نام پژوهشگر: پگاه طاهری
پگاه طاهری زهرا رهبرنیا
از دوره قاجار به بعد، ظرف یک قرن و نیم گذشته، تجدد و نحوه مواجهه با آن از مسایل عمده فرهنگ ایران بوده که البته در فرآیند تحول مفهوم هنر و چگونگی خلق آثار هنری تاثیرات خاص خود را به جا گذاشته است. پژوهش حاضر به بررسی فرایند خلق اثر هنری، در دوره گذار از سنت به مدرنیته در ایران می پردازد. برای این منظور، از آراء میخاییل باختین، نظریه پرداز روس، استفاده شده است. علت انتخاب باختین، وجود مفاهیمی مانند کارناوال، منطق گفتگو، گروتسک، گونه های ادبی و ... در دایره مفاهیم باختین است که بررسی روشن تری از مکانیسم دوره گذار را ممکن می سازد. مساله این پژوهش، فرایند مدرن شدن نقاشی ایران با توجه به وضعیت بومی در دوره گذار از سنت به مدرنیته می باشد. در این راستا ابتدا به بررسی فرایند خلق اثر هنری در دوره گذار پرداخته شده، و با استفاده از مفهوم کارناوال و مفاهیم مرتبط با آن، مدلی برای خلق اثر هنری در دوره گذار از سنت به مدرنیته ارائه شده است. سپس نقاشی ایرانی از منظر نحوه مواجهه با نقاشی غربی و بومی گرایی در دوره گذار، مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی گروتسک در آثار بهمن محصص طبق آراء باختین، بخش پایانی این پژوهش می باشد. نتیجه بررسی ها آن است که فرآیند خلق اثر هنری، بواسطه حرکتی مستمر و خطی از سنت به مدرنیسم نرسیده و در این میان دچار وقفه ها و درنگ هایی شده است؛ نقاشی ایرانی در مواجهه با نقاشی غربی از خود فاصله گرفته و در سیر بازگشت به خود خصلتی بومی گرفته است؛ و بهمن محصص در این میان، به عنوان بخشی از روند نوگرایی در نقاشی، جایگاهی ویژه دارد؛ در حالی که از یک سو ویژگی های بومی جایی در آثار او پیدا نمی کنند، وارد رابطه ای گفتگویی با هنر غرب می شود و از سوی دیگر رئالیسم گروتسک، به عنوان ترجمه ای از ویژگی های دوران گذار، در آثار وی متجلی می شود.