نام پژوهشگر: همایون فرهنگفر
ساغر ظهوری نظر افضلی
به منظور بررسی کارایی نسبی متیونین هیدروکسی آنالوگ مایع در مقایسه با دی ال متیونین در جوجه های گوشتی بر روی بازده رشد و فراسنجه های خون، تعداد 330 قطعه جوجه سویه راس در دو جنس نر و ماده از سن یک روزگی به مدت 6 هفته با 11 جیره غذایی شامل جیره غذایی شاهد (بدون متیونین)، جیره شاهد به همراه سطوح 0/06، 0/12، 0/18، 0/24و0/30 درصد دی ال متیونین و جیره شاهد به همراه سطوح 0/07، 0/14،0/20، 0/27 و 0/34 درصد متیونین هیدروکسی آنالوگ مایع تغذیه شدند. صفات مورد بررسی میزان مصرف خوراک، وزن بدن، افزایش وزن هفتگی، ضریب تبدیل خوراک، بازده لاشه و نسبت اجزای لاشه به وزن لاشه، کلسترول، قند خون (fbs)، اسید اوریک، کلسیم، فسفر، پروتئین تام، آلبومین، گلوبولین و آنزیم های ast و ggt پلاسمای خون بودند که در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 11 تیمار، 3 تکرار و 10 قطعه جوجه درهر تکرار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی متیونین هیدروکسی آنالوگ مایع و دی ال متیونین از نظر وزن بدن، افزایش وزن هفتگی، مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی تفاوت معنی داری با جوجه های تغذیه شده با جیره غذایی شاهد داشتند (0/05 >p). جوجه های تغذیه شده با جیره های غذایی حاوی متیونین هیدروکسی آنالوگ مایع( آلیمت) دارای ضریب تبدیل غذایی بهتر، مصرف خوراک کمتر و رشد بهتری نسبت به جوجه های تغذیه شده با جیره های غذایی حاوی دی ال متیونین بود. هیچ کدام از صفات لاشه تحت تأثیر جیره های غذایی آزمایشی قرار نگرفت (0/05 >p)، اما اثر جنس بر روی برخی از صفات لاشه معنی دار بود (0/05 >p). جیره های غذایی آزمایشی اثر معنی داری بر روی هیچ کدام از پارامتر های خونی در سنین 22 و 44 روزگی نداشت (0/05 >p). زمان نمونه گیری اثر معنی داری بر غلظت آنزیم ggt و پروتئین تام پلاسما داشته (0/05 >p)، به نحوی که با افزایش سن یا مرحله رشد جوجه غلظت آنزیم ggtو پروتئین تام پلاسما افزایش یافت. اثر جنس بر روی فاکتور آلبومین پلاسما معنی دار بود (0/05 >p) به طوریکه جوجه های ماده دارای غلظت آلبومین بیشتری از جوجه های نر بود.
روح الله نورمحمدی محمد حسینی
تعداد 270 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس در یک طرح بر پایه بلوک کامل تصادفی و در قالب آزمایش فاکتوریل 3×3 با 9 تیمار آزمایشی، سه تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار از سن 7 تا 42 روزگی مورد آزمایش قرار گرفتند. جیره ها بر پایه ذرت-سویا و حاوی سطوح مختلف اسید سیتریک (0، 3 و 6 درصد) و جیره های حاوی سطوح مختلف آنزیم فیتاز میکروبی (0، 500 و 1000 واحد فعال آنزیم) بودند. صفاتی نظیر مصرف خوراک، وزن بدن، افزایش وزن هفتگی، ضریب تبدیل خوراک، صفات مربوط به لاشه، وزن نسبی اندام های حفره بطنی، وزن نسبی اجزاء دستگاه گوارش، متابولیت های سرم، فعالیت آنزیمی سرم، غلظت مینرال های پلاسما، قابلیت هضم ایلئومی پروتئین، انرژی قابل متابولیسم، کلسیم و فسفر کل در طول دوره آزمایش اندازه گیری و مورد آنالیز قرار گرفتند. نتایج نشان داد که جیره های حاوی اسید سیتریک بر مصرف خوراک، افزایش وزن و وزن پایانی اثر معنی دار (0/01>p) داشتند و موجب بهبود غیر معنی دار ضریب تبدیل خوراک گردیدند. همچنین اثر آن بر بازده لاشه معنی دار (0/01>p) بود اما بر صفات لاشه اثر معنی داری نداشت. اثر استفاده از سطوح مختلف اسید سیتریک در جیره ها بر اندام های حفره بطنی (باستثنای وزن نسبی قلب) معنی دار نبود. مشخص گردید که اثر اسید سیتریک بر وزن نسبی اندام های مختلف دستگاه گوارش، غلظت کلسترول و فعالیت آنزیم های alp و ldh سرم خون معنی دار (0/05>p) بود اما بر غلظت اوره، تری گلیسریدها، پروتئین کل و فعالیت آنزیم های alt و ast سرم اثر معنی داری نداشت. اثر جیره های حاوی اسید سیتریک بر غلظت فسفر و آهن پلاسما معنی دار (0/05>p) اما بر غلظت مینرال های کلسیم، منیزیوم و روی معنی دار نبود. نتایج نشان داد که افزودن 3 درصد اسید سیتریک موجب بهبود معنی دار (0/05>p)، قابلیت هضم ایلئومی پروتئین، انرژی قابل متابولیسم و فسفرکل می شود اما بر قابلیت هضم ایلئومی کلسیم اثر معنی داری نداشت. اثر آنزیم فیتاز میکروبی بر صفاتی نظیر مصرف خوراک، وزن بدن و افزایش وزن معنی دار بوده (0/05>p) اما بر ضریب تبدیل خوراک معنی دار نبود. آنزیم فیتاز موجب افزایش معنی دار وزن نسبی گردن (0/05>p) و کاهش معنی دار چربی حفره بطنی (0/05>p) گردید اما بر سایر صفات لاشه، اندام های مختلف دستگاه گوارش و اندام های حفره بطنی اثر معنی داری نداشت. آنزیم فیتاز هر چند بر غلظت تری گلیسریدهای خون (0/05>p) و فعالیت آنزیمی سرم اثر معنی داری (01/0>p) داشت اما غلظت اوره، کلسترول و پروتئین کل سرم معنی دار نبود. همچنین جیره های حاوی آنزیم فیتاز بر غلظت فسفر و آهن پلاسما اثر معنی دار (0/05>p) داشت اما بر غلظت سایر مینرال های پلاسما اثر معنی داری ایجاد نکرد. نتایج نشان داد که اثر جیره های مکمل شده با آنزیم فیتاز بر قابلیت هضم ایلئومی مواد مغذی معنی دار (0/01>p) بود.
محمدعلی آهنگرانی همایون فرهنگ فر
در این آزمایش 30 راس گوساله شیری هلشتاین (15 راس نر، 15 راس ماده) با میانگین وزن 0/77±40/6 کیلوگرم جهت بررسی تاثیر زمان افزودن یونجه به جیره بر مصرف خوراک، افزایش وزن، بازده غذایی، برخی متابولیت های شکمبه، خون و سن ازشیرگیری مورد استفاده قرارگرفتند. جیره های آزمایشی شامل: 1- جیره حاوی کنسانتره شروع کننده 2- جیره حاوی کنسانتره شروع کننده + یونجه خشک (از روز اول آزمایش) و 3- جیره حاوی کنسانتره شروع کننده + یونجه خشک (از روز 21 آزمایش) بودندکه دارای سطوح یکسان انرژی و پروتئین بوده و از سن 4 روزگی به صورت آزاد در اختیار گوساله ها قرار داده شدند. در طول آزمایش، گوساله ها حدود 10 درصد وزن بدن خود با شیر تغذیه شده و سه هفته بعد از شیر گیری از طرح خارج شدند. ملاک از شیر گیری زمانی بود که گوساله ها مقدار 800 گرم ماده خشک به مدت سه روز متوالی مصرف کنند. داده های حاصل از آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی (با سه تیمار و هر تیمار با 10 تکرار) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتندنتایج نشان داد که میانگین مصرف خوراک روزانه در گوساله های تغذیه شده با جیره های 2 و3، در دوره قبل و بعد از شیرگیری و در کل دوره به طور معنی داری ( p<0/05) بالاتر از گوساله های تغذیه شده با جیره 1 بود. میانگین افزایش وزن روزانه در گوساله های تغذیه شده با جیره 2، در دوره قبل از شیرگیری و کل دوره به طور معنی داری ( p<0/05) بالاتر از گوساله های تغذیه شده با جیره 1 بود اما در دوره بعد از شیرگیری اختلاف، معنی دار نبود. بین میانگین افزایش وزن روزانه گوساله های تغذیه شده با جیره 3، نسبت به گوساله های تغذیه شده با جیره 1 و 2 در سه دوره آزمایش، اختلاف معنی دار مشاهده نشد. میانگین نسبت افزایش وزن به خوراک مصرفی (بازده غذایی) در دوره قبل از شیرگیری و کل دوره بین گوساله های تغذیه شده با جیره های مختلف آزمایشی تفاوت نداشت اما این نسبت در دوره بعد از شیرگیری برای گوساله های تغذیه شده با جیره 1، به طور معنی داری ( p<0/05) بالاتر از گوساله های تغذیه شده با جیره 2 بود. اختلاف مشاهده شده بین میانگین بازده غذایی گوساله های تغدیه شده با جیره 3 نسبت به گوساله های تغدیه شده با جیره های 2 و 1 در دوره بعد از شیرگیری معنی دار نبود. بین وزن تولد، وزن از شیرگیری و وزن پایانی گوساله ها نیز اختلاف معنی داری مشاهده نشد. میانگین سن از شیرگیری گوساله های تغذیه شده با جیره 2، به طور معنی داری ( p<0/05) پایین تر از گوساله های تغذیه شده با جیره 1 بود. میانگین سن از شیر گیری گوساله های تغدیه شده با جیره 3، از نظر عددی پایین تر از گوساله های تغذیه شده با جیره 1 و بالاتر از گوساله های تغذیه شده با جیره 2 بود گر چه این اختلاف معنی دار نبود. زمان شروع استفاده از یونجه در جیره، اثر معنی داری بر قوام مدفوع، ph شکمبه، غلظت گلوکز و بتاهیدروکسی بوتیرات خون گوساله های تغذیه شده با جیره های مختلف در هفته های مختلف و در کل دوره آزمایش نداشت. بین میانگین غلظت کل اسیدهای چرب فرار شکمبه گوساله های تغذیه شده با جیره های مختلف در هفته های مختلف، اختلاف معنی داری مشاهده نشد اما در کل دوره، میزان کل اسیدهای چرب فرار شکمبه گوساله های تغذیه شده با جیره 2، به طور معنی داری ( p<0/05) بالاتر از گوساله های تغذیه شده با جیره 1 و 3 بود.
محمد ابراهیم نویدی زاده محمد حسینی
دراین تحقیق داده های مربوط به صفات وزن بدن دریکروزگی، 8 هفتگی،12 هفتگی، سن بلوغ جنسی، وزن اولین تخم مرغ، میانگین وزن تخم مرغ در12هفته اول تولید، میانگین وزن تخم مرغ در سنین28، 30، 32 هفتگی و تعدادتخم مرغ (در84 روز)به ترتیب به تعداد 11346، 11346، 7753، 5025، 5025، 4762، 4255، 4016، 4016 و5024 مشاهده که در دو نسل طی سال های 1385 و 1386 در مرکز پشتیبانی و اصلاح نژاد مرغ بومی مشهد جمع آوری شده بود، برای بررسی اثرات عوامل محیطی و برآورد پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی مورد استفاده قرار گرفت. در بررسی اثرات عوامل محیطی با استفاده از نرم افزار sas و براساس مدل های آماری متفاوت خطی مختلط برای هر صفت، مشخص گردید که عوامل نسل، هچ و جنس بر روی صفات وزن بدن در یکروزگی، 8 و12 هفتگی دارای اثر معنی داری بود(0/01<p). همچنین در ارتباط با صفات سن بلوغ جنسی، وزن اولین تخم مرغ، میانگین وزن تخم مرغ در12هفته اول تولید و28هفتگی و تعداد تخم مرغ، نسل و هچ اثر معنی داری بر روی آنها نداشت. ولی بر روی صفات میانگین وزن تخم مرغ در 30 و32 هفتگی اثر معنی داری داشت(0/0001<p). با استفاده از نرم افزارdfreml و بر اساس مدل حیوانی، مولفه های واریانس و وراثت پذیری های صفات بصورت تک صفتی و دوصفتی و همچنین مولفه های کواریانس و همبستگی های بین صفات نیز برآوردشد. وراثت پذیری صفات وزن بدن دریکروزگی، 8 و12 هفتگی، سن بلوغ جنسی، وزن اولین تخم مرغ، میانگین وزن تخم مرغ در 12هفته اول تولید، سنین 28، 30، 32 هفتگی و تعداد تخم مرغ به ترتیب عبارت بودند از: 0/59، 0/41، 0/24، 0/26، 0/15، 0/14، 0/05، 0/09، 0/12 و0/07 و در حالت دوصفتی نیز به ترتیب 0/64، 0/40، 0/34، 0/29، 0/16، 0/38، 0/35، 0/40، 0/49و 0/08 بود. در همبستگی های برآورد شده، بیشترین همبستگی مربوط به صفات اوزان بدن و تخم مرغ در سنین مختلف بود. همبستگی ژنتیکی بین وزن بدن در8 هفتگی با 12 هفتگی 0/93 و میانگین وزن تخم مرغ در 12 هفته اول تولید با میانگین وزن تخم مرغ در 28، 30 و32 هفتگی به ترتیب 0/99، 0/99 و 0/98 بود. بین سن بلوغ جنسی و تعداد تخم مرغ همبستگی ژنتیکی منفی (0/86-) وجود داشت.