نام پژوهشگر: محمدحسن هادیزاده
محمدحسن هادی زاده علیرضا کوچکی
به منظور مطالعه رفتار پایداری سولفوسولفورون در خاک، آزمایشی در قالب طرح کرت های خرد شده فاکتوریل در سه تکرار در مزرعة تحقیقاتی دانشکده کشاورزی مشهد اجرا شد. دو تیمار ماده آلی، بدون کود حیوانی و یا افزودن 40تن در هکتار کود حیوانی در کرتهای اصلی و دو تیمار پوشش گیاهی و بدون پوشش گیاهی(حذف گندم و علف های هرز در طول فصل) با میزان مصرف سم رایج و30درصد بیشتر به شکل فاکتوریل در کرتهای فرعی در نظر گرفته شدند. پس از نمونه گیری در فواصل زمانی معین، باقی مانده سم در نمونه ها با استفاده از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (hplc)تعیین شد. شرایط دستگاه شامل استفاده از ستون تجزیه¬ای(mm6/4 ×250)rp-c8، آشکار سازpda ، فاز متحرک آب:استونیتریل:ارتوفسفریک اسید (به نسبت حجمی 20: 80 : 1/0) با شدت جریان ml min-1 1و حجم تزریق lµ20 بود. طول موج حداکثر جذب برای سولفوسولوفورون،212 نانومتر انتخاب شد و زمان بازداری در شرایط ذکر شده 6/3 دقیقه بود. نتایج نشان داد که رفتار منتهی به کاستی سولفوسولفورون از غلظت اولیه خود پیرو روند معادله کینتیک مرتبه اول بود که در آن میزان سم در برابر زمان بطور نمایی کاهش یافت. صرفنظر از غلظت سم مورد استفاده یا پوشش گیاهی سرعت کاستی سم در خاک حاوی کود حیوانی بطور معنی داری بیشتر از خاک بدون کود بود. همچنین سرعت کاستی سم در دو خاک دارای پوشش گیاهی و بدون پوشش گیاهی معنی دار نبود. اگرچه سرعت کاستی در مقدار مصرف رایج سم در مقایسه با میزان مصرف بیشتر تفاوت آماری نداشت اما در مقدار مصرف بیشتر، کاهش سریعتر سم در طول زمان نسبت به مصرف رایج مشاهده شد. تنفس و بیوماس میکروبی در خاک حاوی کود دامی عموما بیشتر و کسر متابولیکی کمتر از خاک بدون کود بود. نیمه عمر سولفوسولفورون در اثر افزایش کود دامی از از 81/28 روز به 66/13 روز و زمان 90 درصد کاستی از 70/95 به 39/45 روز کاهش معنی داری یافت. همچنین کاهش غیر معنی¬دار نیمه عمر سم در اثر افزایش مصرف سم از 78/23 روز به 68/18 روز و زمان 90 درصد کاستی از 01/79روز به 01/69 روز مشاهده شد. حساسترین گیاه در آزمون زیست سنجی براساس وزن خشک تک بوته یا طول ریشه، ساقه و گیاه در 98 روز پس از مصرف سولفوسولفورون، کلزا و سپس سویا، عدس و چغندر قند بود و در لوبیا، سویا، کلزا و چغندر قند نشانگان ظاهری خسارت را به خوبی نمایان بود.