نام پژوهشگر: مهدی امینی
مهدی امینی محمد حسین رامشت
هدف اصلی این پایان نامه تفکیک اراضی حوضه آبریز میدان گل و تعیین قابلیت ها و محدودیت های هر یک از آن ها می باشد. اراضی، بر اساس فرم زمین به واحدهای دشت، دشت سر، مخروط افکنه، پلایا، تپه ماهور و دشت سر تفکیک شده و ویژگی های هر یک از آن ها شرح داده شده است. سپس با توجه به ویژگی های اساسی هر یک از واحدها، توان ها و محدودیت هایی که در بهره برداری و استفاده از آن ها باید مورد توجه قرار گیرد تشریح شده است. از جمله مسائلی که در این پایان نامه مورد توجه قرار گرفته است انجام تحلیل هایی از وضعیت حرارتی، بارش، انرژی، زمان، مواد مادری، گسل ها، آب های زیرزمینی و تبخیر و تعرق حوضه بوده و سعی شده است این تحلیل ها در رابطه با تاثیراتی که هر یک از آن ها در قالب سیستم های ژئومورفیک بر شکلزایی منطقه می گذارند، باشد. به منظور تفکیک اراضی و انجام تحلیل ها، از نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی منطقه با مقیاس های گوناگون استفاده شده است و دیگر نقشه های مورد نیاز را با استفاده از نرم افزارهای مختلف از جمله surfer، didger، arc gis، global mapper و photoshop ترسیم کرده ایم. همچنین آمار و داده های لازم را از سازمان ها و ادارات مربوطه اخذ کرده ایم. برای اثبات فرضیات تحقیق، علاوه بر استفاده از نتایج تحلیل ها، اقدام به بررسی های میدانی و مشاهده شواهد تایید کننده فرضیات نموده و عکس های مورد نیاز را تهیه کرده ایم. نتیجه ای که از اثبات فرضیات تحقیق به دست آمده این است که اولا در حوضه مورد مطالعه طی دو دوره مرطوب گذشته، دو سطح دریاچه ای متفاوت وجود داشته که دریاچه بزرگتر مربوط به دوره مرطوب تر و دریاچه کوچک تر مربوط به دوره با رطوبت کمتر است. شواهد مربوط به دوره مرطوب تر تراس های یافت شده در منطقه هستند و شواهد دریاچه کوچکتر، آبراهه های دوشاخه ای هستند که در نقشه های توپوگرافی تشخیص داده شده اند. ثانیا با توجه به اینکه حوضه در عرض های پایین جغرافیایی واقع شده، در دوره های سرد و مرطوب گذشته، فعالیت های یخسازی دائمی که بتواند رودهای دائمی ایجاد کند، انجام نمی شده است. نبود رودخانه دائمی باعث کم آب شدن دریاچه در فصول گرم می شده و همین امر مانع از شکل گیری مدنیتی گسترده در اطراف دریاچه می شده است. اما آثار و شواهدی مربوط به مدنیتی کوچک و ساده در اطراف سواحل دومین سطح دریاچه ای گذشته وجود دارد که نشان از یک نوع مدنیت هورنشینی(مدنیت مبتنی بر مرداب ها) دارد که اصطلاحا چغاسیویک نامیده می شود.
مهدی امینی حمید رضا مشایخی
با پیشرفت علم در زمینه مخابرات نوری و الکترواپتیک نمونه ی جدیدی از حسگرهای فیبر نوری مورد توجه قرار گرفتند. حسگرهای fbgاز یک توری فیبری بازتابی تشکیل شده اند. این توری ها از طریق ایجاد تغییرات ضریب شکست هسته فیبر نوری در اثر تابش فرابنفش ساخته می شوند. اندازه گیری فشار یکی از موارد کاربرد این حسگرهاست که در این پایان نامه به آن پرداخته شده است. این حسگرها قادر به اندازه گیری فشار اعمالی در راستای محوری و شعاعی فیبر نوری می باشند. یکی از مشکلات پیش رو در کاربرد این حسگرها تداخل حساسیت بین پارامترهای گوناگون اندازه گیری می باشد که راهکارها و روش های گوناگونی برای جلوگیری از این پدیده ی نامطلوب پیشنهاد شده است. استفاده همزمان از چند توری پشت سر هم از جمله روش های جلوگیری از تداخل حساسیت است که نمونه های مختلف کاربردی آن شبیه سازی شده است. در این شیوه یک سنسور توری براگ با دو توری براگ یکسان که بر روی یک فیبر نوری تک مد نوشته شده اند، توانایی اندازه گیری دو پارامتر دما و کرنش را به طور همزمان دارا می باشد. این امر زمانی میسر است که یکی از توری ها، توری مرجع، نسبت به یکی از پارامترهای دما و کرنش غیر حساس باشد. در این وضعیت بازتاب طول موج براگ توری دوم، برخلاف توری مرجع، نسبت به هر دو عامل دما و کرنش تغییر می کند. در این پایان نامه با استفاده از شبیه سازی نشان خواهیم داد که چگونه می توان دو عامل تغییر دما و کرنش را از یکدیگر متمایز و در عین حال آنها را اندازه گیری نمود. همچنین نمونه ی دیگری از توری های فیبری هستند که lpfg نامیده می شوند. اندازه گیری توسط این حسگرها بر اساس تغییر طول موج های تشدید نسبت به تغییرات محیط صورت می گیرد. در این پایان نامه طراحی و شبیه سازی سنسور فیبری توری براگ با دوره طولانی را با استفاده از tmm انجام داده، نمودارهای تغییرات طول موج تشدید نسبت به تغییرات دما و کرنش به صورت مجزا بدست آمده است. مقایسه نمودار های بدست آمده نشان می دهند که هر دو نوع سنسور دارای حساسیت یکسان نسبت به دما و حساسیت نسبت به کرنش lpfg ها تقریبا 40 برابر fbg ها می باشد. چون امکان تشکیل طول موج های تشدید با حساسیت های مختلف فقط به یک پارامتر وجود دارد می توان از این توری ها برای جداسازی حساسیت به پارامترهای مختلف استفاده کرد. همچنین، با توجه به اینکه تغییرات طول موج های کاهش یافته و شدت آن ها برای مدهای متفاوت به ویژگی های فیبر نوری و توری نوشته شده بستگی دارد، افزایش حساسیت و بهینه سازی اینگونه سنسورها از طریق رسم نمودارهای مجزا برای مدهای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان، استفاده از ترکیب fbg و lpfg به عنوان راهکار دیگری برای جلوگیری از تداخل حساسیت بین پارامترهای فیزیکی و اندازه گیری همزمان این پارامترها پیشنهاد شده و نتایج آن شبیه سازی گردیده است.
علی بهارلو مهدی امینی
شکست واژگونی خمشی، یکی از انواع شکست های محتمل در شیروانی های سنگی می باشد. این نوع شکست در اثر تنش کششی ناشی از خمش ستون سنگ ها رخ می دهد. در سال 2009، امینی و همکارانش شکست واژگونی خمشی را به روش فیزیکی و تئوریک مدلسازی کردند. در این تحقیق، ابتدا این مدل های فیزیکی با استفاده از نرم افزار عددیdm -udec در شرایط استاتیکی و دینامیکی شبیه سازی شدند. مدلسازی عددی درشرایط استاتیکی شامل ایجاد مدل بلوکی و تغییرات در آن، تعریف مدل رفتاری و خصوصیات مواد، شرایط مرزی و اولیه است. در مدلسازی دینامیکی سه نکته مهم باید در نظر گرفته شود. نکته اول، اعمال شرایط مرزی و بارگذاری دینامیکی است. به دلیل نامحدود بودن مرزهای جانبی مسائل ژئومکانیکی، از مرز ویسکوز برای کاهش انعکاس موج و افزایش دقت استفاده می شود. در این مدلسازیها، به دلیل محدود بودن ابعاد مدل فیزیکی، از مرزهای غیر ویسکوز جهت مرزبندی مدل و به دلیل صلب در نظر گرفتن کف مدل از داده های سرعت برای بارگذاری دینامیکی استفاده شد. نکته دوم ، اعمال میرایی دینامیکی است. به طور کلی، میرایی از اتلاف انرژی حاصل می شود که خود نتیجه اصطکاک داخلی در سنگ بکر و یا حرکت در امتداد سطوح درزه ها است. به همین منظور در یک تحلیل دینامیکی به روش عددی، میرایی باید ایجاد شود تا اتلاف انرژی در سیستم های طبیعی شبیه سازی شود. جهت میرا کردن نوسانات طبیعی سیستم می توان از میرایی محلی و میرایی رایلی استفاده کرد. در این مدلسازی ها، از میرایی محلی جهت میرا کردن انرژی استفاده شده است. نکته سوم، انتشار موج در مدل است. برای انتشار موج بدون اشکال در مدل ، اندازه بزرگترین المان (?l ) باید کوچکتر از یک هشتم تا یک دهم طول موج وابسته به بیشترین بسامد موج ورودی باشد. با توجه به محاسبات انجام شده اندازه المان ها باید کمتر از 75/5 سانتی متر باشد و چون اندازه المان مدل ها در حد میلی متر است لذا موج با کمترین اعوجاج از درون مدل عبور می کند. همچنین به منظور عدم تاثیر سختی درزه ها در انتقال موج مقدار آنها بسیار زیاد فرض شد. پس از مدلسازی عددی، نتایج آنها با نتایج مدلهای آزمایشگاهی و روش تحلیلی مقایسه گردید. مقایسه نتایج عددی با نتایج آزمایشگاهی و تئوریک نشان می دهند که نرم افزار عددی dm-udec ابزاری قدرتمند برای تحلیل شکست واژگونی خمشی در شرایط استاتیکی و دینامیکی می باشد.
مهدی امینی احمد ساعتچی
در این تحقیق، به بررسی ریزساختار و رفتار خوردگی مقاطع جوش غیرمشابه فولاد زنگ نزن سوپردوفازی una s32750 به فولاد زنگ نزن آستنیتی aisi 316l پرداخته شد. برای جوشکاری از فرایند جوشکاری قوسی تنگستن- گاز با قطبیت منفی و فلز پرکننده aws er2594 استفاده شد. با توجه به اهمیت حرارت ورودی در تغییر ریزساختارهای آستنیتی- فریتی، جوشکاری در چندین حرارت ورودی مختلف انجام و تاثیر حرارت ورودی بر تغییرات ریزساختار و مقاومت خوردگی منطقه جوش بررسی گردید. همچنین تاثیر عملیات حرارتی پس از جوشکاری در دمای 1125 درجه سانتی گراد بر ریزساختار و رفتار خوردگی مورد بررسی قرار گرفت. بررسی های ریزساختاری با میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی انجام گرفت. برای ارزیابی مقاومت به خوردگی، از آزمون های پولاریزاسیون پتانسیودینامیک و پولاریزاسیون سیکلی در محیط 5/3 درصد وزنی کلرید سدیم و در دمای محیط استفاده شد. نتایج نشان داد که افزایش حرارت ورودی از حدود 660 تا 825 ژول بر میلی متر، موجب افزایش درصد آستنیت فلز جوش حاصل، از 79/60 تا 47/74 درصد می شود. در اثر سیکل های حرارتی ناشی از جوشکاری، منطقه متاثر از حرارتی به عرض 200 میکرومتر و با مقدار آستنیت در حدود 30 درصد در فلز پایه زنگ نزن سوپردوفازی 32750 ایجاد شد. همچنین مقداری فریت دلتا در منطقه متاثر از حرارت فلز پایه آستنیتی l316 تشکیل می شود. نتایج حاصل از آزمون های الکتروشیمیایی نشان داد که فلز پایه سوپردوفازی 32750 در مقایسه با فلز پایه آستنیتی l316 مقاومت به خوردگی بسیار بهتری دارد. این مقاومت به خوردگی بهتر با افزایش پتانسیل خوردگی، کاهش جریان خوردگی و چند برابر شدن پتانسیل حفره دار شدن خود را نشان داد و می توان آن را به مقدار بالای عناصر کروم و مولیبدن فلز پایه سوپردوفازی 32750 نسبت داد. بررسی رفتار خوردگی فلزات جوش نشان داد که تغییر درصد آستنیت ناشی از تغییر حرارت ورودی در محدوده مورد بررسی، موجب کاهش مقاومت به خوردگی عمومی می شود، اما مقاومت به خوردگی حفره ای را تحت تاثیر قرار نمی دهد. به طورکلی، فلزات جوش و فلز پایه سوپردوفازی 32750 پتانسیل حفره دار شدن یکسان و در حدود 1000 میلی ولت نشان دادند. بررسی های تئوری انجام شده با استفاده از معیارهای مختلف بیانگر وقوع خوردگی گالوانیکی محسوس بین فلز جوش و فلز پایه آستنیتی l316 است. این مطلب با توجه به متفاوت بودن ریزساختارها قابل پیش بینی بود. عملیات حرارتی آنیل انحلالی در دمای 1125 درجه سانتی گراد و زمان 2 ساعت در مقاومت به خوردگی فلز پایه سوپردوفازی 32750 تغییر مهمی ایجاد نکرد. اما عملیات حرارتی پس از جوشکاری در همین دما موجب بهبود نسبی مقاومت به خوردگی حفره ای منطقه جوش شد. بعد از عملیات حرارتی پس از جوشکاری، افزایش حدود 25 میلی ولت در پتانسیل حفره دار شدن مشاهده شد. سرانجام قابل ذکر است با استفاده از فلز پرکننده aws er2594 و کنترل حرارت ورودی در حدود 700 ژول بر میلی متر، می توان جوشی ایجاد کرد که مقاومت خوردگی بهتری نسبت به فلزات پایه داشته باشد. همچنین با توجه به آن که بهبود مقاومت خوردگی ناشی از عملیات حرارتی پس از جوشکاری چشمگیر نیست و با درنظر گرفتن مشکلات اجرا در مقیاس عملی، عملیات حرارتی پس از جوشکاری برای اتصال مذکور توصیه نمی شود.
محمد شفیعی علویجه مهدی امینی
توده فروشویی به حجم زیادی از ماده معدنی اتلاق می گردد که روی یک سطح شیبدار ناتراوا قرارگرفته و با استفاده از حلال مناسب شستشو می شود. سازه فروشویی، واحد نخست فرآیند هیدرومتالورژی می باشد. یکی از مخاطرات این سازه ها، احتمال لغزش و ناپایداری آنها است که تبعات مالی، زمانی و زیست محیطی فراوانی دارد. تحقیقات در زمینه پایداری سازه های فروشویی محدود و پراکنده است. در این مجموعه پایداری سازه های فروشویی با استفاده از مدلسازی آزمایشگاهی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. برای مدلسازی آزمایشگاهی یک دستگاه میز شیبدار ساخته شد. ابتدا چهار ترکیب زیرلایه مورد استفاده در ساخت سازه های فروشویی به منظور بررسی تاثیر نوع زیرلایه و ژئوممبران در پایداری مدلسازی شده است. با انتخاب زیرلایه رس متراکم با ژئوممبران صاف، دیگر روش های پایدارسازی مدلسازی شدند. این روش ها شامل تاثیر بلوک غیرفعال در سازه با مدلسازی خاکریز جلوی سازه می باشد. سپس دو روش جدید برای پایداری سازه های فروشویی ارائه گردید. این روش ها شامل ساخت سازه به صورت پله ای و ساخت سازه روی بستر با شیب متغییر می باشد که با استفاده از میز شیبدار مدلسازی شدند. با استفاده از روش تحلیلی gle (مرگنسترن و پرایس) تمامی مدل های آزمایشگاهی به صورت تحلیلی بررسی شدند. نتایج مدلسازی های آزمایشگاهی نشان دهنده افزایش پایدار 7 تا 11 درجه ای در استفاده از ژئوممبران زبر است. همچنین خاکریز جلوی سازه باعث افزایش پایداری 5 تا 5/18 درجه ای، ساخت سازه به صورت پله ای افزایش 2 درجه ای و بستر با دو شیب متفاوت افزایش 5 تا 8 درجه ای در سازه های فروشویی را نشان می-دهد. در مدلسازی تحلیلی خطای حاصل زیر 8% است که نشان می دهد می توان از این روش ها برای تحلیل پایداری سازه های فروشویی استفاده نمود. در آخر لغزش اتفاق افتاده در سازه میدوک بررسی و روش مناسب برای پایدارسازی آن ارائه شده است.
مهدی امینی حسین سلیمی
دراین پژوهش با استفاده از نظریه ی آنجلیکا اسشوئرنشان دادیم که وحدت اروپا هنوزکامل نشده است واین وحدت هنگامی هنگامی به پایان می رسد و کامل می شود که اروپا دچارویِژگی های یک دولت-ملت شود؛یعنی اینکه ویژگی ها ومشخصات یک دولت ملت را به دست آورد.وهمینطور دارای یک هویت مشترک اروپایی باشد.فلذا وحدت سیاسی دفاعی و امنیتی از منظر این پِژوهش به معنی پایان یافتن فرآیند وحدت اروپا نیست. دراین پژوهش عوامل تاریخی فرهنگی درقالب اختلاف های قومی(دربلژیک) شکاف های اقلیمی مذهبی و طبقاتی در انگلستان فرانسه آلمان ایتالیا وهمینطور جنبش های اقلیت های قومی و ملی در کشورهای اسپانیاوانگلستان مورد بررسی قرارگرفتند.
محمد غلامزاده مهدی امینی
شکست واژگونی یکی از شکست های مهم در شیروانی های سنگی و شیب های طبیعی است. با توجه به سازوکار این نوع شکست، شکست های واژگونی به سه گروه اصلی خمشی، بلوکی و بلوکی– خمشی تقسیم بندی می شود. از آنجایکه غالباً، درزه ها و ناپیوستگی های موجود در توده سنگ کاملاً منظم و شکل یافته نیستند، شکست های واژگونی ایده آل خمشی و بلوکی در طبیعت کمتر دیده می شوند، از این رو شکست واژگونی بلوکی- خمشی یکی از معمولترین شکست های واژگونی در شیروانی های سنگی است. در این شکست بعضی از بلوک های سنگی در اثر خمش شکسته شده و برخی دیگر در اثر نیروی وزن واژگون می شوند. در فصل اول این پایان نامه شکست های اصلی واژگونی معرفی گردیده است و سپس در فصل دوم به روش های مدلسازی فیزیکی در ژئوتکنیک پرداخته شده و سه روش شبیه سازی میز اصطکاکی، میز شیبدار و سانتریفیوژ مورد بررسی قرار گرفته است و در نهایت از روش مدلسازی میز شیبدار به دلیل سر و کار داشتن با شتاب گرانش یک g، جهت مدلسازی ها استفاده شد. در فصل سوم روش ساخت و مشخصات بلوک های استفاده شده در مدلسازی های آزمایشگاهی بیان گردیده است و در نهایت با بررسی تحلیلی شکست واژگونی خمشی و بلوکی– خمشی و مدلسازی های آزمایشگاهی مناسب سعی در ارائه یک روش تحلیلی مناسب برای این نوع شکست شده است.
مهدی امینی محمد محمدرضایی
رساله چیستی و معیار صدق را از نگاه دو فیلسوف بزرگ، ملاصدرا و کانت، بررسی می¬کند. معرفت شناسی نه تنها یکی از مهم ترین دانش های فلسفی و مبنایی ترین آن تلقی می شود، بلکه اساسی-ترین پایه در رسیدن به گامهای بعدی نیز می¬باشد؛ به این معنا که اگر اصل معرفت انکار شود تمام دانش های انسان زیر سوال می رود. هدف این تحقیق عمق بخشیدن به مقوله صدق و بررسی آن در دو حوزه متفاوت فلسفی است؛ به خاطر نوپا بودن این مسئله معرفت¬شناختی، و پیچیدگی در مباحث کانت، به ویژه نبود دیدگاهی نظام¬مند از او، نگارنده تصمیم دارد تا ابعاد، زوایا و مولفه های «صدق» را بررسی کند. روش تحقیق پایان¬نامه، توصیفی تحلیلی درباره چیستی و معیار صدق از دیدگاه ملا صدرا و کانت است. از طرفی نتایج به دست آمده در مورد چیستی صدق از منظر صدرالمتألهین همان مطابقت قضیه با واقع است؛ بنابراین او در باب معیار صدق مبناگراست. یعنی معتقد است همه گزاره¬ها و معرفت¬های انسان به گزاره¬های پایه بی نیاز از اثبات منتهی می¬گردد. از طرف دیگر کانت، معرفت شناسی را محصول مشترک ذهن و ارتسامات حسّی برگرفته از اشیای خارجی می¬داند. از نظر کانت، جای ذهن و عین باید عوض شود. برخی از شارحان از جمله نورمن کمپ اسمیت او را از مبدعان و بنیانگذاران انسجام گرایی معرفی کرده¬اند؛ که این دیدگاه مبتنی بر درون¬گرایی در معرفت است. معیاری که کانت به آن اشاره می¬کند، مطابقت واقع با ذهن است طوری که واقعیت، با استفاده از مقولات دوازده گانه بر ذهن منطبق می¬شود و مکانیزم شناخت را تبیین می¬کند. اما مهمترین لوازم اعتقادی ملاصدرا و کانت درباره صدق این است که ملاصدرا هستی شناسی را با معرفت شناسی پیوند می¬دهد وی معرفت را هم سنخ وجود بلکه عین وجود می داند و اما برخی از لوازم اعتقادی معرفتی کانت درباره صدق این است که از نظر کانت علم را نباید با وصف کاشفیت از واقع و نفس الامر تعریف کرد وآنچه به عنوان معرفت در ذهن انسان صورت میبندد، دیگر تصویری دست نخورده از عالم واقع و خارج نیست، بلکه تصویری است ساختهء مشترک ذهن و عالم خارج،که آن را «پدیدار» یا «فنومن» مینامد.
مهدی امینی مسعودرضا هاشمی
در این پژوهش معماری یک سوئیچ مقیاس¬پذیر پیشنهاد شده است. معماری یک سوئیچ به تکنولوژی مورد استفاده جهت پیاده¬سازی سوئیچ بستگی خواهد داشت. در واقع با توجه به مزایای تکنولوژی fpga از جمله دسترس¬پذیری، هزینه پایین اقتصادی و زمان کوتاه پیاده¬سازی و محدودیت¬های موجود جهت استفاده ازطراحی asic از جمله پروسه پیچیده طراحی asic و هزینه بالا، تکنولوژی fpga به عنوان یک راه حل مناسب جهت پیاده¬سازی معماری مقیاس¬پذیر انتخاب شده است. با این حال تکنولوژی fpga نیز محدودیت¬هایی از جمله محدودیت تعداد پین و منابع در پیاده¬سازی خواهد داشت. بنابراین با توجه به این تکنولوژی و محدودیت¬های موجود، معماری یک سوئیچ مقیاس پذیر پیشنهاد شده است و جهت تست ساختار پیشنهادی، یک نمونه سوئیچ بر روی بستر fpga از خانواده spartan6 پیاده¬سازی شده است. در این پژوهش به بررسی منابع مورد نیاز و محدودیت¬های پیاده-سازی سوئیچ¬های با اندازه بزرگ بر روی بستر fpga پرداخته شده است. بنابراین جهت طراحی و پیاده¬سازی سوئیچ¬های با اندازه بزرگ قادر به برآورد منابع مورد نیاز، شناسایی محدودیت¬های منابع و متناسب با آن انتخاب بستر مناسب fpga برای پیاده¬سازی سوئیچ با اندازه بزرگ خواهیم بود. هدف اصلی از ارائه ساختار معرفی شده در این پژوهش، این است که هر یک از بلوک¬های استفاده شده در این طرح در یک چیپ fpga به صورت مجزا پیاده شود و سپس این چیپ¬ها بر اساس طرح پیشنهادی و بر روی یک بورد به صورت سلسله مراتبی کنار یکدیگر قرار گرفته و سوییچ با اندازه بزرگتر را تشکیل دهند. اما در این پژوهش، به دلیل عدم دسترسی به بوردی با این شرایط، در مرحله اول به منظور تست عملکرد صحیح ساختار معرفی شده، کل طرح در مقیاس کوچک¬تر درون یک چیپ fpga پیاده سازی شده است که در آن اندازه بلوک¬های سوئیچینگ، 5x5 بوده و در دو لایه یک سوئیچ را تشکیل می¬دهد. در ساختار اصلی اندازه¬ی بلوک¬های استفاده شده، توسط منابع چیپ fpga مورد استفاده تعیین خواهد شد.
مهدی امینی عباس پورشهباز
هدف: مشکلات عمده نظام تشخیصی اختلال های شخصیت در ویرایش dsm-iv منجر به بازنگری در متن dsm شد. در راستای این بازنگری یک سیستم جایگزین چندوجهی برای نظام dsm-5 مطرح شد. علی رغم پشتوانه پژوهشی مطلوب و مزیت های مدل ابعادی نظام dsm-5، پژوهش های بالینی معطوف به اختلال های خاص و مطالعات بین فرهنگی نسبتاً کمی در این حوزه انجام شده است. از این رو پژوهش حاضر سه هدف داشت: هدف اول، بررسی روایی مدل ابعادی نظام dsm-5 در اختلال های شخصیت ضداجتماعی و مرزی؛ هدف دوم، بررسی ویژگی های روانسنجی و میزان انطباق ابزار تشخیص گذاری ابعادی اختلال های شخصیت در dsm-5، و هدف سوم نیز تعیین ماهیت (ابعادی ـ مقوله ای) اختلال های شخصیت ضداجتماعی و مرزی در مدل ابعادی بود. روش: این مطالعه از نوع پژوهش های مقطعی بودکه در دو مرحله (مرحله بررسی ابزار و مرحله بررسی مدل) انجام شد. در مرحله اول 94 نمونه، و در مرحله دوم 346 نفر نمونه شرکت داشتند. این افراد در دو گروه بالینی (مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی و مرزی) و گروه غیر بالینی بودند. این افراد با روش نمونه گیری قضاوتی و بر اساس ملاک های ورود و خروج پژوهش، از زندان های استان تهران، درمانگاه روانشناسی بالینی و روانپزشکی بیمارستان های رازی و طالقانی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل scid-ii، neo-pi-r و ابزار پیشنهادی کارگروه dsm-5 برای تشخیص ابعادی اختلال های شخصیت (یعنی مقیاس ارزیابی سطوح کارکردی شخصیت (lpf) و فرم متخصص بالینی برای سنجش خصیصه های شخصیت (clinicians ptrf)) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش های همبستگی، آزمون تعقیبی توکی، آزمون roc، آزمون اندازه گیری های مکرر و ماکزیمم کوواریانس هیتمکس با نرم افزارهای spss-16 و natax انجام شد. نتایج: نتایج پژوهش نشان دهنده قابلیت انطباق، اعتبار و کارآیی بالینی خوب ابزار در نمونه ایرانی مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی و مرزی بود. همچنین یافته ها حاکی از روایی مطلوب مدل ابعادی در تشخیص اختلال های شخصیت ضداجتماعی و مرزی بود (در سطح خطای 05/0 و 01/0 معناداری). تحلیل طبقه ـ متریک نشان دهنده ماهیت طبقه ای این دو اختلال بود. بحث: بطورکلی یافته ها نشان دهنده کفایت مدل ابعادی در تشخیص اختلال های شخصیت ضداجتماعی و مرزی بوده و این نتایج همسو با نتایج پژوهش های دیگر بود.
مهدی امینی خلیل فقیهی
در این پروژه نمونه های مختلفی از نانوکامپوزیت های پلی ایمید تقویت شده با درصدهای مختلف نانو ذرات اصلاح شده اکسید آهن از یک تا پنج درصد وزنی به روش درجا به طور موفقیت آمیزی تهیه شدند. ماتریس پلی ایمیدی به کار رفته در تهیه نانوکامپوزیت ها از طریق واکنش تراکمی بین بنزوفنون 3،′3،4،′4-تتراکربوکسیلیک دی¬انیدرید و 3،′3 دی آمینو دی فنیل سولفون در حلال دی متیل استامید تهیه شد. بهینه سازی کامل هندسی پلی ایمید و همچنین انتقال بار درون مولکولی در حالت پایه به روش های hatree-fock و b3lyp و با مجموعه پایه 6-311 ++ g (d,p) محاسبه شده و نتاج تجربی و تئوری در کنار هم گذارش شده است.ساختار و مورفولوژی پلیمر و نانوکامپوزیت ها از طریق روش های طیف سنجی مادون قرمز -(ft-ir)، اسپکتروسکوپی رزونانس مغناطیسی هسته ای (1h nmr)، پراش پرتو ایکس (xrd)، میکروسکوپ روبشی نیروی اتمی (afm)، میکروسکوپ الکترونی روبشی(sem) ، مغناطش سنج نمونه مرتعش (vsm)، آنالیز گرما وزن سنجی (tga) و تست کششی (tensile testing) مورد بررسی قرار گرفت.
مهدی امینی رضا خواجوی
یکی از کاستی های روش های عددی و از آن میان، روش اجزای محدود، در شبیه سازی انتشار امواج، پدیده پاشیدگی عددی است. پژوهشگران، به منظور غلبه بر پاشیدگی عددی، شیوه های گوناگونی را به کار برده اند. در این پایان نامه، از قالب جزء محدود به منظور کاهش اثرات پاشیدگی عددی بهره گرفته شده است. قالب جزء محدود ماتریس جرم/ سختی عاملداری است که مقداردهی به عامل های آزاد آن، نمونه های گوناگونی از جزء محدود را با یک پیکره مشخص به دست می دهد. با بهینه یابی عامل های آزاد قالب های جرم و سختی، می توان پاشیدگی پاسخ های عددی مسئله انتشار موج را کمینه کرد. در این پایان نامه، بهینه یابی عامل های آزاد با هدف تطابق حداکثری مقادیر بسامدهای ارتعاشی سامانه پیوسته و گسسته شده با روش اجزای محدود، در دامنه های بسامدی دلخواه، صورت می گیرد. نتایج به دست آمده برای مسأله انتشار موج یک بعدی نشان دهنده آن است که شیوه بهینه یابی قالب های جرم و به ویژه سختی، تأثیر بسزایی در کاهش اثرات پاشیدگی عددی دارد.
مهدی امینی سید مرتضی مرندی
تثبیت خاک های ریزدانه در لایه های خاکریز و بستر راه ها یکی از مباحث مهم در عملیات راه سازی است. در حالی که استفاده از آهک و سیمان از روش های رایج تثبیت خاک های رسی محسوب می شوند، بسیاری از خاک ها به علت دارا بودن مقادیر قابل توجهی رس یا لای، برای بکارگیری درلایه های زیرسازی راه مناسب نیستند. البته با وجود مفید و موثر بودن این روش ها، اما به دلیل مشکلات بسیار در تهیه، اجرا و بهره برداری و همچنین صدمات زیست محیطی، روش های جایگزین در حال بررسی هستند. با استفاده از فناوری نانو، محصولی ساخته شده است که همچون یک لایه روغنی روی ذرات خاک رس را می پوشاند. این محصول حرکت پذیری یون و مبادله آن را کاهش داده و همزمان با حذف نمودن جذب آب، خاک رس را آب گریز می نماید.
مهدی امینی بهروز دولتشاهی
چکیده ندارد.
مهدی امینی
چکیده ندارد.