نام پژوهشگر: اشرف فرهادینیا
اشرف فرهادی نیا علیرضا آزادی
پایان نامه ی حاضر کوششی برای ارائه تصویری روشن از جایگاه روش پدیدارشناسی ادموند هوسرل، به عنوان یکی از مهمترین جریان های فکری معاصر، در هرمنیوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر است. ابتدا آراء هر کدام از این دو فیلسوف را در دو فصل جداگانه توصیف و تحلیل و سپس در فصل چهارم با هم مقایسه کرده ایم. با مقایسه ی هرمنیوتیک فلسفی گادامر با پدیدارشناسی هوسرل، فهمیدیم که گادامر خودش را به جنبش پدیدارشناسی متعلق می داند، جنبشی که با پژوهش های منطقی هوسرل آغاز شده در آثار شلر و اثر اخیر هوسرل در باب زیست جهان قوام و بسط یافته و با پدیدارشناسی هایدگر تکمیل یافته است. هرمنیوتیک فلسفی گادامر همانند آثار اولیه هایدگر بعضی از مفاهیم کلیدی همچون حیث التفاتی، زیست جهان و افق را از پدیدارشناسی هوسرل می پذیرد. بنابراین این اندیشه های تأثیرگذار هوسرل بود که گادامر را برای نظریاتش آماده کرد. با وجود این، ما نمی توانیم دیدگاه انتقادی گادامر را در مورد بعضی از مفاهیم کلیدی پدیدارشناسی هوسرل، مثل ذهنیت استعلایی، ادراک صرف و غیره نادیده بگیریم. علاوه بر این، بین پدیدارشناسی هوسرل و هرمنیوتیک فلسفی گادامر شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد که بدان در متن اشاره شده است. به طور خلاصه، از جمله نتایج این پایان نامه این است که اگرچه گادامر از اندیشه ی فلسفی هوسرل تأثیر پذیرفته است، امّا اندیشه ی فلسفی او همان اندیشه ی فلسفی هوسرل نیست. گادامر بیشتر از اندیشه ی هایدگر تأثیر پذیرفته است. در این پایان نامه از روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی استفاده شده است.