نام پژوهشگر: محمدرضا امامجمعه
زهرا نهاردانی محمدرضا امام جمعه
موضوع این پژوهش عبارت است از بررسی عنصر زمان در برنامه درس تمرین درمانی 2 از نظر شرکاء برنامه درسی و هدف این تحقیق شناسایی و مقایسه دیدگاه های شرکاء برنامه درسی (اساتید ، هیئت بازنگری و دانشجویان رشته فیزیوتراپی شهر تهران) نسبت به تناسب عنصر زمان با سایر عناصر برنامه درسی تمرین درمانی 2 است . جامعه آماری این پژوهش عبارت است از کلیه اساتید تمرین درمانی و دانشجویان مقطع کارشناسی رشته فیزیوتراپی دانشگاه های شهر تهران که درس تمرین درمانی 2 را اخذ نموده و گذرانده اند ، تعداد اساتید و دانشجویان به ترتیب 20 و 240 نفر می باشد . همچنین کلیه متخصصین فیزیوتراپی در هیئت بازنگری رشته فیزیوتراپی وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی که به نحوی تمرین درمانی 2 را می شناسند و تدریس کرده اند که به تعداد 10 نفر در دسترس محقق قرار گرفته است ، به دلیل محدود بودن جامعه آماری ، نمونه برابر جامعه انتخاب شده است . ابزار پژوهش عبارت است از : پرسش نامه محقق ساخته داده های این پژوهش با استفاده از نرم افزار spss از روش های آماری توصیفی (فراوانی ، درصد و نمودار و ...) و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای ، t گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک راهه مورد تحلیل قرار گرفته است و یافته های پژوهش حاکی از آن است که از نظر شرکاء برنامه درسی عنصر زمان با محتوای برنامه درسی تناسبی در حد مطلوب و قابل قبول دارد ، همچنین نشان می دهد که از نظر شرکاء برنامه درسی عنصر زمان با روش آموزش برنامه درسی تمرین درمانی 2 تناسب ندارد و بین نظرات دانشجویان و اساتید با هیئت بازنگری تفاوت وجود دارد . اما در رابطه با تناسب عنصر زمان با عنصر دیگر برنامه درسی یعنی ارزشیابی مستمر بین نظرات شرکاء برنامه درسی تفاوت وجود دارد به طوری که نظر اساتید مثبت تر است ، اما تناسب عنصر زمان با اهداف برنامه درسی ، بسیار مطلوب ارزیابی شده است و می توان نتیجه گرفت که از نظر شرکاء برنامه درسی تناسب عنصر زمان با عناصر برنامه درسی تمرین درمانی 2 تقریباً قابل قبول می باشد .
کبری رشیدی محمدحسن پرداختچی
ضرورت توجه به دانش در عصر دانایی، سازمان های یادگیرنده از جمله مدارس را ملزم به اجرای مدیریت دانش می نماید. این برنامه زمانی به طور موفقیت آمیز در مدارس اجرا می شود که بستر مناسب آن فراهم شده باشد. از عوامل مهم برای به کارگیری مدیریت دانش در مدارس، فرهنگ مدرسه است. این تحقیق به منظور بررسی رابطه بین فرهنگ مدرسه و مدیریت دانش در مدارس صورت گرفته است. در این تحقیق از روش توصیفی همبستگی استفاده شده است و کلیه دبیران مدارس دولتی دخترانه شهر تهران جامعه آماری آن را تشکیل می دهند. به منظور انتخاب نمونه مورد نظر از جامعه آماری، از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برای انتخاب نمونه مورد نظر استفاده شده است که در نهایت 366 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این تحقیق، از دو پرسشنامه فرهنگ مدرسه (با ضریب پایایی0/93) و مدیریت دانش (با ضریب پایایی 0/84) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t تک نمونه ای، رگرسیون گام به گام و با بهره گیری از امکانات نرم افزار spss صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان دهنده آن است که بین مولفه های فرهنگ مدرسه (رهبری جمعی، تشریک مساعی، رشد و بالندگی حرفه ای، حمایت حرفه ای همکارانه و متقابل، وحدت هدف و یادگیری مشارکتی) و فرایند مدیریت دانش رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از تحلیل رگرسیون نتیجه گیری می شود که از بین مولفه های فرهنگ مدرسه، حمایت حرفه ای- همکارانه و متقابل، بیشترین میزان همبستگی و پیش بینی را نسبت به فرایند مدیریت دانش دارد. از نتایج دیگر تحقیق اینکه بین وضعیت فرهنگ مدرسه در مدارس مختلف و همچنین بین وضعیت مدیریت دانش در مدارس مختلف تفاوت معناداری وجود نداشته است.
درمحمد شاه خواه محمدرضا امام جمعه
هدف کلی ازطراحی واجرای این تحقیق، بررسی تأثیر جوّتوانا سازی برادراک توانمندی از دیدگاه مدیران مدارس شهرزاهدان وارائه راهبردهایی برای بهبودآن بوده است. جامعه آماری تحقیق کلیه مدیران مدارس شهرزاهدان بوده اندکه درسه دوره تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه ازاول مهرماه 1387لغایت مهرماه1388مشغول بکاربوده اند. نمونه 322 نفرمدیر مدرسه بوده اندکه بصورت سرشماری داده ها و اطلا عات آماری ازآن ها جمع آوری شده است. ابزارتحقیق دوپرسشنامه ی محقق ساخته جوّ توانا سازی و پرسشنامه ی ادراک توانمندی بوده است که براساس نمونه هایی که درتحقیقات قبلی توسط سایر محققان مورد استفاده قرارگرفته شده است، به وسیله محقق بازسازی شده ،و پس ازتعیین روا یی وپایایی آن ها، بکارگرفته شده است. سپس داده ها و اطلاعات از جامعه آماری گردآوری و جداول مقایسه ای میانگین و انحراف معیار نمرات ادراک توانمندی مدیران مشخص و نمودارهای مربوط نیزترسیم شده است. آنگاه بااستفاده ازنرم افزار spss وبهره گیری از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، تأثیر هریک از مولفه های سیزده گانه جوّ توانا سازی بر متغیر ادراک ابعاد چهارگانه توانمندی بررسی و نتیجه گیری بعمل آمده است . یافته های تحقیق حاکی از این است که: 1- مولفه های جوّ توانا سازی یعنی روحیه بالا ، فراهم نمودن اطلاعات ، پاداش ، دسترسی به منابع و ارزیابی عملکرد (در سطح معنی داری 0/05) بر ادراک ابعاد چهارگانه ی توانمندی تأثیر معنی داری نداشته نداشته است(p>0/05). 2- مولفه های روشنی هدف ها، حمایت کردن، برانگیختگی هیجانی، تفویض اختیار، مشارکت، کارتیمی، محیط سالم، و استقلال جوّ توانا سازی (درسطح معنی داری 05/.) بر بُعد اعتماد تأثیر معنی داری داشته اند (p<0/05). 3- مولفه ی تفویض اختیار جوّ توانا سازی درسطح معنی داری (0/05) بر بُعد معنی دار بودن تأثیر معنی داری داشته است(p<0/05). 4- مولفه ی استقلال جوّ توانا سازی( درسطح معنی داری 0/05) بربُعد شایستگی تأثیر معنی داری داشته است(p<0/05).