نام پژوهشگر: حسین شرفی
حسین شرفی ایراندخت فیاض
چکیده در این پژوهش نگاهی بنیادین و تطبیقی به مبانی فلسفی تربیت سیاسی از منظر دو مکتب فکری موثر و حاکم بر جهان اندیشه و سیاست امروزین، یعنی اسلام و لیبرالیسم شده است. در حقیقت مسئله اصلی پژوهش این بوده که چه نقاط افتراق و اشتراکی در مبانی فکری تربیت سیاسی از دیدگاه این دو مکتب وجود دارد؟ بر این اساس ،می توان گفت، تربیت سیاسی یکی از حوزه های تربیتی انسان است که در راستای افزایش قدرت ادراک و تحلیل سیاسی افراد جامعه و به تبع آن ثبات و پایایی نظام سیاسی حاکم به کار گرفته می شود و متاثر از فلسفه و ارزش های حاکم بر هر جامعه ای می باشد . در این پژوهش که از نوع تحلیلی- توصیفی است، در ابتدا به بررسی مبانی فلسفی مکتب لیبرالیسم پرداخته شده است. بر اساس یافته های پژوهش، لیبرالیسم بر بنیان های اومانیستی ، سکولاریستی وعقل گرایی استوار بوده و مبتنی بر ارزش هایی همچون آزادی و برابری است. در امر تربیت سیاسی ، به دنبال تربیت شهروندی سیاسی است که معتقد به دموکراسی منهای دین باشد. دموکراسی و نظام سیاسی که بیش ترین سود مادی و لذت را برای اکثریت فراهم سازد. از طرفی در بررسی مبانی اسلام این نتیجه حاصل شد که، از آنجا که فلسفه اسلامی بر محوریت خدا و دین در همه عرصه های زندگی تاکید دارد، تربیت سیاسی را منطبق بر فطرت پاک الهی دانسته و به دنبال تربیت شهروندی سیاسی است که در همه فعالیت های سیاسی و شهروندی خود، عالم را محضر خدا بداند. مواضع سیاسی و مشارکت سیاسی چنین شهروندی ، در عین آزادی با معنای حقیقی آن ، در همه حال در راستای رضای خدا و قرب الهی می باشد . چنین شهروندی پاسدار نظام ولایی خواهد بود که به گفته امام خمینی(ره)، استمرار حکومت انبیاء است. همچنین در این پژوهش نهایتا از مبانی فکری این دو مکتب ، دلالت های تربیتی در حیطه اصول و اهداف تربیت سیاسی استخراج و با نگاهی تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است.به طور کلی از با هم نگری مبانی این دو دیدگاه ، می توان نتیجه گرفت که ضمن وجود نقاط اشتراک ظاهری و لفظی فراوان در این دو دیدگاه،از نقطه نظر مبانی فکری کاملا در تقابل با یکدیگر بوده و از این حیث، به هیچ وجه قابل جمع نمی باشند. این امر در باب اصول و اهداف تربیت سیاسی مستنتج از مبانی آنها نیز صدق می کند.
حسین شرفی محسن جاجرمی زاده
موضوع تحقیق بررسی ارتباط بین اخلاق کار و بهره وری نیروی انسانی می باشد. این تحقیق شامل یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی می باشد. فرضیه اصلی این تحقیق بدین شرح می باشد که بین اخلاق کار و بهره وری نیروی انسانی رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. در این تحقیق چهار بُعد از رفتار اخلاق کار مورد توجه قرار گرفت که عبارتند از: دلبستگی و علاقه به کار، پشتکار و جدیت در کار، روابط سالم انسانی و مذهبی، روحیه جمعی و مشارکت در کار. روش انجام تحقیق به صورت میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. جامعه آماری این تحقیق مرکز بهداشت شهرستان فسا می باشد. تعداد نمونه 196 نفر می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به کمک نرم افزار spss انجام شده است. این پژوهش با توجه به ذات و ماهیت آن از نوع توصیفی- همبستگی می باشد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی ساده، رگرسیون چند گانه و آزمون t) استفاده شده است؛ به علاوه در این پژوهش سطح معنا داری 05/0 در نظر گرفته شده است. بر اساس نتایج بدست آمده، مشاهده شد که بین اخلاق کار و بهره وری نیروی انسانی رابطه مثبتی وجود دارد و همچنین بین ابعاد اخلاق کار (دلبستگی و علاقه به کار، پشتکار و جدیت در کار، روابط سالم انسانی و مذهبی، روحیه جمعی و مشارکت در کار) و بهره وری نیروی انسانی رابطه مثبتی وجود دارد. حدود 30 درصد از تغییرات موجود در بهره وری نیروی انسانی به وسیله مولفه های اخلاق کار تبین می شود. جنسیت و سطح تحصیلات رابطه معناداری با اخلاق کار دارد. گروه های سنی با اخلاق کار رابطه معناداری وجود ندارد.
حسین شرفی عبدالرضا چارئی
چکیده : این پژوهش را می توان بر اساس هدف بنیادی دانست زیرا با مطالعه مصاحبه و مشاهده در صدد شناخت و گسترش اطلاعات در مورد نقوش سفالینه های شهر سوخته است در مورد ماهیت روش این تحقیق نیز می توان آن را توصیفی دانست به این دلیل که محقق به دنبال چیستی و چگونگی و بررسی بصری نقوش این سفالینه ها است و جمع آوری اطلاعات آن به شیوه های کتابخانه ای و میدانی است. سفالینه های منقوش و غیر منقوشی که در چهار فصل کاوش، ابتدا توسط گروه باستان شناسی ایزمئو به سرپرستی ماریتزیو توزی و پس از آن، توسط دکتر منصور سجادی در محوطه باستانی شهرسوخته با 5000 سال قدمت کشف شده، یکی از اسناد معتبر در شناسایی فرهنگ بصری مردمان این شهر شناخته می شود. برای بررسی، مقایسه و طبقه بندی سفال شاخصه های متعددی وجود دارد، از جمله، جنس، رنگ، خمیره، شکل، نقش و غیره برای مطالعه بر روی سفال می توان از تمام این شاخصه ها استفاده کرد ولی با توجه به موضوع این پژوهش، بیشتر به نقوش و رنگ این سفالینه ها توجه شده تا بتوان به نتایج مورد نظر دست یافت. نقوش این سفالینه ها از جمله هندسی، طبیعی، جانوری و گیاهی که هر یک به دسته های مختلفی تقسیم می شوند، بستری مناسب را برای پژوهش فراهم می آورند. با بررسی روی عناصر و کیفیات بصری این نقوش تفاوت های آنها در دوره های مختلف مشخص می شود، و اینکه عوامل طبیعی و باورهای مردمان آن دوران به چه میزان در بوجود آمدن این طرح ها تاثیر داشته اند. نقوش هندسی را باید رایج ترین طرح در بین سفالینه ها دانست و پس از آن نقوش حیوانی و گیاهی در جایگاه های بعدی قرار دارند. نقوش ترکیبی که از جمع نقوش هندسی، حیوانی و گیاهی در داخل فریزها و اشکال چند عنصری به وجود می آیند، ریتم، بافت، حرکت، تعادل و کنتراست را به زیبایی هر چه تمام تر به عرصه ظهور رسانیده اند نیز در سفالینه های شهر سوخته حائز اهمیت هستند. ظروف سفالین کشف شده در شهر سوخته منقش به انواع خطوط پله دار، زیگزاگ، سیگما، هشتک ها و همین طور نیم دایره ها، لوزی ها، نقوش جانوری مختلف و... هستند. روانی قلم، اغراق در فرم، تجرید و انتزاع از خصوصیات بارز این نقوش به شمار می روند که باعث نقش بستن طرح هایی دل انگیز بر روی این سفالینه ها شده اند.