نام پژوهشگر: سعیدهسادات هاشمی
سعیده سادات هاشمی پروانه کارکیا
امروزه، استعارات نقش مهمی را در محیطهای آموزشی برای مفهوم سازی و تأمل در ماهیت تدریس و یادگیری ایفا کرده و به طور فزآینده ای به عنوان روشی برای تحقیق در زمینه ساختارهای زیرین نظام باورهای معلمان به کار رفته است. همچنین استعارات به عنوان ابزاری شناختی، دربالا بردن آگاهی معلمان از خود، نقش قابل توجهی را ایفا کرده اند. از اینرو، مطالعه کیفی حاضر به بررسی و طبقه بندی استعارات بیست و هفت نفر از معلمان زن و مرد زبان انگلیسی پرداخته است که دررشته ی آموزش زبان خارجی (tefl)در دو دانشگاه تهران مشغول به تحصیل بودند. این معلمان برای توصیف نوع مفهوم سازی خود در خصوص مفهوم "کلاس زبان انگلیسی" از استعاره بهره بردند. در ابتدا، معلمان جمله ناتمام "کلاس زبان انگلیسی مثل... است زیرا ..." را در قالب یک پاراگرف تکمیل کردند. سپس، به منظور دستیابی به بینش و درک عمیق تر، از هر یک از شرکت کنندگان در مطالعه خواسته شد تا درمصاحبه ی نیمه تنظیم شده( semi-structured) شرکت کنند و همچنین چک لیست عقاید معلمان را تکمیل کنند. داده های به دست آمده بصورت کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. بدین ترتیب، بیست و پنج استعاره قابل قبول و هشت مقوله ی ذهنی مشخص و نیز پیامدهایی در خصوص مفاهیمی چون معلم زبان انگلیسی، زبان آموز و فرآیندهای تدریس و یادگیری مشخص و حاصل شد. در این مطالعه، این نتیجه به دست آمد که استعاره همواره می تواند به عنوان ابزاری مفید برای استخراج واستنباط تصورات معلمان در مورد نحوه تدریس و یادگیری به کار گرفته شود و به عنوان وسیله ای برای تأمل بیشتر و بالا بردن آگاهی به کار رود. در پایان، کاربردهای این مطالعه و پیشنهادهایی برای انجام مطالعات بیشتر در این زمینه خاطر نشان شده است.