نام پژوهشگر: بهنام فروغیفر
بهنام فروغی فر حسین دهشیار
همان طور که طی فصل های بررسی شد اصلاح شورای امنیت هر چند از زمینه های مهمی برخوردار اسن ولی در عین حال موانع مهم تری در این راه وجود دارد . مهمترین زمینه ی اصلاح شورای امنیت در اوایل دهه 90 و با فروپاشی شوروی شکل گرفت همان گونه که شرح داده شد ، که اکثر قطع نامه هایی که قرار بود شورا صادر کند ، با وتوی جهان شرق و یا جهان غرب بلوکه می شد . توجه به وتو ی های صورت گرفته در دوران جنگ سرد ، این مساله ای را کاملا آشکار می کند در مقابل فروپاشی شوروی و پایان نظام دو قطبی در اوایل دهه 90 شرایط مساعدی را برای فعالیت سازمان ملل بویژ] شورای امنیت ایجاد کرد و گونه ای که برای اولین بار شورا در شرایطی قرار گرفت که تحت آن شرایط توانست وظایفی را که منشور برای آن در نظر گرفته بود ، به نحوه بهتری انجام دهد ، علاوه بر این می توان موارد دیگری نیز اشاره کرد . افزایش قدرت و جایگاه بعضی از بازیگران بین المللی مانند ژاپن و آلمان نیز یکی دیگر از این ضرورت هاست دو کشور مذکور با توجه به شرایطی که در دوران جنگ سرد وجود داشت توانستند دست به بازسازی خود بزنند به گونه ای که در حال حاضر دارای دومین و سومین اقتصاد برتر جهان هستند . آلمان و ژاپن با توجه به این جایگاه ، خود را شایسته عضویت در شورا می دانند و تا حد زیادی درخواست آنها منطقی به نظر می رسد ، چرا که این دو کشور عملا توانستند دولت هایی همچون فرانسه و روسیه را که دارندگان جایگاه ثابت و حق وتو در شورا را در جای بگذارند بنابراین عدم توجه به خواست آنها با واقعیات جهان کنونی یازگاری ندارند . علاوه بر این ها مسائل دیگری وجود دارد که باعث شده مساله اصلاح بیشتر مورد توجه قرار گیرد . در حالی که در زمان تاسیس سازمان ملل بسیاری از کشورهایی که در حال حاضر تحت عنوان کشورهای در حال توسعه شناخته می شوند اصولا وجود نداشتند ، ولی در حال حاضر این دسته از کشورها بخش اعظم سازمان را تشکیل می دهند و این در حالی است که در بین اعضای دائم شورا تقریبا نماینده ای ندارند . این کشورها در چارچوب سازمان عدم تعهد بارها به این مساله اشاره کرده و خواستار آن هستند که از بین آنها کشور و یا کشورهایی به عضویت دائم شورای امنیت در آید . علاوه بر این باید به این نکته اشاره کرد که بعد از جنگ سرد وظایف شورا به شدت گستردگی یافته و در زمینه هایی مثل عملیات حفظ صلح ، اصولا وظایف کنونی شورا را با گذشته قابل مقایسه نیست . اگر قرار است که شورا وظایف جدید خود را به نحو بهتری انجام دهد گسترش اعضای آن ضروری به نظر می رسد . از جمله موارد دیگری که می توان از آن به عنوان یک ضرورت یاد کرد ، بالا بردن سطح نمایندگی می باشد . بر این اساس گفته می شود در زمان ایجاد سازمان ملل نسبت دولت های عضو شورا به دولت هایی که در سازمان عضو هستند حدود یک به پنج بود ولی در حال حاضر این نسبت به حدود یک به سیزده رسیده و بنابراین شورای امنیت از نظر واقعیت های موجود و نه صرفا از نظر حقوقی نماینده کشورهای عضو سازمان نیست . در نتیجه افزایش اعضای شورا برای بهبود سطح نسبت بین دو امری ضروری به نظر می رسد بالا بردن میزان مشروعیت تصمیمات نیز از دیگر ضرورت های اصلاح شوراست . بر اساس این اصل در حال حاضر به دلیل این که تصمیمات شورا در انحصار یک سری کشورهای خاص می باشد طبیعتا از مشروعیت کمتری برخوردار است . برای بالا بردن مشروعیت تصمیمات شور و در عین حال برای این که تصمیمات واقعا عملی شوند افزایش تعداد اعضای شورا از مناطق مختلف جهان یک امر شروری می باشد . ولی با همه این تفاسیر اصلاح شورای امنیت با موانع عمده ای روبه روست که می توان به ساختار نظام بین الملل از یک طرف و حق وتو و مساله عضویت از طرف دیگر اشاره کرد . ساختار نظام بین الملل در چارچوب دیدگاه والتر مهمترین مانع اصلاح شورا و حتی فراتر از آن ، موفقیت و ناکامی شورای امنیت است . در چارچوب دیگری والتر در عرصه روابط بین الملل ساختاری وجود دارد که تعیین کننده رفتار و و روابط دولت هاست . از نظر او سطوح متفاوتی برای بررسی رفتار دولت ها و در نهایت تبیین رویدادها در عرصه بین المللی وجود دارد . او هر چند که سطوح دیگر را نادیده نمی گیرد . ولی همان گونه که فته شد سطح سوم را عامل اصلی می داند . سیستم بین المللی از سه اصل تشکیل شده است . اصل اول ، اصل نظم دهنده است که همان آنارشی در معنای نبود اقتدار مرکزی می باشد اصل دوم ، هم شکلی توانایی ها که در نظر والتز از اهمیت زیادی برخوردار است ، چرا که تنها در این اصل می باشد که ما می توانیم شاهد تغییر و تحول باشیم. توزیع توانایی ها سیال است و می تواند نظام بین الملل را دچار تحول کند . بر اساس این اصل نظام بین الملل می تواند تک قطبی ، دو قطبی و یا چند قطبی باشد . نکته مهمی که در این تغییر و تحولات وجود دارد در این است که در هر نظام بین المللی قواعد خاص و شرایط خاصی برای دولت ها ایجاد می کنند و در هر کدام از آ« نظام محدودیت هایی که برای دولت ها وجود دارد متفاوت است از طرف دیگر با توجه به این که از نظر رئالیست ها سازمان های بین المللی نیز چندی جز توافق ما بین دولت ها نیستند آنها نیز تابع و تحت تاثیر نظام های بین المللی هستند که در آن فعالیت می کنند.