نام پژوهشگر: مجید نبیپور
حبیب اله روشنفکر دزفولی فواد مرادی
به منظور بررسی روابط مبداء-مقصد در سه رقم گندم نان و نیز ارزیابی شدت محدودیت در مبداء یا مقصد و یا هر دو، این آزمایش طی دو سال زراعی( 85 – 1384 و 86- 1385 ) در مزرعه تحقیقاتی شماره یک گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز صورت گرفت. آزمایش در سال اول به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد، کرت های اصلی شامل سه تاریخ کاشت به ترتیب در زمان های 15 ابان ، 5 آذر و 25 آذر و ترکیبات تصادفی دو فاکتور رقم ( استار، چمران و فونگ ) و اندازه مقصد ( حذف 50 درصد سنبلچه های یک سمت سنبله و بدون حذف سنبلچه ) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. در سال دوم، آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار نیز اجرا گردید، کرت های اصلی شامل سه تاریخ کاشت ذکر شده در آزمایش اول و نیز رقم های استار، چمران و فونگ به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نمونه گیری ها طبق جدول زمانی در طول دوره آزمایش صورت گرفت و اندازه گیری های ذیل به عمل آمد، تعیین ماده خشک اجزای گیاه به تفکیک، شامل برگ، ساقه، محور سنبله، پوشینه ها، ریشک و دانه، تعیین تعداد دانه درسنبله، دانه در سنبلچه، طول دوره و سرعت پر شدن دانه، شمارش و تعیین روند تغییرات تعداد سلول های اندوسپرم در طول دوره پر شدن دانه، بررسی روابط آبی در طول دوره پر شدن دانه( تعیین پتانسیل کل آب برگ پرچم و محتوای رطوبت نسبی)، بررسی روند تغییرات هدایت روزنه ای و غلظت نسبی کلروفیل، بررسی تجمع قندهای محلول در اجزای مختلف گیاه، بررسی تجمع قندهای غیر محلول (نشاسته) در اجزای مختلف گیاه و بررسی محدودیت مبداء. با توجه به نتایج و بررسی های به عمل آمده، معلوم گردید که تأخیر در کاشت به دلیل افزایش دما در طول دوره پر شدن دانه منجر به تشکیل کمتر سلول های اندوسپرم و اثر نامطلوبی روی عملکرد دانه داشته است. اعمال تیمار کاهش مقصدهای فیزیولوژیکی تأثیری بر طول دوره پر شدن دانه نداشت ولی به طور کلی، منجر به افزایش وزن تک دانه، تعداد دانه در سنبلچه و سرعت پر شدن دانه به ترتیب به میزان 02/15 ،24/11 و 15/16 درصد نسبت به تیمار سنبله های دست نخورده گردید. از نتایج آزمایش اول معلوم شد که رقم فونگ علی رغم تولید دانه های با وزن بیشتر وسرعت پر شدن دانه زیادتر، بیشترین محدودیت مبداء را نسبت به دو رقم دیگر دارا بود ولی کوتاهی طول دوره زایشی و کند بودن سرعت پر شدن دانه و نیز تشکیل کمترین تعداد سلول های اندوسپرم که منجر به کاهش وزن دانه در رقم چمران گردید به دلیل محدودیت در مبداء نبوده و این رقم کمترین میزان محدودیت در مبداء را نسبت به دو رقم دیگر به خود اختصاص داد. با بررسی روابط آبی و نیز هدایت روزنه ای و غلظت نسبی کلروفیل در آزمایش دوم معلوم گردید که روند تغییرات وزن دانه و بیوماس در تمارهای مختلف از روند تغییرات پتانسیل آب برگ، محتوای رطوبت نسبی، مقاومت روزنه ای و شاخص کلروفیل تبعیت کرده است یعنی شرایط دمایی حاکم در طول دوره پر شدن دانه، تنش رطوبتی را نیز بر گیاه تحمیل نموده است. رقم چمران در مقایسه با دو رقم دیگر کمترین مقدار محتوای رطوبت نسبی را به خود اختصاص داد و نیز رقم فونگ و چمران به ترتیب با داشتن بیشترین و کمترین هدایت روزنه ای، مواد آسیمیلاته متفاوتی در مبداء تولید نمودند و همین فاکتورها موجب افزایش ویا کاهش ظرفیت پذیرش مقصد شده و توسعه مقصد و یا میزان محدودیت مبداء را تحت تأثیر قرار داده اند. همچنین با توجه به تجمع بیشتر قندهای محلول و ذخیره کمتر نشاسته در دانه رقم های چمران و استار نسبت به رقم فونگ، محدودیت مقصد در رقم های چمران و استار شدیدتر از رقم فونگ بوده و تجمع بیشتر کربوهیدرات های غیر ساختمانی در ساقه و نیز محدودیت حداقل مبداء در رقم چمران باعث شده است که محدودیت مقصد در این رقم بیشتر آشکار شود.