نام پژوهشگر: الیاس نورایی
سیاوش رستمیان سبزه خانی الیاس نورایی
چکیده: مرگ یکی از دغدغه های اصلی و از بغرنج ترین معماهای روحی و ذهنی انسان است. سخت و دشوار است که قبول کنیم روزی خواهد آمد که به اجبار باید دل از آنچه که بدان تعلق یافته ایم بکنیم و رخت سفر به سمت جای ناشناخت? دیگر ببندیم. اگر نگاهی به آثار ادبی و فلسفی و هنری صاحبان ذوق و خرد در هم? فرهنگ ها و زبان ها بیندازیم، مرگ را از مسائل اصلی همه این آثار می یابیم چرا که حیرت و بیم هم? آدمیان از مسئله ای به نام مرگ مشترک و امری طبیعی است، طبیعی است که هر کس بنا به گرایش فکری خود تلقی خاصی از آن خواهد داشت. تفاوت نگرش یک معتقد به معاد با منکران آن از همین جا آغاز می شود که یکی مرگ را پایان کار آدمی می داند و دیگری آغاز دوره ای جدید در حیات. با توجه به اینکه شعر و متون شعری جایگاه فرهنگ و باورهای یک ملت است یاد مرگ نیز همواره دغدغ? ذهنی انسانها بوده است، لذا مسأل? مرگ و توجه به آن در ادب فارسی جایگاه والایی دارد و در این پژوهش برآنیم که با توجه به مرگ و ستایش یا نهی آن را در شعر شاعران به ترتیب از سبک خراسانی تا عراقی بررسی نماییم و لذا در شعر سه شاعر مهم سبک خراسانی (رودکی، فردوسی، ناصر خسرو) بازتاب مرگ و توجه به آن که مرگ هراسی دارند پرداخته می شود و بعد از آن سه شاعر سبک عراقی (، خیام، ، سنایی،مولوی) نیز معیار قرار می گیرد و توجه به مرگ و مرگ ستایی را در شعر آنان بررسی می کنیم
شکوفه حیدری الیاس نورایی
چکیده برای ارزشیابی و نقد و بررسی رمان، تقسیم بندی انواع آن لازم و ضروری است و به شناخت آن کمک می کند. به طورکلی هر رمان، رمانی تاریخی است، چون رمان به علت وابستگی به زمان و مکان، به طور قابل توجهی وام دار وقایع تاریخی و تاریخ اجتماعی است.در این پژوهش به بررسی تطبیقی و محتوایی رمان های شوهر آهوخانم و آناکارنینا پرداخته شده است. رمان شوهرآهوخانم سرگذشت ساده ی مردم متوسط جامعه است و در آن زندگی دو تن از زنان با پایگاه متفاوت فکری و قیدوبند اجتماعی در سال های 1320-1313 به تحریر درآمده است. رمان آناکارنینا همچون بیشتر آثار تولستوی برگرفته از تجربیات شخصی اوست و این رمان بر اساس سرگذشت زنی است که در همسایگی نویسنده زندگی می کرد و به دلیل خیانت مردی که با او زندگی می کرد، خود را در زیر چرخ های یک قطار باری می اندازد.رمان های شوهر آهوخانم و آناکارنینا در مکتب رئالیسم نوشته شده اند و زاویه دید نویسندگان در هر دو رمان سوم شخص بوده و دانای کل می باشند.خرافات در هر دو رمان نمود دارد و اعتقاد به داماوی در بین روستاییان در رمان آناکارنینا و یا پرداختن به آل، بختک، سحر و جادو، جن و ... در شوهرآهوخانم، مواردی است که به آن ها اشاره شده است.این دو رمان ازنظر شخصیت پردازی، پرداختن به موضوع اخلاق و مذهب دارای تشابهاتی بوده اما در رمان آناکارنینا به مرگ و در رمان شوهرآهوخانم به آیین چندهمسری توجه ویژه ای شده است. در این رساله با دیدگاه های دو نویسنده آشنا شده و به تطبیق و مقایسه شخصیت ها، آداب اجتماعی، باورها و اعتقادات در دو جامعه روسیه و ایران و همچنین ویژگی های اختصاصی هر رمان پرداخته شده است.