نام پژوهشگر: محمد معینالدینی
محمد معین الدینی مرتضی حیدری
نگارگری ایرانی صحنه تجلی مرتبه ای از عالم است که در اندیشه هنرمند ایرانی جای دارد، یکی از این تجلیات تصویری در طبیعت جلوه می نماید؛ طبیعت و طرز نگرش به آن و به خصوص نسبتی که بین طبیعت با دیگر بازیگران صحنه نگارگری همچون انسان برقرار است تا حد زیادی به فهم اصول زیبایی شناسی نگارگری ایرانی کمک می نماید، نمود طبیعت در نگارگری ایرانی در طول تاریخ خود وام دار نگاه هنرمندانی است که سرچشمه الهام خود را از سنت های هنری، تاریخی و ادبیات ایرانی که ریشه در عرفان و فلسفه و ادبیات ایرانی ـ اسلامی داشته، می گرفتند و حاصل جمع تفاسیر هنرمند ایرانی از این عقاید و همچنین بهره -مندی از عناصر فرهنگ وارداتی غربی و شرقی به خصوص چین، در نهایت استحاله همه اینها، منجر به بازنمود دنیایی مینوی در نگاره ها می شد. در این میان و خصوصاً در دوران صفویه با مطالعه جایگاه طبیعت در نگاره ها، به خوبی می توان سیر تغییر در الگوهای زیبایی شناختی نگارگری ایرانی را مطالعه کرد. در دوران صفویه جنبه تأثیرپذیری نگارگری ایرانی رفته رفته از الگوهای شرقی به الگوهای غربی(اروپایی) گرایش پیدا نمود. طبیعت در نگارگری ایرانی در عهد صفویه در ابتدا در ادامه تمامی سنت های تصویری و زیبایی شناسی اصیل نقاشی ایرانی به پیش می رود ولی رفته رفته با تحولات عمده سیاسی و اجتماعی از جمله روابط روزافزون با غرب، تغییری عمده در نگرش به پدیده ها و به خصوص نمود عینی طبیعت در نگارگری به وجود می آید تا جایی که نقش اصلی طبیعت در برخی از آثار هنرمندان به پس زمینه صرف محدود می گردد و یا به کلی حذف می شود و در آثار متأخر این دوره فدای انسان و ترکیب بندی انسانی آثار می شود.