نام پژوهشگر: جواد امام جمعهزاده
امین کوشکی حسین مسعودنیا
حزب موتلفه اسلامی قدیمیترین حزب حال حاضر کشور است. این حزب در سال 1342 و با پیشنهاد حضرت امام خمینی(ره) و از ائتلاف چندین گروه مبارز آن زمان به وجود آمد و توانست نقش موثری در حرکتهای ضد رژیم شاهنشاهی ایران ایفا نماید. از جمله مهمترین فعالیتهای این گروه قبل از انقلاب ترور حسنعلی منصور،نخست وزیر وقت بود.موتلفه در جریان انقلاب اسلامی نیز فعالیتهای موثری داشت و پس از انقلاب و با تشکیل حزب جمهوری اسلامی به فعالیت در این حزب پرداخت و البته انسجام احتیاطی خود را حفظ کرد.پس از تعطیلی حزب، در سال 1367 با عنوان «جمعیت موتلفه اسلامی»مرحله جدید فعالیت خود را آغاز نمود و در سال 1369 از وزارت کشور پروانه رسمی گرفت.در سال 1382 با رأی مجمع عمومی هفتم عنوان«حزب موتلفه اسلامی»را برگزید.هدف اصلی این تحقیق تبیین و تحلیل مواضع سیاسی حزب موتلفه در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی در خصوص عملکرد ایشان و گروههای اصلاح طلب است.فرضیه تحقیق عبارتست از اینکه اولا حزب موتلفه در این دوران نقش یک حزب منتقد را بازی می کرده است و ثانیا این حزب در این دوران یک حزب تأثیرگذار بر عرصه سیاست داخلی بوده است.روش مطالعه و بررسی فرضیه ها و یا پاسخگویی به سوالات این تحقیق توصیفی و تحلیلی می باشد که با استفاده از روش کتابخانه ای و منابع اینترنتی و نیز مصاحبه صورت می پذیرد.بررسی عملکرد حزب در این دوره نشان می دهد هرچند موتلفه انتقادهای شدیدی علیه دولت و اصلاح طلبان داشته است لیکن به دلیل تحلیل ها و پیش بینی های نادرست نتوانسته نقش یک حزب تاثیر گذار را داشته باشد.
مهدی رضایی مجتبی عطارزاده
زنان در طول تاریخ همواره از جمله اقشار ضعیف و محروم جامعه بوده اند که در اشکال مختلف و در عرصه های گوناگون اجتماعی مورد تبعیض و محرومیت قرار گرفته اند،در صورتی که در حیات بشری،از کارکرد و جایگاه رفیعی برخوردار می باشند.زنان از سویی نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند و از سوی دیگر پرورش دهنده و تربیت کننده نیمه دیگر جامعه می باشند.بر همین اساس پرداختن به مسائل و تحولات مربوط به آنان در جامعه،از اهمیت و ارزش بسزایی برخوردار است.از جمله تحولات مربوط به زنان که طی دهه های اخیر درکشورمان شاهد آن بوده ایم پدیده افزایش حضور دختران در دانشگاههای کشور می باشد.مسئله ای که بی شک در آینده اثرات و پیامدهای مختلفی در عرصه های گوناگون اجتماعی در پی خواهد داشت.در واقع می توان گفت این موضوع توجه بسیاری از صاحبنظران رشته های مختلف را به خود معطوف نموده است و در قبال آن رویکرد های متفاوتی اتخاذ شده است به صورتی که برخی پیدایش این پدیده را مثبت و آن را یک فرصت برای جهش کشور در مسیر توسعه ارزیابی کرده اند و در مقابل عده ای با بیان پیامدهای منفی این مسئله،آن را مقدمه ای برای یک بحران در آینده می دانند.باتوجه به مطالب گفته شده هدف از این پژوهش بررسی پیامدهای این رخداد از منظر سیاسی می باشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی می باشد که سعی شده است با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی به این موضوع پرداخته شود.یافته های این جستار نشاندهنده آنست که اگرچه افزایش دختران در دانشگاهها و علم آموزی آنان منجر به بالارفتن سطح آگاهی و توانمند سازی آنان در عرصه های مختلف اجتماعی و فرهنگی می شود و زنان ضمن آگاهی از حقوق خاص خود،در پیگیری مباحث تبعیض جنسیتی اهتمام جدی تری از خود بروز می دهند ولی در عرصه سیاسی به دلیل برخورداری زنان از خلق و خوی و روحیات سیاسی محافظه کارانه،حضور آنان در حوزه های اجتماعی در آینده منجر به غلبه فرهنگ سیاسی تبعی بر جامعه خواهد شد.