نام پژوهشگر: کریم افشاری نیا
آذر صیدی کریم افشاری نیا
پژوهش حاضرباهدف بررسی اثربخشی آموزش شناختی – رفتاری برافزایش صمیمیت ورضایت زناشویی انجام گرفت. روش تحقیق شبه آزمایشی بود وازطرح پیش آزمون – پس آزمون باگروه گواه صورت گرفت. . گروه آزمایش در9 جلسه آموزش مبتنی بر رویکردشناختی- رفتاری شرکت کردند. یافته های تحقیق بااستفاده از روش تحلیل کوواریانس بین گروهی تجزیه وتحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش تکنیک های مبتنی بر نظریه شناختی – رفتاری میزان صمیمیت ورضایت زوجین راافزایش داده است.
مهوش معاذی نژاد کریم افشاری نیا
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر زوج درمانی شناختی رفتاری بر افزایش سازگاری زناشویی و مهارت های ارتباطی زوجین انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش ، کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره بهزیستی شهر کرمانشاه بود.به منظور انتخاب حجم نمونه 16 زوج از آنها به شیوه نمونه گیری داوطلبانه، انتخاب شده، پس از همتا شدن در دوگروه آزمایش و کنترل (هر گروه، 8زوج) جایگزین شدند. گروه آزمایش در 7 جلسه دوساعته در آموزش گروهی زوج درمانی شناختی رفتاری شرکت کردند در حالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار سنجش، مقیاس سازگاری زناشویی لاک و والاس بود. نتایج نشان داد با آموزش زوج درمانی شناختی رفتاری به زوج ها میزان سازگاری زناشویی و مهارت های ارتباطی افزایش پیدا کرد و اثربخشی زوج درمانی شناختی رفتاری در میان زنان و مردان یکسان است. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که به برگزاری کلاس ها و دوره های آموزشی شناختی رفتاری و ارائه خدمات مشاوره ای برای زوج ها توجه بیشتری مبذول شود تا بدین وسیله روابط خانوادگی مستحکم تر و منسجم تری به وجود آید.
پریسا فرهادیان کریم افشاری نیا
این پژوهش با هدف پیش بینی رضایت زناشویی بر مبنای الگوهای ارتباطی و ابعاد صمیمیت در دانشجویان متأهل انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و غیرآزمایشی بوده است. نمونه مورد استفاده در این پژوهش 100 نفر از دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه علوم تحقیقات کرمانشاه می باشند که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. بعد از اینکه آزمودنی ها انتخاب شدند در مورد اهداف پژوهش توضیحات لازم داده شد و بعد از دریافت اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه های الگوهای ارتباطی و ابعاد صمیمیت و رضایت زناشویی در اختیار آنها قرار داده شد تا زوجین به این پرسشنامه ها پاسخ دهند. سپس اطلاعات موجود در پرسشنامه ها توسط نرم افزار spss و روش همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان مورد سنجش قرار گرفت که نتایج ذیل به دست آمد: در بین الگوهای ارتباطی، بیشترین میزان همبستگی بین رابطه سازنده متقابل و رضایت زناشویی در گروه زنان وجود دارد. در همین گروه الگوی ارتباطی توقع/ کناره گیری تقریباً رابطه ای با رضایت زناشویی نشان نداد و بین رضایت زناشویی و ارتباط اجتنابی متقابل همبستگی منفی به دست آمد. در گروه مردان نیز نتایج کاملاً شبیه زنان بود. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که از بین الگوهای ارتباطی، الگوی ارتباطی سازنده متقابل می تواند رضایت زناشویی را پیش بینی کند. همچنین در بین ابعاد صمیمیت، بیشترین میزان همبستگی بین صمیمیت عاطفی و رضایت زناشویی وجود دارد. بعد از صمیمیت عاطفی، بیشترین همبستگی بین رضایت زناشویی و صمیمیت معنوی می باشد. همچنین بین صمیمیت جنسی و صمیمیت روانشناختی با رضایت زناشویی نیز رابطه معنادار می باشد. بنابراین رابطه مثبت معناداری میان ابعاد مختلف صمیمیت و رضایت زناشویی وجود دارد. در گروه مردان نیز نتایج کاملاً شبیه زنان بود و تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که از بین ابعاد صمیمیت، صمیمیت عاطفی و صمیمیت معنوی می توانند رضایت زناشویی را پیش بینی کنند.
زهرا نامداری کریم افشاری نیا
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین برنامه های تلویزیونی خشن با میزان پرخاشگری و سلامت روان کودکان (6-12 ساله) شهرستان کرمانشاه می باشد. روش انجام پژوهش حاضر به صورت غیرتجربی از لحاظ شیوه اجرا کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی شهرکرمانشاه که 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند ابزار پژوهش عبارتند از پرسشنامه محقق ساخته تماشای فیلم خشن، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (aq) وپرسشنامه سلامت روانی scl-25. مقایسه نتایج با آزمون آماری t نشان داد که بین میانگین پرخاشگری کل در دو گروه از نوجوانان در معرض تماشای کم و زیاد برنامه های تلویزیونی خشن تفاوت معنی داری وجود دارد از سوی دیگر از بین چهار نوع پرخاشگری بین دو گروه فوق الذکر فقط در پرخاشگری کلامی تفاوت معنی دار به دست نیامد و در سه نوع دیگر از انواع پرخاشگری تفاوت معنی دار آماری وجود داشت. همچنین یافته ها نشان دادند وضعیت سلامت روانی کودکانی که بیشتر در معرض تماشای برنامه های تلویزیونی خشن هستند کمتر است.
پرستو حقیقی کریم افشاری نیا
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی رابطه بین سبکهای دلبستگی و تمایزیافتگی با خودکارآمدی معلمان زن شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 92-93 بود. فرضیه های اصلی این پژوهش عبارتند از :1 بین سبکهای دلبستگی با خودکارآمدی معلمان زن رابطه وجود دارد . 2 بین مولفه های تمایز یافتگی با خود کارآمدی معلمان زن رابطه وجود دارد . جامعه پژوهش حاضر همه معلمان زن متاهل شاغل در آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 92-93 بودند . که با استفاده از نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای تعداد 30 نفر از معلمان زن انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرشنامه تمایز یافتگی اسکورون و پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شاور و نیز پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران استفاده گردید . داده ها با استفاده از نرم افزار و با روش آماری رگرسیون همزمان و چندگانه و ضریب b و t مورد تحلیل قرار گرفت .نتایج نشان داد که از بین مولفه های تمایز یافتگی تنها گریز عاطفی با خودکارآمدی رابطه مستقیم و معنی داری دارد و سایر مولفه های تمایز یافتگی با خودکارآمدی رابطه معنی داری ندارد . و همچنین بین سبکهای دلبستگی با خودکارآمدی معلمان زن رابطه معنی داری وجود ندارد . علاوه بر این نتایج نشان داد که مولفه های گریز عاطفی و واکنش عاطفی و هم آمیختگی توان پیش بینی تغییرات واریانس مربوط به خودکارآمدی را دارند. یعنی با افزایش نمره گریز عاطفی و واکنش عاطفی نمره خودکارآمدی افزایش می یابد و با کاهش نمره هم آمیختگی نمره خودکارآمدی افزایش می یابد.
فاطمه موقوفه ای کریم افشاری نیا
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی، تعهد زناشویی، جهت گیری مذهبی و رضایتمندی زناشویی انجام گرفته است . جامعه مورد مطالعه این پژوهش دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در سال تحصیلی 94-93 و نمونه مورد نظر 162 دانشجوی متأهل بودند که بصورت در دسترس از این جامعه انتخاب گردیدند و ابزارهای پژوهش بین آنها توزیع گردید و تکمیل شد. ابزارهای این پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز، پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت و پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شیور است. برای تحلیل داده های حاصل از پژوهش از روش همبستگی استفاده گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با رضایتمندی زناشویی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد . و بین سبک دلبستگی دوسوگرا با رضایتمندی زناشویی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی اجتنابی با رضایتمندی زناشویی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بین تعهد زناشویی با رضایتمندی زناشویی رابطه مثبت و معنادار بدست آمد. همچنین بین جهت گیری مذهبی با رضایتمندی زناشویی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش سبک های دلبستگی می تواند تغییرات مربوط به رضایت زناشویی را پیش بینی کند. همچنین براساس میزان تعهد زناشویی می توان رضایت زناشویی را پیش بینی کرد، هر چه میزان تعهد زوجین بیشتر باشد، رضایتمندی آنها نیز از زندگی زناشویی بیشتر خواهد بود.و براساس جهت گیری مذهبی فرد می توان میزان رضایتمندی زناشویی را نیز پیش بینی کرد، هر چه افراد جهت گیری مذهبی بیشتری داشته باشند رضایت آنها از زندگی زناشویی بیشتر خواهد بود.