نام پژوهشگر: شیوا انگورانی
شیوا انگورانی سیروس یگانه
با گذر از قرن هجدهم و ظهوراندیشه های نودرباب چگونگی سعادت بشری وشکل گرفتن تفکراتی درمورد برتری انسان طبیعی وکمال او در کنارطبیعت ، توسط اندیشمندانی چون ژان ژاک روسو، زمینه های آنچه بعدها «بدوی گرایی» درهنر نام گرفت، پدید آمد. بدوی گرایی نه یک مکتب بلکه شیوه ای در نگرش به کل دست آوردهای فرهنگی غرب ازسوی متفکران و به تبع آنها هنرمندان بود. وقایع سیاسی و اجتماعی خصوصاً سلطه جوییهای استعمارگران? غرب ابتدا موجب مواجه? انسان غربی با منابع ذوق شرقی و شکل گیری «ارینتالیسم» و سپس در اواخرقرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم با توجه به هنرافریقا و اقیانوسیه منجربه «بدوی گرایی» در هنرشد. توجه به آثارهنری بدوی ونحو? نگرش بدوی به هستی، تحولات عظیمی را سبب شد که به جرأت می توان گفت دربرگیرند? بهترین آثار خلق شده توسط هنرمندان مدرن بود. گوگن را اولین بدوی گرا می شناسند. پس از او فوویست ها مطرح می شوند و اوج اعتلای این رویکرد را به پیکاسو نسبت می دهند. پس از پیکاسو هم تا زمان حاضراین رویکرد ادامه دارد و بستر آفرینشهای متنوع و بدیع بوده است. آنچه مد نظراین هنرمندان بوده ، دست یافتن به سرچشمه های هستی از طریق درون نگری بوده است. با توجه به آراء مردم شناس معاصرجوزف کمبل این درون نگری سنت شکنانه می تواند هنرمند مدرن را درمقام قهرمان عصرحاضرقرار دهد که با گذراز سدهای موجود ناجی معنویت خواهد بود. آنچه نگارنده در این مجال انجام داده است پژوهشی کتابخانه ای درمورد تأثیرهنرو اندیش? بدوی بربدوی گرایی مدرن و اساساً جایگاه و علل شکل گیری این رویکرد درهنرمدرن است.