نام پژوهشگر: رضا میرحسینی دهآبادی
کمال سادات اسمعیلان علی محمد مدرس ثانوی
یونجه یکی از مناسب ترین گیاهانی است که می تواند در مزارع دیم کم بازده و در زمان بروز تنش خشکی کشت وکار شود و بر این اساس شناخت بیشتری از تنوع مقاومت ارقام یونجه در مقابل خشکی و نقش عوامل مختلف در افزایش مقاومت گیاه به این تنش مورد نیاز است. به منظور بررسی اثرات رژیم های آبیاری بر صفت های فیزیولوژیک و مورفولوژیک تعدادی از توده های مهم و شناخته شده یونجه، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده (اسپلیت پلات) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در دو سال زراعی متوالی 85-1384 و 86-1385 در موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر در شهرستان کرج انجام گردید. عامل اصلی شامل دو رژیم مختلف آبیاری بر اساس تخلیه آب قابل استفاده خاک است، رژیم اول آبیاری شامل تخلیه به میزان 85% در چین دوم، 70% در چین سوم، 55% در چین چهارم و رژیم دوم شامل 40% به عنوان شاهد در هر سه چین در نظر گرفته شد. عامل دوم اکوتیپهای مختلف یونجه چند ساله شامل حکمآباد، چالشتر، سکوئل، مهاجران، گله بانی، قارقالوق، سی ریور، فامنین، کوزره و دیابلورده بود. در هر سال چهار چین برداشت گردید که صفات وزن تر و خشک بوته، ارتفاع بوته، نسبت برگ به ساقه، درصد پروتئین، کلسیم، پتاسیم و میزان پرولین گیاه در چین های دوم، سوم و چهارم مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که در همه توده ها در هر دو سال غلظت پرولین برگ با تنش خشکی افزایش یافت. همچنین ارتفاع کاهش یافت و به سبب کاهش وزن ساقه، نسبت برگ به ساقه در تیمارهای تنش خشکی افزایش یافت. در هر سه چین ارتفاع بوته، وزن تر و خشک در تیمارهای تنش خشکی کاهش یافت، ولی نسبت برگ به ساقه افزایش پیدا کرد. مقایسه توده ها در مجموع هر سه چین نشان داد که در شرایط عدم تنش خشکی توده های گله بانی و مهاجران بالاترین ارتفاع و توده دیابلورده پایین ترین ارتفاع را داشتند. همچنین در شرایط تنش توده های قارقالوق و سی ریور بیشترین ارتفاع و توده های چالشتر و حکم آباد کمترین ارتفاع را داشتند. مقایسه توده ها در مجموع سه چین همچنین نشان داد در شرایط عدم تنش بیشترین نسبت برگ به ساقه در توده های دیابلورده و سکوئل و کمترین آن در توده کوزره مشاهده شد. در صورتی که در شرایط تنش بیشترین نسبت برگ به ساقه در توده های دیابلورده و سی ریور و کمترین آن در توده های کوزره، فامنین و مهاجران مشاهده شد. در شرایط عدم تنش خشکی توده های سکوئل و گله بانی بیشترین تولید علوفه خشک را داشتند و توده های دیابلورده و حکم آباد کمترین میزان تولید علوفه خشک را داشتند. در حالی که در شرایط تنش بیشترین تولید علوفه خشک در توده های قارقالوق و سکوئل و کمترین آن در توده های چالشتر و کوزره مشاهده شد. بررسی درصد پروتئین توده ها در مجموع سه چین نیز نشان داد که در شرایط عدم تنش خشکی بیشترین درصد پروتئین در توده-های دیابلورده و سکوئل مشاهده و کمترین آن در توده های سی ریور و قارقالوق مشاهده شد. در شرایطی که در شرایط تنش خشکی بیشترین درصد پروتئین در توده های سکوئل و کورزه و کمترین آن در توده های چالشتر و گله بانی دیده شد. مقایسه مجموع سه چین در یونجه به تفکیک سطح تنش نشان داد که در شرایط عدم تنش خشکی توده های فامنین و قارقالوق بالاترین درصد کلسیم و توده های دیابلورده و کوزره کمترین درصد کلسیم را داشتند. در شرایط تنش خشکی توده های قارقالوق و حکم آباد بالاترین درصد کلسیم و توده های سکوئل و سی ریور کمترین درصد کلسیم را داشتند. مقایسه بین ضرایب همبستگی نیز نشان داد که همبستگی مثبت و معنی داری بین درصد کلسیم و درصد پتاسیم وجود داشت. نتایج مطالعات آزمایشگاهی در مورد صفات جوانه-زنی نشان داد که تنش خشکی کلیه ی صفات مورد بررسی شامل سرعت و درصد جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه، وزن خشک گیاهچه و نسبت وزن خشک ریشه چه به ساقه چه را به طور معنی داری تحت تأثیر قرار داد و تفاوت توده های بررسی شده یونجه در تمام صفات فوق از نظر آماری معنی دار بود. به طور کلی تنش خشکی تا پتانسیل اسمزی 4- بار تفاوت معنی داری در درصد جوانه زنی ایجاد نکرد و با افزایش معنی دار طول و وزن ریشه چه و ساقه چه موجب افزایش وزن خشک گیاهچه و همچنین افزایش نسبت وزنی ریشه چه به ساقه چه گردید. در تنش های شدیدتر (بین 6- و 8- بار) صفات یاد شده شدیداً کاهش یافت. توده سکوئل در شرایط عدم تنش و توده قارقالوق در شرایط تنش بیشترین درصد جوانه زنی را داشتند. در مورد آنالیز فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانتی در مطالعات آزمایشگاهی نتایج نشان داد که تنش متوسط خشکی (4- بار) بیشترین سطح فعالیت چهار نوع آنزیم مورد مطالعه را به همراه داشته در تنش شدیدتر (6- بار) احتمالاً با تخریب سیستم سنتز پروتئین، موجبات کاهش سطح فعالیت این گونه آنزیمها را فراهم نموده است. مقایسه میانگین سطح فعالیت آنزیم ها نیز نشان داد که آنزیم سوپراکسیددسموتاز و پراکسیداز به ترتیب با میانگین تغییرات جذب 780/1 و 8/2 میلی گرم پروتئین در دقیقه، بیشترین و کمترین سطح فعالیت آنزیمی را داشته اند. اکثر اکوتیپ های مورد بررسی نیز روند تغییرات فعالیت آنزیمی مشابهی را در سطوح مختلف خشکی نشان دادند با این حال روند تغییرات فعالیت آنزیم پراکسیداز در توده های خارجی روندی بطور کامل متفاوت نسبت به توده های ایرانی بود به گونه ای که فعالیت آنزیم پراکسیداز در تنش متوسط و شدید خشکی روندی کاهشی داشت. این در حالی است که توده های ایرانی در معرض تنش متوسط با افزایش و در معرض تنش شدید با کاهش فعالیت آنزیم پراکسیداز، واکنش نشان دادند.