نام پژوهشگر: فاخته سلیمپور
فاخته سلیم پور محمد قاری سیدفاطمی
بند aاز ماده 1 کنوانسیون 1951 در مورد وضعیت پناهندگی بگونه اصلاح شده به موجب پروتکل الحاقی1967 پناهنده را به این صورت تعریف می کند: "کسی که در نتیجه حوادثی که پیش از ژانویه 1951 روی داده و به علت ترس موجه از این که به علل مربوط به نژاد ،مذهب ،ملیت ،عضویت در گروه اجتماعی خاص یا عقیده سیاسی مورد آزار قرار گیرد، در خارج از کشور خود به سر می برد و قادر یا به علت ترس مذکور مایل به قرار گرفتن تحت حمایت آن کشور نیست یا در صورتی که فاقد تابعیت است و در نتیجه این حوادث در خارج از کشور محل سکونت خود به سر می برد قادر یا به علت ترس مایل به بازگشت به آن نیست" نکته مهم در تعریف پناهندگی مذکور در کنوانسیون این است که هنگامی که آن در دست طراحی بود، مسائل مربوط به جنسیت به عنوان عاملی مستقل در اعطای پناهندگی از دید تدوین کنندگان این کنوانسیون پنهان ماند. از این رو کنوانسیون مذکور با نادیده انگاشتن حقوق زنان پناهجو در فضایی مردسالارانه توسعه یافت و به مفهوم "جنسیت " به عنوان دلیل ترس موجه از آزار توجهی نشد.در حالی که امروزه شمار عظیمی از آوارگان و افراد متقاضی پناهنگی را زنانی تشکیل می دهند که به لحاظ جنسیتشان قربانی نقض حقوق بشر شده اند و لذا ناچار به ترک کشور خود گردیده اند.از آن جمله زنانی که به علت ترس موجه از قاچاق، قطع اندام جنسی، خشونت جنسی ، برنامه های اجباری تنظیم خانواده و مجازات به دلیل نقض هنجارهای اجتماعی، درخواست پناهندگی داده اند ،می باشد.در این خصوص سعی می شود فقدان "جنسیت "در سایه دیگر زمینه های ایجاد ترس در کنوانسیون جبران گردد.در میان این زمینه ها "عقیده سیاسی " و "عضویت در گروه اجتماعی خاص " می تواند به جبران این نقیصه در کنوانسیون کمک کند. عضویت در گروه اجتماعی خاص اگر چه در مقایسه با دیگر زمینه های کنوانسیون از شفافیت کمتری برخوردار است اما در بیشتر رویه قضایی کشورها آزارهای جنسیتی زنان را در قالب این دلیل بر شمرده اند و کمتر به دلیل عقیده سیاسی استناد نموده اند.امروزه اکثریت کشورها آزارهای جنسیتی را به عنوان دلیلی برای اعطای پناهندگی پذیرفته اند و می توان گفت علیرغم عدم تصریح این عامل در کنوانسیون 1951 عرف بین المللی در این زمینه شکل گرفته است.