نام پژوهشگر: نرگس خواجه‌روشنایی

ارزش گذاری اقتصادی آب در بخش کشاورزی و نقش آن در مدیریت منابع آبی مطالعه موردی: شهرستان مشهد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1388
  نرگس خواجه روشنایی   محمود دانشورکاخکی

در شرایطی که جوامع با بحران افزایش جمعیت روبرو است و منابع آبی کفاف تأمین نیازهای جمعیت رو به رشد با نرخ فزاینده را نمی¬نماید، پیشنهادات متعددی در راستای استفاده بهینه از این منابع ارزشمند به عنوان راهکار از سوی صاحب نظران ارائه شده است. از جمله مهمترین این راهکارها، تغییر در مدیریت منابع آبی، حرکت از مدیریت بر مبنای عرضه به مدیریت بر مبنای تقاضا و اصلاح نظام قیمت¬گذاری مبتنی بر ارزش اقتصادی آب، به عنوان کارآمدترین ابزار مدیریت تقاضا، ذکر گردیده¬اند. خشکسالی¬های اخیر و عدم تأمین آب مورد نیاز در تولید محصولات در ایران، محققان بسیاری را برآن داشت تا با ارائه راهکارهای مناسب مدیریتی، عملکرد این نهاده را در بخش کشاورزی بهبود دهند. مطالعه حاضر در راستای این هدف با استفاده از داده¬های جمع¬آوری شده پرسشنامه¬ای در سال 86-87 در شهرستان مشهد، ارزشگذاری اقتصادی آب را در دو روش تابع تولید و قیمتگذاری کیفی(hp) مورد توجه قرار داده است. در روش تابع تولید، با توجه به مشکلات موجود، ضرایب توابع را در دو روش کلاسیک و آنتروپی حداکثر تعمیم یافته (gme) برآورد نموده و نشان داده است که روش آنتروپی بر اساس معیار آماری مورد استفاده، (s(p ، قادر به برآورد مناسبی از ضرایب توابع نبوده و نمی¬توان از نتایج آن جهت برآورد ارزش اقتصادی آب استفاده نمود. در مقابل، نتایج روش کلاسیک نشان داد که تابع ترانسلوگ در محصول گندم و تابع درجه دوم تعمیم یافته در محصول گوجه¬فرنگی، بهترین اشکال توابع در تعیین ارزش اقتصادی آب هستند. در نتیجه، ارزش اقتصادی آب در محصول گندم معادل 1870 ریال و در گوجه فرنگی معادل1680 ریال محاسبه گردید. نتایج مربوط به کشش¬های تقاضای قیمتی آب در هر یک از این محصولات نیز حاکی از این بود که تقاضای آب در قیمت¬های سایه¬ای آن در محصول گندم، بی¬کشش و در محصول گوجه فرنگی با کشش هستند. ارزش اقتصادی آب در روش قیمتگذاری کیفی زمین نیز معادل 1014 ریال محاسبه و تحلیل حساسیت آن، با توجه به متغیرهای مؤثر، مورد ارزیابی قرار گرفت. این مطالعه پس از بررسی روش¬های ارزشگذاری اقتصادی آب، در راستای برآورد اهداف مدیریتی و با توجه به مشکلات و موانع سیاست¬های قیمتی، روش¬ها و سیاست¬های غیرقیمتی را مورد توجه و اولویت¬بندی قرار داد. بدون شک این سیاست¬ها بعنوان ابزار کارآمدی در اعمال مدیریت منابع آبی، می¬توانند مورد توجه و استفاده برنامه¬ریزان و سیاستگذاران در راستای نیل به اهداف کلان توسعه پایدار اقتصادی قرار گیرند. نتایج بدست آمده در فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) نیز نشان داد که راهکار آموزش کشاورزان در اولویت اول و سیاست-های تنبیهی و تشویقی در اولویت¬ آخر قرار دارند.