نام پژوهشگر: حکیمه آقایی
فاطمه کریمی حمدآبادی معصومه معارف وند
چکیده مقدمه: بر اساس مدل هم وابستگی، در اعضای خانواده معتادان نشانگان هم وابستگی مشاهده می شود و به منظور بهبود عملکرد خانواده باید هم وابستگی اعضای خانواده درمان شود. مددکاران اجتماعی در حوزه درمان و کاهش آسیب سوءمصرف مواد مسئولیت وارد کردن خانواده به درمان و بهبود عملکرد خانواده را به عهده دارند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر مداخله مددکاری اجتماعی با رویکرد خانواده درمانی ارتباطی ستیر بر درمان هم وابستگی در اعضای خانواده وابسته به مواد بود. روش: مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بود. شرکت کنندگان با رضایت آگاهانه و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. گروه آزمایش مداخله هفت جلسه ای مددکاری اجتماعی با رویکرد خانواده درمانی ستیر را دریافت کردند و گروه گواه تنها خدمات معمول را دریافت نمودند. پرسشنامه هم وابستگی هالیوک برای سنجش هم وابستگی در پیش آزمون، بلافاصله پس از خاتمه مداخله و 3 ماه پس از مداخله اجرا شد. آزمون t و تحلیل واریانس اندازه های تکراری برای بررسی نتایج بکار گرفته شدند. یافته ها: پنجاه و دو خانواده در دو گروه آزمایش (n=27) و گواه (n=25) شرکت کردند. میزان نمره هم وابستگی و تمرکز بر دیگران در گروه آزمایش به طور معناداری در پس آزمون و پیگیری کمتر از گروه گواه بود (ps <0/0001). بحث و نتیجه گیری: مداخله مددکاری اجتماعی با رویکرد خانواده درمانی ارتباطی ستیر بر کاهش نشانگان هم وابستگی موثر بود. دستاوردهای مداخله سه ماه پس از مداخله نیز پایدار بودند و بازخوردهای شرکت کنندگان مثبت و حاکی از رضایت آنها از مداخله و اعتقاد به کمک کننده بودن آن بود. کلید واژگان: مددکاری اجتماعی، خانواده درمانی ارتباطی ستیر، هم وابستگی، وابسته به مواد
محبوبه میرزائی اسحق رحمیان بوگر
چکیده مطالعه حاضر با هدف پیش بینی پذیری ارتباط ساده و چندگانه پیشرفت خلاق با استفاده از ابعاد شخصیت و هوش بود. روش پژوهش بصورت توصیفی از نوع همبستگی بود. به این منظورسه پرسشنامه ی پیشرفت خلاق کارسون(2005)، پرسشنام? شخصیتی نئو(1989) و پرسشنام? هوش چندگانه گاردنر(1999) بر 200 دانشجوی دانشگاه آزاد شاهرود که به صورت تصادفی چند مرحله ای اجرا گردید.نتایج این پژوهش با استفاده از نسخه 22 نرم افزار spssبا روش تحلیل رگرسیون گام به گام و ماتریس همبستگی صورت گرفت..نتایج این مطالعه نشان داد بین هوش های چندگانه گاردنر و پیشرفت خلاق و ابعاد شخصیت و پیشرفت خلاق ارتباط مثبت معناداری در سطح اطمینان 99درصد وجود دارد. نتایج این پژوهش با نتایج بررسیهای پیشین انجام شده در این زمینه مطابقت دارد. با استفاده از نتایج این تحقیق می توان در شناسایی توانمندی های خلاق بر اساس سطح هوشی و صفات شخصیت اقدام نمود. کلمات کلیدی : خلاقیت ، تجارب درونی ، آسیب پذیری اجتماعی ، پیشرفت خلاق
حمید عرب ناصری حکیمه آقایی
چکیده هدف از اجرای این پژوهش بررسی و تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های جرأت ورزی بر همنوایی گروهی و سازگاری دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول شهر میامی در سال تحصیلی 1394-1393بوده است. بدین منظور برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است. در ابتدا از میان آموزشگاه های دخترانه و پسرانه دو آموزشگاه به صورت تصادفی انتخاب و از میان پایه های موجود پایه هشتم انتخاب گردید. سپس آزمون همنوایی گروهی و آزمون سازگاری به عنوان پیش آزمون برگزار گردید. دانش آموزانی که هم زمان در آزمون همنوایی گروهی نمره بالاتراز خط برش پرسشنامه و در آزمون سازگاری نمره پایین تری از میانگین دیگران کسب کرده بودند به عنوان حجم نمونه (24دانش آموز،14دانش آموز پسر و 10 دانش آموز دختر) در چهار گروه (یک گروه آزمایش و کنترل پسرانه و یک گروه آزمایش و کنترل دخترانه)قرار گرفتند. گروه آزمایش در چهار ماه (12 جلسه 40دقیقه ای) در آموزش مهارت های جرأت ورزی شرکت نمودند. آزمودنی های گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. در پایان، گروه های آزمایش وگواه بار دیگر با همان آزمون ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های به دست آمده حاکی از آن بود که آموزش جرأت ورزی باعث کاهش میزان همنوایی در بین دانش آموزان گردید و تفاوتی در این اثربخشی بین دانش آموزان دختر و پسر دیده نشد. همچنین نتایج نشان داد که آموزش جرأت ورزی تأثیرقابل ملاحظه ای بر میزان سازگاری دانش آموزان نداشته و تفاوتی میان دو جنس دختر و پسر در این زمینه دیده نشد. کلید واژه: جرأت ورزی، رد کردن قاطعانه، بیان قاطعانه، درخواست قاطعانه، همنوایی گروهی، سازگاری.
فرزانه احمدی مهدیه رحمانیان
مقدمه: محققان معتقدند میزان خلاقیت را با ایجاد محیط مناسب پرورش داد. با توجه به این که دوران کودکی، حساس ترین دور? رشد خلاقیت است، لذا این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش رفتار کارآفرینی بر رشدخلاقیت کودکان 4 تا 6 ساله مهدکودک های استان سمنان انجام گردید. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامع? آماری این پژوهش، کلی? کودکان 4 تا 6 سال? مهدکودک ها و مراکز پیش دبستانی استان سمنان که مشمول طرح کارآفرینی و خلاقیت قرار گرفته اند و از این جامعه 30 نفر (15نفرگروه کنترل و 15نفر گروه آزمایش) به شیو? نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. گروه های آزمایش درجلسات مداخله ای آموزش رفتار کارآفرینی بر رشدخلاقیت شرکت کردند ولی گروه کنترل هیچ جلسه مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنام? خلاقیت تورنس استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل از روش های آماری تحلیل کواریانس یکراهه و آزمون تی گروه های مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، اثربخشی آموزش رفتار کارآفرینانه در فرم نمره گذاری شده توسط والدین در گروه دختران بر نمر? کل خلاقیت (004/0>p) و در گروه پسران بر مولف? انعطاف پذیری (044/0>p) و نمر? کل خلاقیت (002/0>p) معنادار بوده، و در فرم نمره گذاری شده توسط مربیان در گروه دختران بر ابتکار(019/0=p) و بر نمر? کل خلاقیت (004/0>p) و در گروه پسران فقط بر نمر? کل خلاقیت (002/0>p) معنادار بوده است. نتایج تحلیل کواریانس بررسی اثربخشی رفتارکارآفرینی در فرم مربیان نشان داد که آموزش رفتار کارآفرینانه، انعطاف پذیری (252/7=f, 05/0>p) را در گروه دختران افزایش داده است. نتیجه گیری: آموزش رفتارکارآفرینانه بر رشد خلاقیت تاثیر خوبی دارد.یعنی با آموزش رفتار خلاقانه به کودکان، والدین و مربیان دیدگاههای تربیتی روشن و جهت داری که رشد قوه ابتکار و نوآوری کودکان را پشتیبانی و حمایت کند خواهند داشت که می تواند دلیلی بر تقدم و اهمیت موفقیت فرزندان در برخی زمینه ها بر رشد خلاقیت از نظر والدین و مربیان باشد.