی توسط یک دولت یا مجموعهای از دولتهاست که به منظور تأثیرگذاری بر نظریهها، احساسات، موضعگیریها و رفتار گروههای دوست، دشمن یا بیطرف صورت میگیرد. به گونهای که به تحقق سیاستهای دولت یا دولتهای مزبور و اهداف آنها کمک مینماید. با وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 رژیم مخالف آمریکا در منطقه حساس خاورمیانه ظهور پیدا نمود که کاملاً مخالف ارزشهای غربی و آمریکایی بود. در نتیجه این اتفاق اولاً آمریکا یکی از مهمترین متحدین منطقهای خود یعنی رژیم شاهنشاهی ایران را از دست داد و ثانیاً با اعلام شعارهایی چون ضرورت صدور انقلاب و مقابله با رژیمهای مرتجع منطقهای مشروعیت بسیاری از رژیمهای طرفدار آمریکا را زیر سئوال برده و به نوعی تفسیر سیاسی (شیعی) ضد آمریکایی را در منطقه حساس خاورمیانه ایجاد نمود. آمریکا در این دوره با اتخاذ رویکرد سخت و نرم در مقابله با جمهوری اسلامی اعم از حمله نظامی به سکوهای نفتی و هواپیمای مسافربری و رویکردهای نرمافزاری چون تبلیغات رسانهای، عملیات روانی و هجمههای فرهنگی سعی در تحت تأثیر قرار دادن رفتار ایران و یا ساقط نمودن نظام ضد آمریکایی ایران نمود. عوامل چندگانه عملیات روانی آمریکا علیه ایران را میتوان در بعد رسانههای همگانی، اینترنت، رقابتهای فیلتری و غیره دانست. آمریکا که پس از جنگ سرد به این نتیجه رسیده بود که جنگ نظامی نمیتواند خواستهای آمریکا در سرنگون کردن دولتهای ضد آمریکایی را انجام دهد به ابزارهای جنگ روانی علیه ایران متوسل شد و از ابزارهایی چون شبکههای اطلاعرسانی بینالمللی، مطبوعات، رادیو و تلویزیون و سینما برای تغییر ارزشهای اسلامی در میان جوانان و القای ارزشهای آمریکایی در ایران استفاده نمود.