نام پژوهشگر: حسناسادات بنیطباء بیدگلی
حسناسادات بنی طباء بیدگلی مسعود صادقی
ذکر در اندیشه عارفان و صوفیان از جایگاه ویژه ای برخوردار است بطوریکه با مطالعه در فرق مختلف تصوف می توان آراء و نظرات بسیاری در خصوص ذکر به عنوان یکی از لوازم سلوک عارف یافت. در واقع ذکر به عنوان یکی از اصلی ترین منازل عرفان عملی سالک را کمک می کند تا از هر آنچه غیرخداست جداگشته و به مقصود و هدف نهایی خویش که فنا است دست یابد. از جمله صوفیانی که به انجام ذکر با آداب و شرایط خاص تأکید بسیار دارند ، صوفیان نقشبندیه اند. سالکانی که تحت تعالیم عرفانی این فرقه قرار می گیرند، بوسیله اذکار سلوکی و با رعایت شرایط خاصی همچون تمرکز و ضبط خیال و توجه به عدد ذکر و... سعی در تهی شدن از ماسوی الله و اتحاد با محبوب حقیقی دارند.اهمیت ذکر در نزد این گروه تا حدی است که بیش از نیمی از اصول یازده گانه این سلسله به ذکر و ذاکر و مذکور اختصاص دارد. یکی از مشایخ و بزرگان این فرقه – که در میان فرق تصوف به پایبندی به شریعت و سنت مشهور است- جلال الدین احمد کاسانی معروف به "خواجگی" و "مخدوم اعظم" می باشد که آثار بسیاری از وی به زبان فارسی به جا مانده است. از جمله مباحثی که خواجگی احمد کاسانی در آثار و رسائلش بدان توجه بسیار نموده است ذکر و اهمیت آن در طریق سلوک است بطوریکه در دو رساله از مجموعه رسائلش به طور کامل به ذکر پرداخته و در سایر رسائلش نیز کم و بیش آداب و شرایطی از ذکر را بیان می کند.از آنجا که رسائل کاسانی هنوز تصحیح و منتشر نشده اند برای تحقیق در اندیشه های او باید به تصحیح نسخ خطی به جا مانده از وی پرداخت. در این پژوهش سعی بر آن است تا با تصحیح رساله " در بیان ذکر" کاسانی و بیان جایگاه "ذکر" در نزد او (با توجه به تمام رسائلش) و همچنین بررسی جایگاه ذکر نزد عارف و اندیشمند معاصر – امام خمینی(ره)- این دو دیدگاه را مقایسه نموده و به تفاوت ها و شباهت های آن دست یابیم.