نام پژوهشگر: فریبا گنجینمین
فریبا گنجی نمین محمدرضا سرمدی
پژوهش حاضر با عنوان « تحلیل مبنای انسان شناسی متاتئوری آیزنر و دلالت های تربیتی آن در برنامه ریزی درسی» شروع شد که هدف اصلی آن شناخت مبانی انسان شناختی متاتئوری آیزنر و دلالت های تربیتی آن در برنامه ریزی درسی می باشد. برای این منظور سوالاتی درخصوص متاتئوری آیزنر بدین صورت طرح گردید: 1- مبنای انسان شناسی برنامه ریزی درسی بر مبنای دیدگاه رشد و توسعه ی فرآیندهای ذهنی و عقلی چیست؟2- دلالت های تربیتی مبنای انسان شناسی برنامه ریزی درسی ازنظر دیدگاه عقل گرایی آکادمیک چیست؟ 3- از دیدگاه خودشکوفایی یا ارتباط شخصی مبنای انسان شناسی چه تأثیری بر برنامه ریزی درسی دارد؟ 4- نقش مبنای انسان شناسی دیدگاه بازسازی اجتماعی و تطابق اجتماعی در دلالت های تربیتی برنامه ریزی درسی چیست؟5- دلالت های تربیتی مبنای انسان شناسی برنامه ریزی درسی براساس دیدگاه برنامه درسی به مثابه ی تکنولوژی چیست؟ لذا به منظور نقد این متاتئوری و اتخاذ آموزه های صحیح تربیتی و بکارگیری آن در نظام آموزش و پرورش کشور و در پاسخ به سوالات مطرح شده، و با توجه به ماهیت تحقیق حاضر که تحقیق کیفی و از نوع «سندی ـ تحلیلی» است و از لحاظ نوع، تحقیقی بنیادی محسوب می شود، به روش هرمنوتیک به جمع آوری منابع و اطلاعات پرداخته شد. پس از بررسی منابع و اسناد حاصله مشخص گردید که دسته بندی دیدگاهها از سوی آیزنر، اولاً بیشتر از جنبه شناخت شناسی بوده و درخصوص انسان شناسی و مبانی آن سخنی به میان نیامده است. دوماً بررسی نظریه آیزنر به عنوان یکی از نظریه پردازان معاصر در زمینه تعلیم و تربیت، اهداف تربیتی، محتوا و روشهای یادگیری قابل بحثی را روشن نموده که می تواند به عنوان الگویی عملی در اجرایی کردن اهداف اسلامی مورد استفاده متخصصان برنامه ریزی درسی کشور قرار گیرد. سوماً، برای رهایی از مشکلات برنامه ریزی درسی کشوری که دارای تنوع جغرافیایی، قومی و زبانی می باشد، طراحی برنامه درسی نه به صورت متمرکز و توسط متخصصین تعلیم و تربیت، بلکه باید با مشارکت مدیران، معلمین، اولیاء و دانش آموزان در سطح مدارس محلی انجام گرفته و به مرحله اجرا درآید. البته این نکته نیز روشن گردید که آیزنر درخصوص انسان، دیدگاهی ماتریالیستی داشته، به بعد روحانی و معنوی انسان نپرداخته و مذهب را مانعی در رسیدن به تفکر خلاق و به عنوان نفی کننده آزادی فردی در امر آموزش معرفی کرده است که به عنوان محدودیت و نقص این دیدگاه معرفی گردید.